plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۸ - ۱۹:۰۳
کد مطلب : ۲۹۲۲

خودم هم باورم نمی‌شد؛ مادر شدم بی‌آنکه همسر شده باشم

«مادر شدم بی‌آنکه همسر شده باشم یا لباس سفید عروسی بپوشم؛ خودم هم باورم نمی‌شد اما واقعیت داشت چون جواب آزمایش توی دستانم داشت این را فریاد می‌زد».
خودم هم باورم نمی‌شد؛ مادر شدم بی‌آنکه همسر شده باشم
فرزانه پیری و داود میاندهی گزارشی را برای ایرنا در مورد «ازدواج سفید» تهیه کرده اند، که مشروح آن را در ایصال نیوز می خوانید: «روزی که پذیرفتم به خانه‌اش بروم و بدون ازدواج با او زندگی کنم، خوشحال بودم؛ اوایل، تردیدهایی داشتم اما به چنین روزی فکر نمی‌کردم که در نتیجه این رابطه، فرزندی متولد می‌شود؛ آن روز به امروز فکر نمی‌کردم که اگر مرا از خودش راند، چکار کنم».

کمی سکوت می‌کند؛ انگار بخشی از حرف‌هایش را می‌خورد و دوباره ادامه می‌دهد: «وقتی اولین بار بهش خبر دادم باردار شدم را هیچوقت فراموش نمی‌کنم؛ چطور تونست بی‌درنگ توی چشمانم نگاه کنه و بگه خب بندازش؟؛ مانده بودم بین تردید لذت وجود نوزادی در درونم و وحشتی که از آینده زندگی‌ام داشت مرا از پا در می‌آورد و این وضعیت وقتی تشدید شد که پدرِ فرزندم دیگر وجود نداشت و اصلاً حس پدری نداشت و مرا بدون کوچک‌ترین اطلاع و شاید برای همیشه رها کرد و رفت؛ من حالا فهمیدم روزهای اول آشنایی چقدر نادان بودم که به امروزم فکر نمی‌کردم. آینده من به کودکی گره خورده که نمی‌دانم چگونه باید او را به دنیا تحویل دهم».

ادامه داد: اینگونه زندگی ما با شناسنامه سفید زیر سقفی ناپایدار زمانی شروع شد که فکر می‌کردم می‌توانم نیازهای طبیعی‌ام را دور از سختگیری‌های خانواده و بی‌دردسر تأمین کنم. آن زمان گوشم پُر بود از این حرف‌ها که «با این گرانی، اجاره خانه و هزینه‌های عروسی، بیچاره پسرها چرا باید ازدواج کنن؟ و طبیعیه که به سمت ازدواج سفید برن»؛ و این‌طوری خودم را توجیه می‌کردم و تن دادم به این رابطه و شد آنچه نباید می‌شد.

اینها تنها بخشی از صحبت‌های دختر ۲۵ ساله ساکن تهران است که در این گزارش او را «مهسا» می‌نامیم؛ دختری با حالی آشفته و نامعلوم در نتیجه پنج ماه هم‌باشی با مردی که راحت او را رها کرده و رفته است.

مینا ۲۷ ساله دختر دیگری است که این نوع رابطه را تجربه کرده و علت تن دادن به این نوع رابطه را اینچنین توضیح می‌دهد: «پدرم پولی ندارد که هزینه‌های خرید جهیزیه را بپردازد آن هم با این افزایش قیمت‌ها؛ ضمناً دوست داشتم شرایطی فراهم شود تا بتوانم ادامه تحصیل بدهم، با خودم گفتم هم بخشی از هزینه‌هایم را این‌طوری تأمین می‌کنم و هم دور از غُرولُندهای خانواده جایی زندگی می‌کنم».

وی در پاسخ به خبرنگار ایرنا قبول دارد‬ که چون بعضی‬ بانوان درخواست برخی مردان را برای این نوع هم‌باشی قبول می‬ کنند‬ و پاسخ به‬ این‬ تقاضاها وجود دارد، این پدیده تشدید‬ شده‬ است.

پای صحبت مردان جوان

وقتی پای صحبت مردان هم می‌نشینیم دلایلی برای توجیه این نوع ارتباط می‌آورند که بیشتر آنها به مسائل اقتصادی منتهی می‌شود اما نکته قابل تاملی هم بیان می‌کنند و آن این است که «این روزها خود خانم ها هم تمایل به این کار دارند».

امیرحسین ۲۵ ساله جوانی است که مدتی ازدواج سفید یا هم‌باشی با یک زن را تجربه کرده و حاضر شده است با خبرنگار ایرنا مصاحبه کند؛ می‌گوید: «اینطوری راحت‌تر به آرامشی که می‌خواهی، بدون دردسر می‌رسی بدون اینکه زیر بار مهریه‌های سنگین و هزینه‌های سنگین عروسی در تالارهای آن‌چنانی شهر باشی، آن هم با درآمد ناچیز من؛ ضمن اینکه این روزها خیلی از دخترها هم دنبال این نوع زندگی افتاده‌اند».

محسن ۳۵ ساله نیز تجربه ازدواج سفید را دارد و اینچنین دلایل این تجربه را روایت می‌کند: «با این سن و کار تمام‌وقت هنوز نتوانسته‌ام خانه‌ای کوچک در تهران بخرم؛ کدام جوان الان با این شرایط حاضر است به ازدواج تن دهد؟

این حرف‌ها و استدلال‌ها البته فصل مشترک جوانان امروزی و حتی برخی از بزرگترها در جامعه شده است و برخی از آنان تاجایی پیش می‌روند که می‌گویند در این شرایط همان بهتر که جوانان در نتیجه چنین ارتباطات و هم‌باشی، خود را تخلیه کنند. استدلالی که برخی جامعه شناسانی که خبرنگار ایرنا به سراغ آنان رفت هم آن را تکرار کردند اما بعضی دیگر از روانشناسان و جامعه‌شناسان خیلی محکم آن را رد می‌کنند و می‌گویند اگر قرار باشد اینچنین توجیه کنیم و خیلی راحت ازدواج که مربوط به تنها جامعه ما یا دین خاصی نیست را زیر سوال ببریم، دیگر چه چیزی از جامعه باقی می‌ماند؟

این دسته از کارشناسان پا را فراتر هم می‌برند و استدلال می‌کنند توجیه تخلیه امیال جوانان نیز در چنین شرایطی قابل قبول نیست زیرا دو فردی که برای استفاده شهوانی با همدیگر ارتباط برقرار کرده‌اند و در بیشتر آن ارتباط‌ها، علاقه، عشق و محبت پایداری هم وجود ندارد، هرگونه رابطه‌ای به آرامش درونی طرفین منجر نمی‌شود بلکه اختلال‌های شخصیتی و روانی آنان را زیادتر می‌کند و به مرور زمان هم تبعات این اختلال‌ها خود را در این افراد نشان خواهد داد.

استدلال این دسته از کارشناسان البته در حالی است که برخی افراد در جامعه همچنان اصرار دارند سبک زندگی عوض شده و در نتیجه شرایط سخت اقتصادی کنونی، اشکالی ندارد اجازه دهیم جوانان به این سمت کشیده شوند و نتایج بررسی‌ها نیز نشان می‌دهد که این پدیده در جامعه رو به گسترش گذاشته؛ از جمله پژوهشی که اخیراً زیرنظر یکی از وزارتخانه ها انجام شده است.

آمارها چه می‌گویند؟

چندی پیش آمارهایی از پژوهش در خصوص ازدواج سفید در نشست ستاد ساماندهی امور جوانان استان تهران با عنوان «اتاقی با درِ باز» ارائه شد که نتایج کامل آن در خبر ایرنا قابل مشاهده است؛ این تحقیق میدانی با مشارکت وزارت ورزش و جوانان در سه کلانشهر تهران، اصفهان و مشهد انجام شده است.

طبق این پژوهش ۶۳ درصد از افرادی که تجربه ازدواج سفید داشتند دارای مدرک تحصیلی فوق‌دیپلم و لیسانس، ۲۳ درصد کارشناسی‌ارشد، ۱۴ درصد دکترا و مابقی دیپلم و زیردیپلم بودند.

۱۵ درصد افراد پاسخگو در این پژوهش که تجربه ازدواج سفید داشته‌اند در گروه سنی ۱۵ تا ۲۴، ۴۵.۳ درصد در میان گروه ۲۵ تا ۳۰، ۱۱ درصد در گروه سنی ۳۱ تا ۳۶ و مابقی گروه‌های سنی ۳۷ و بالاتر قرار داشتند.

همچنین جوانانی که به ازدواج سفید و همخانگی روی می‌آورند به ارزش‌های دینی حساسیت کمتری دارند و عقاید دینی برای آنان اهمیت چندانی ندارد به گونه‌ای که نوع اعتقاد مذهبی پاسخگویان نشان می‌دهد ۵۷ درصد دارای اعتقاد کم مذهبی، ۴۰ درصد بی‌اعتقاد و سه درصد نیز افرادی مذهبی هستند.

عمر کوتاه ازدواج سفید

مشاوران و روانشناسان که با افراد درگیر با ازدواج سفید زیاد در ارتباط بوده‌اند می‌گویند درصد بسیار بالایی از این ارتباط‌ها به ازدواج رسمی و تشکیل خانواده نمی‌رسد و بانوان نیز در نتیجه این پدیده از آقایان آسیب پذیر هستند.

این کارشناسان در تعریف علمی از هم‌باشی که از آن به نام‌های ازدواج سفید یا سیاه نیز یاد می‌شود بر این باورند: نوعی زندگی غیرقانونی و غیرشرعی که در آن افراد بدون هیچ سند و تعهدی پا در خانه آرزوهایی می‌گذارند و مدت آن معمولاً کوتاه است.

اصغر کیهان‌نیا مشاور و نویسنده کتاب‌های خانواده در این باره به خبرنگار ایرنا می‌گوید: بررسی‌ها نشان می‌دهد عمر ازدواج‌های سفید معمولاً ۶ ماه بیشتر نیست زیرا هیچیک از زن و مرد به هم تعهدی ندارند و بعد از مدتی به دلایل مختلف رابطه را تمام می‌کنند.

وی با اشاره به تجربه مشاهده زندگی طرفین این نوع پدیده اضافه می‌کند: ۸۰ درصد این نوع رابطه‌ها به ناکامی منتج می‌شود و به‌شدت به ضرر زنان است چون در آینده پیامدهای منفی، دامان آنان را خواهد گرفت.

کیهان‌نیا با اشاره به اینکه اما «متأسفانه ازدواج سفید مد شده است» می‌گوید: طی سال‌های گذشته این نوع هم‌باشی رواج کمتری داشت ولی امروزه در جامعه بیش از بیش شاهد آن هستیم.

وی گرایش به این نوع ازدواج را از زبان مردان «دست و پا گیر بودن زندگی مشترک، بالابودن هزینه‌ها و تشریفات عروسی، مهریه‌های بالا و لزوم تأمین نیازهای جنسی» عنوان می‌کند و می‌گوید: در مقابل، زنان «در اولویت بودن کار و ادامه تحصیل، نداشتن حوصله همسرداری و فرزندآوری» را علت گرایش به این نوع زندگی می‌دانند.

بالارفتن سن ازدواج، وسواس و تردید در انتخاب، بزرگ‌بینی معایب و آسیب‌پذیر شدن فرد از جمله تأثیرات رواج چنین پدیده‌ای است که کیهان‌نیا به آنها اشاره و خاطرنشان می‌کند: برخی افراد نیز در ازدواج‌های سفید به خاطر عادت کردن به طرف مقابلشان نمی‌توانند کسی دیگری را جایگزین کنند از این رو امید به ازدواج رسمی در آنان کاهش می‌یابد و درصورت تصمیم به ازدواج رسمی، ازدواج خوبی در آینده نخواهند داشت.

تغییر سبک زندگی و آسیب‌های اجتماعی

در حالی تغییر سبک زندگی را از جمله عوامل چنین پدیده‌هایی در جامعه بر می‌شمارند که «مجید ابهری» رفتارشناس و آسیب شناس اجتماعی معتقد است: این تغییر سبک زندگی دلیل و توجیهی برای بازیجه قراردادن ازدواج به عنوان مقدس‌ترین رابطه انسانی و ضامن تداوم نسل و آرامش روحی و روانی جامعه نیست.

وی تاکید می‌کند که پدیده‌هایی مانند ازدواج سفید تبعات زیادی در جامعه دارد از جمله اینکه تیشه به ریشه بهداشت روانی و کارکردهای اساسی و ارزشمند خانواده می‌زند.

ابهری در ادامه به شکل‌های مختلف ازدواج در تاریخ از جمله یک همسری، چند زنی و چند شوهری اشاره می‌کند و می‌گوید: پیوند یک زن و یک مرد طبیعی‌ترین و معمول‌ترین شکل ازدواج است که متأسفانه به دلیل دشواری‌های ازدواج قانونی امروزه شاهد ازدواج سفید یا هم‌باشی سیاه هستیم که در آن زن و مرد به خاطر فرار از مسئولیت‌های قانونی، شرعی و اقتصادی بدون هیچ تعهدی با یکدیگر زمان را سپری می‌کنند و به محض اینکه خسته شدند با یک خداحافظی آن را خاتمه می‌بخشند.

این رفتارشناس و آسیب‌شناس اجتماعی اضافه می‌کند: معلوم نیست اگر نوزادی از این رابطه متولد شود چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد بنابراین بسیاری از نوزادان رهیافت (سرراهی) نیز مولود این نوع ازدواج هستند.

ابهری تنوع‌طلبی، بی‌توجهی به معیارهای صداقت، پاکدامنی و تعهد را از مهمترین تهدیدهای ازدواج سفید برای جامعه بیان می‌کند و ادامه می‌دهد: ادعای زنان و مردانی که می‌گویند با ازدواج سفید به آرامش می‌رسند صحت ندارد زیرا تجربه و شواهد موجود جامعه نشان می‌دهد این حرف از ریشه و پایه بی‌اساس است.

وی معتقد است که این روش، فقط ابزاری برای تخلیه انرژی، نیازجنسی و لذت‌جویی افسارگسیخته است و هیچ ربطی به آرامش روحی و روانی ندارد.

جای خالی احساس واقعی در هم‌باشی‌ها

طیبه حاج‌محمدی‌یزدی روانشناس و کارشناس مشاوره خانواده نیز با بیان اینکه معمولاً علاقه پایدار بین کسانی که از طریق هم‌باشی یا ازدواج سفید با هم رابطه برقرار می‌کنند وجود ندارد می‌گوید: واقعیت اینکه در بیشتر موارد افراد برای رفع نیازهای طبیعی و جنسی خود به این نوع روابط رو می‌آورند و عشق و احساسی در بین آنان نیست.

وی معتقد است: فردی که ازدواج سفید را تجربه کرده به محض اینکه به نیاز جنسی‌اش پاسخ مثبت داده شود بعد از مدتی به دنبال اشخاص بهتری- به زعم خودش- می‌گردد.

محمدی‌یزدی حاصل هم‌باشی را ناآرامی و اختلالات روانی می‌داند و اضافه می‌کند: چون این افراد زیر بار مسئولیت و تعهد نمی‌روند و هدفی برای آینده ندارند هرگز به آرامش فکری، روحی و حتی جنسی دست نمی‌یابند.

وی می‌گوید: آرامش در ازدواج سفید به صورت مقطعی برای رفع نیازهای جنسی و بیشتر شبیه به سرگرمی است و در آن ثبات و مداومت وجود ندارد ضمن اینکه به دلیل تنوع‌پذیری در آن، باعث پریشان خاطری و ایجاد اختلال‌های روانی و فکری در آینده می‌شود.

این روانشناس با تاکید بر اینکه آرامش در یک زندگی دائم قابل قیاس با تأمین نیاز جنسی در ازدواج سفید نیست عنوان می‌کند: هر قدر زوج‌ها در زندگی در مسائلی با یکدیگر اختلاف‌نظر داشته باشند یا حتی منفک فکر کنند باز هم به علت هدفمندی و مسئولیت‌پذیری که بین آنان وجود دارد آرامش بیشتری نسبت به این نوع هم‌باشی دارند.

وی تاکید دارد که نباید گذر زمان بر حساسیت‌های ازدواج سفید سایه بیندازد زیرا پیامدهای آن در جامعه پنهان کردنی نیست.

ازدواج، ازدواج است و رنگ ندارد

دکتر مدیرمحمدولی مجدتیموری روانپزشک و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز با تاکید بر اینکه ازدواج، ازدواج است و رنگ‌های سفید، قرمز و زرد ندارد معتقد است: نجیب‌زادگان و فرزندان خانواده‌های منسجم ازدواج درست و حسابی می‌کنند و البته تشکیل خانواده رابطه مستقیمی با تمدن دارد.

وی می‌گوید: ازدواج تعریف دارد، قولنامه و عقدنامه دارد، ما نباید فراموش کنیم که این گذشته ماست؛ از قدیم‌الایام در این مملکت به ازدواج رسمی عقیده داشته‌ایم، هیچ عقیده‌ای به این کارها نداشتیم که این اواخر حرفش را می‌زنند؛ ازدواج سفید و سرخ و زرد، اینها چیست؟ یا باید ازدواج کرد یا طلاق داد.

این روانپزشک ادامه می‌دهد: اختلال شخصیت باعث می‌شود برخی افراد این (ازدواج سفید) را انتخاب کند؛ در واقع نوعی کلاه‌گذاری بر سر یک خانم، یا یک آقاست.

وی می‌گوید: حیثیت و آبروی یک خانواده به ازدواج است این تصور که ازدواج می‌کنیم بخاطر تخلیه امیال جنسی، بسیار غلط است. اصلاً این‌طور نیست چنانکه مردمی که ازدواج می‌کنند بعد از یکی دو سال دیگر بیشتر رفیق هستند و دیگر زندگی‌شان را می‌کنند.

چرا ارضای شهوانی به‌تنهایی آرامش نمی‌آورد؟

این روانشناس عضو جامعه روانپزشکان بین‌المللی و انجمن روان‌شناسی آمریکا که نخستین بار مشاوره قبل از ازدواج را در ایران بنا نهاده معتقد است: ارتباط جنسی ارتباطی عاطفی، انسانی و مکانیکی است؛ سه پارامتر دارد. آن بخش انسانی آن، قسمت شیک آن محسوب می‌شود، عاطفی یعنی دوست داشتن و مکانیکال یعنی ارتباط جنسی معمولی. در هر ارتباط جنسی چند موضوع بسیار مهم است، یکی سلامتی جسم و روان، دیگری سلامتی هورمون‌ها از هیپوفیز و هیپوتالاموس گرفته تا تسترون و …. به طور معمول یک آدم سالم احساس جنسی دارد چنانکه اشتها به غذا دارد. در مغز هم همینطور است، مرکز ارتباط جنسی، غذا، خواب و مرکز عاطفه در کنار همدیگر است. وقتی این سیستم سالم باشد ما به طور نرمال احساس جنسی داریم اگر احساس جنسی نداشته باشیم این هورمون‌ها در فشارند بنابراین عصبی می‌شویم، حالمان بد است دعوا می‌کنیم و وقتی احساس جنسی تخلیه شد احساس آرامش می‌کنیم در حالی که هیپوفیز، هیپوتالاموس، تیروئید و تمام سیستم‌های هورمونی ما ریلکس می‌شوند، انسان حال خوبی پیدا می‌کند و انعکاسش در روان، شادمانی است.‌

مجد در عین حال با تاکید بر اینکه البته این فرآیند باید در محیطی همراه با آرامش و اطمینان در کانون خانواده و همراه با مسئولیت پذیری باشد تا به کارکرد واقعی خود برسد، با اشاره به اینکه آرامش واقعی در نتیجه روابط جنسی بین افرادی که چنین هم‌باشی را انتخاب می‌کنند شکل نمی‌گیرد اظهارداشت: نکته مهم این است که شادمانی در یک فضای «امن» با آدمی که او را «دوست داریم» و در یک ارتباط جنسی «معقول»، با ارتباط جنسی در اتاق در بسته با پارتنرِ ناامن همراه با عذاب وجدان شدید و ترس، قابل مقایسه نیست. ما سلامتی را در امنیت می‌بینیم، امنیت کامل ۲ فردی که می‌خواهند ازدواج کنند ارتباط جنسی هم دارند.

عضو جامعه روانپزشکان بین المللی و انجمن روان شناسی آمریکا ادامه می‌دهد: ما در اتاق خواب مردمی که ازدواج کرده‌اند زیاد اضطراب و این جور مسائل نمی‌بینیم ولی آنان که همدیگر را برای ادامه زندگی دوست ندارند، قاچاقی زندگی می‌کنند و فعالیت جنسی هم انجام می‌دهند، همیشه اضطراب دارند، بعد در نتیجه، زودانزالی (رخ می‌دهد) و خانم هم به ارگاسم نمی‌رسد و ارضا نمی‌شود زیرا ترس و وحشت دارد.

تیموری اضافه می‌کند: وقتی اتاق آرام است زن و شوهر همدیگر را می‌خواهند، ازدواج کرده‌اند و خانواده هم راضی است؛ اینها وقتی در اتاق خوابشان ریلکس هستند ممکن است سکس هم نداشته باشند ولی بسیار آرام هستند. ولی آن گروه نه، همیشه در اضطراب و ترسند و این ارزش ندارد مثل اینکه شما غذای خیلی خوب بخورید اما در گوشه‌ای ۲ گرگ ایستاده باشند و به شما نگاه کنند؛ یعنی آرامش را ما فراموش کرده‌ایم.

به گزارش ایرنا، برکسی پوشیده نیست که خانواده هسته اصلی هر جامعه را تشکیل می‌دهد که اگر به ساختار اصلی خود رسید، سایر مشکلات و آسیب‌های اجتماعی نیز سامان می‌یابد و نشانه‌شناسی تولیدمحتوا در فیلم‌ها و فعالیت‌های رسانه‌ای و اقتصادی سایر جوامع در دنیا بویژه برخی کشورهای توسعه یافته نشان می‌دهد که تجربه ولنگاری و ازهم پاشیدگی خانواده طی سال‌های گذشته، متولیان و تصمیم‌گیران آنها را بر آن داشته تا با استفاده از الگوهای تأثیرگذاری غیرمستقیم بر مخاطب و اقناع، زمینه ترغیب جوانان برای تشکیل خانواده یا حداقل، برقراری ارتباط جنسی تنها با کسانی که واقعاً عاشق آنان هستند را در دستور کار قرار دهند.

در این کشورها امیدوارند هرچه بیشتر کانون خانواده را استحکام ببخشند تا بتوانند در آن رهگذر ارکان جامعه را محکم‌تر کنند و حال در شرایطی که ما در ایران هنوز شاهد کانون خانواده هستیم، انتظار می‌رود بیشتر کارهای علمی و کارشناسی را برای حفظ کانون خانواده در دستور کار قرار دهیم.

البته در ابتدا تغییر نگرش متولیان در سطوح بالای جامعه نسبت به اقداماتی که باید برای فرهنگ‌سازی در این زمینه انجام داد و نیز سیاستگذاری برای کار حرفه‌ای ارتباطی و بهره‌گیری از توان نخبگان حوزه علوم انسانی و رسانه‌ای بیش از هرچیز دیگری در اولویت به نظر می‌رسد که با تلفیق اقدامات اقتصادی به منظور کاهش مشکلات شهروندان، می‌تواند دورنمای تأثیرگذاری لازم را به همراه داشته باشد.

انتهای پیام/*
 
۴
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما