plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۰
کد مطلب : ۲۵۳۹۹

فرهنگ حکمرانی؛ از «دست‌گیری» تا «دستگیری»

علی زمانیان*
یکی از وظایف اصلی دولت‌ها، ایجاد رفاه و توسعه، حل مشکلات مردم، و "دست‌گیری" از ملتی است که به نام آنان حکم‌رانی می‌کنند.
فرهنگ حکمرانی؛ از «دست‌گیری» تا «دستگیری»
بر اساس قوانین نوشته و نانوشته، مسئولیت کاهش درد و رنج جامعه را برعهده گرفته‌اند. کارآمدی و سودمندی دولت، ستون اصلی ثبات، بهبود و توسعه‌ی کشور است. نتیجه و محصول نظام کارآمد، خلق و پشتیبانی وضعیتی است که در آن، ساکنان یک سرزمین، زندگی رضایت‌مندانه و تسهیل‌شده‌ای را از سر می‌گذرانند.

حاصل کارآمدی یک نظام سیاسی، شهروندانی توانا برای مواجه‌ی جدی با مسائل زندگی و رشد انسان‌های قدرت‌مندی است که برپای خود ایستاده و مستقل، می‌توانند امور را سامان بخشند و زندگی خوب و خوش و سعادتمندی را رقم بزنند.

وقتی کارآمدی نظام سیاسی بالا باشد، کیفیت زندگی افزایش می‌یابد، آن‌گاه، شهروندان، شادکام‌ترند و توسعه و ثبات عادلانه‌ای برقرار می‌شود.

نظام حکم‌رانی ناکافی، بی‌کفایتی و ضعف در مدیریت سیاسی و اقتصادی، به فقر و ناتوانی مردمانی منجر می‌شود که چشم به حکمرانان دوخته‌اند تا با مدیریت علمی، کارآمد و عقلانی، مسیر توسعه و رفاه و امنیت پایدار را هموار نمایند.

اما از آن‌جا که نظام‌های ضعیف قادر نیستند به انتظارات شهروندان پاسخ مناسب دهند، در نتیجه، کیفیت زندگی ساکنان کاهش می‌یابد و متقابلا رنج از پی رنج افزایش می‌یابد و در نهایت، زندگی از ریل خود خارج شده و اندوه و ناامیدی گسترش می‌یابد. نتیجه‌ی چنین ناکارآمدی و بن‌بست در سیاست‌ها و ابتر ماندن تصمیمات، نارضایتی از وضع موجود خواهد بود.

وقتی نظام سیاسی، آن‌چنان که باید، از مردمانش دست‌گیری نمی‌کند، دغدغه‌ها و نگرانی‌ها، اضطرابات و هراس‌ها بر روی هم تل‌انبار شده و زندگی زیر بار شرایطی بحرانی شکسته می‌شود.

در این هنگام است که روشنفکران، مدافعان حقوق انسان‌ها و آنان که به درد و رنج شهروندان توجه می‌کنند، زبان به نقدِ نظام حکمرانی می‌گشایند. عملکرد حکومت را بر ترازوی سنجش منتقدانه می‌نشانند. و به‌منظور یافتن چاره و علاجی، پیشنهادهایی می‌دهند. آنان خواهان اصلاح روندها و تصمیمات هستند.

حاکمان در قدرت، اما به جای آن‌که نظرگاه خیرخواهانه‌ی منتقدان را بشنوند، سعی در خاموش کردن‌شان می‌کنند. به‌جای آن‌که از ملت "دست‌گیری" کنند، منتقدان را به انواع بهانه‌ها "دستگیر" می‌کند. "تاج‌زاده"، نمونه‌ی اخیر است. او که خیرخواهانه، صمیمانه، محترمانه و البته از سر درد، زبان به نقد گشوده بود، از چه رو دستگیر شده است؟ آیا غیر از این است که راه را از چاه، به حاکمان می‌نمایاند؟

تاریخ سیاسی نشان داده است، نظام‌هایی که در حمایت و پشتیبانی از مردم و به اصطلاح، "دست‌گیری" از شهروندان خویش ناتوان بوده‌اند، لاجرم رو به "دستگیری" همان شهروندان کرده‌اند.

*پژوهشگر مطالعات اجتماعی ایران

انتهای پیام/*
۱
مرجع : خبرآنلاین
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما