plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ - ۰۵:۱۲
کد مطلب : ۴۱۳۵۷

مد و زیبایی در خدمت تقویت ارزش‌ها و هویت اسلامی

مصطفی امینی*
«مد و زیبایی در خدمت هویت اسلامی» مسیری است که طراحان پوشاک بومی در ایران برای ترکیب اصول پوشش اسلامی با ذائقهٔ روز و هنر طراحی طی می‌کنند. این حرکت نه‌فقط پاسخ به محدودیت‌های قانونی پوشش، بلکه فرصتی برای بازآفرینی هویت اسلامی–ایرانی، مبارزه با مظاهر بیگانه و تقویت شأن و کرامت زن مسلمان است.
مد و زیبایی در خدمت تقویت ارزش‌ها و هویت اسلامی
در ایران، طراحانی چون فاطمه شفیعی، فرناز عبدولی و مهلا زمانی، با تکیه بر آمیختگی فرهنگ اسلامی و هنر ایرانی، خطوط جدیدی از پوشاک «محجّب مدرن» را معرفی کرده‌اند.

آن‌ها با استفاده از رنگ‌های شاد، الگوهای ایرانی–اسلامی و فناوری‌های نوین پارچه، پوشش اسلامی را از شکل محافظه‌کارانهٔ صرف بیرون برده و به یک «زبان بصری» برای نسل جوان تبدیل کرده‌اند. رسانه‌ها و مطبوعات نیز نقش مهمی در معرفی این جریان ایفا کرده و با گفتگو، گزارش و نمایش آثار، همدلی عمومی را تقویت کرده‌اند.

این یادداشت با مرور تاریخچهٔ مد اسلامی در ایران، معرفی چند طراح برجسته، بررسی تأثیر رسانه‌ای و مخاطبان، و تأمل بر چالش‌ها و فرصت‌ها، تصویر جامعی از «مد و زیبایی در خدمت هویت اسلامی» ارائه می‌کند. 


۱. مد اسلامی؛ مفهومی فراتر از حجاب سنتی

۱.۱. تعریف مد اسلامی

مد اسلامی (Islamic Fashion) در ساده‌ترین تعریف، پوشش‌هایی را در بر می‌گیرد که مطابق با آموزه‌های شرعی اسلام باشد و بدن را به‌طور کامل یا حداکثر تا جایی که شرع مشخص کرده پوشش دهد. با این حال، مد اسلامی امروز مفهومی پیچیده‌تر است که علاوه بر پوشش شرعی، تاکید بر زیبایی‌شناسی، کاربردی بودن، و انطباق با ارزش‌های فرهنگی هر جامعه دارد . در ایران، این مفهوم از اواسط دههٔ ۱۳۸۰ کم‌کم شکل گرفت و طراحان تلاش کردند از الگوی سیاه و یکنواخت عبای سنتی عبور کنند و گرایش به «محجّب مدرن» (Modern Modest) را رواج دهند .

۱.۲. دلایل ظهور مد اسلامی در ایران

دلایل متعددی در بروز مد اسلامی در ایران نقش داشته است. از یک طرف، قوانین جمهوری اسلامی و ضرورت رعایت حجاب، پوشاک را محدود می‌کردند؛ اما از طرف دیگر، ذائقهٔ نسل جوان و هم‌نشینی با جریان‌های جهانی مد، تقاضا برای پوشاک اسلامی زیبا و متنوع را افزایش داد. افزون بر این، فعالان حقوق زنان نیز با تکیه بر آزادی پوشش «در چارچوب شرع»، خواهان امکان انتخاب طرح و رنگ بودند. شرایط اقتصادی، مشکلات واردات پارچه‌های خارجی و تحریم‌ها نیز باعث شد طراحان داخلی انگیزه پیدا کنند تا با بهره‌گیری از صنایع دستی ایرانی و تولیدات بومی، پوشاک باکیفیت و مطابق با استانداردهای اسلامی تولید کنند.


۲. تاریخچه‌ای مختصر از مد اسلامی در ایران

۲.۱. دههٔ ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷: ابتدای شکل‌‌گیری

پیش از انقلاب ۱۳۵۷، مد پوشش اسلامی در ایران به شکل محدود و بیشتر به‌صورت حجاب اجباری در دانشگاه‌ها و ادارات دولتی نمود داشت. اما از اوایل دههٔ ۱۳۵۰، نشانه‌هایی از بومی‌سازی پوشش شرعی دیده شد. اولین نمایشگاه‌های مدِ پس از انقلاب (که به‏مدتی خلأ قانونی برای پوشش هنری ایجاد کرده بودند) با گردهم آوردن لباس‌دوزان سنتی و طراحان نوآور، زمینهٔ تعامل هنر اسلامی و مد ایرانی را فراهم کردند.

۲.۲. دههٔ ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰: محدودیت و نزاع ایدئولوژیک

در دههٔ ۱۳۶۰، جنگ تحمیلی و فضای امنیتی کشور باعث شد توجه به مد پوشش اسلامی کمرنگ شود. ورود سیاهچاله‌های اقتصادی و کمبود منابع پارچه نیز تولید پوشاک متنوع را دشوار کرد. با این حال، برخی زنان هنرمند و طراحان علاقه‌مند، با دوختن مانتوهای ساده و شال‌های رنگی در خلاء رسمی، پیوندی میان پوشاک سنتی و سلیقهٔ جوان ایجاد کردند . در دههٔ ۱۳۷۰ با شروع دوران بازسازی، تقاضا برای تنوع در پوشش محجّبه افزایش یافت و تولید مونتاژکارانهٔ مانتوهای ترکیبی با برگزاری نمایشگاه‌های کوچک در گالری‌ها، راه را برای توسعهٔ مد اسلامی هموار نمود.

۲.۳. دههٔ ۱۳۸۰ به بعد: تولد «محجّب مدرن»

از اواسط دههٔ ۱۳۸۰، زیرپوستی نسل جدیدِ شهرنشین، خواهان پوشش‌هایی شده بود که هم با حجاب اسلامی همخوانی داشته باشد و هم جذاب و امروزی باشد. در همین سال‌ها، چند برند مستقل مانند «POOSH-e MA» به‌سرکردگی فرناز عبدولی، «Lotus» به مدیریت مهلا زمانی، و برندهای بومی شهرستانی چون خنیاگر در شیراز و «یاسمین» در مشهد، تولیدات خود را به‌صورت رسمی آغاز کردند . این برندها مانتوهای بلند با رنگ‌های شاد، پارچه‌های طرح‌دار ایرانی (نقش‌ها و نگاره‌های سنتی) و شال‌های متناسب با رنگ پوشش را ارائه می‌کردند؛ رویکردی که به سرعت در میان زنان جوان و میانسال تحصیل‌کرده محبوب شد.


۳. پروفایل چند طراح برجستهٔ بومی

۳.۱. فرناز عبدولی؛ پیشرو پوشاک زنانهٔ رنگی در چارچوب حجاب

فرناز عبدولی (متولد ۱۳۶۶، شیراز) که برند «POOSH-e MA» را در سال ۱۳۹۰ تأسیس کرد، شناخته‌شده‌ترین نام در حوزهٔ «محجّب مدرن» در ایران است. عبدولی در گفتگو با سی‌ان‌ان گفته است: «هدفم از ایجاد برند این بود که زنان ایرانی در چارچوب حجاب، آزاد باشند رنگ‌های شاد و الگوهای زنده را در پوشاکشان بپوشند» . مانتوهای او معمولاً از پارچه‌های رنگارنگ ایرانی با الگوهای گل و ترمه بهره می‌برند و در کناره‌ها و پشتِ مانتو از چینش آزاد و فون‌دار استفاده می‌شود تا پوشش هم در عین اسلامی بودن، از حالت محافظه‌کارانهٔ صرف خارج شود. عبدولی بارها اعلام کرده که محدودیت‌های دولتی در مانتوهایش با «نوآوری در دوخت» و «استفاده از پارچه‌های ایرانی» پاسخ داده شده است. در نمایشگاه‌های بین‌المللی مد اسلامی در ترکیه و قطر شرکت کرده و با رسانه‌های خارجی دربارهٔ تأثیر تولید ملی بر هویت زن مسلمان مصاحبه داشته است. تولید محدود و هزینهٔ بالای تهیهٔ پارچه‌های باکیفیت، دو چالش اصلی اوست.

۳.۲. مهلا زمانی؛ احیای پوشاک سنتی ایرانی با هویت اسلامی

مهلا زمانی (۱۳۲۹–۱۴۰۲، تهران) پیشکسوت و «مادر مد اسلامی ایران» لقب داشت. او در دههٔ ۱۳۵۰ اولین نمایشگاه‌های پوشاک سنتی ایرانی را برگزار کرد. اما پس از انقلاب، زمانی تلاش کرد تا رنگ و طرح بومی را با حجاب اسلامی تلفیق کند. به‌عنوان مثال، در دههٔ ۱۳۸۰ با برند «Lotus» به تبلیغ مانتوهایی پرداخت که از نقش‌های قالی‌بافی کردی و لباس‌های بلوچ و قشقایی بهره می‌بردند. در یک مصاحبه گفته بود: «اگر می‌خواهیم هویت ایرانی اسلامی حفظ شود، باید به رنگ‌ها و نگاره‌های کهن ایرانی افتخار کنیم؛ چرا باید برای مد به غرب رجوع کنیم؟» . زمانی با انتشار عکس‌هایی از مدل‌های بومی افغان و اعراب خوزستان در پوشش اسلامی، نشان داد مد اسلامی می‌تواند پل فرهنگی میان اقوام ایرانی و کشورهای همسایه باشد.

۳.۳. فاطمه شفیعی؛ نگاه هنری‌مدرن به حجاب

فاطمه شفیعی (متولد ۱۳۶۷، اصفهان) از نسل جدید طراحان است که با تحصیلات عالی در رشته هنر از دانشگاه سوره، تصمیم گرفت پوشاک محجّبه را به یک اثر هنری تبدیل کند. او در مصاحبه‌ای با روزنامهٔ شرق گفته است: «ما لباس را به چشم یک بوم نقاشی می‌بینیم. پارچهٔ سفید، طرح نگارگری اصفهانی دارد؛ عطر چای صراحی اصفهان در دامن مانتو ظاهر می‌شود» . شفیعی با همکاری هنرمندان خط و نقاشی، مدل‌هایی خلق می‌کند که عبای سنتی را به نمایشگاهی کوچک درمی‌آورند. در زمستان ۱۴۰۲، مجموعهٔ «بوی باران» را ارائه داد که در آن جلوه‌های بصری نمادهای ایرانی–اسلامی مانند «خرقهٔ عمامه» و «تذهیب» در شال‌ها و مانتوها به کار رفته بود.


۴. نقش رسانه در رونق مد اسلامی

۴.۱. گزارش و گفت‌وگو در مطبوعات اختصاصی مد

نشریهٔ «ویرا» و «فونت» از نشریات تخصصی مد در ایرانند که به بررسی جامع موضوعات پوشاک می‌پردازند. در شمارهٔ اردیبهشت ۱۴۰۳، فونت مصاحبهٔ مفصلی با فرناز عبدولی منتشر کرد که بیش از ۲۰۰ هزار بازدید در سایت رسمی داشت. در این مصاحبه، عبدولی دربارهٔ تأثیر تحریم‌ها بر تولید پارچه ایرانی و اتکای کمتر به واردات خارجی صحبت کرد . همچنین نشریهٔ ویرا با بررسی تطبیقی کاتالوگ‌های مد اسلامی ترکیه و امارات، زمینهٔ سنجش تفاوت‌های رویکردهای منطقه‌ای در مد اسلامی را فراهم کرد و به‌صورت ویژه بر پتانسیل ایرانی در تلفیق تأثیرات سلجوقی، صفوی و قاجاری تأکید نمود.

۴.۲. پوشش رسانه‌ای در صداوسیما

در سال ۱۴۰۲، شبکهٔ جام‌جم ویژه‌برنامه‌ای با عنوان «چشمهٔ هنر در لباس» پخش کرد که طراحان پوشاک اسلامی از جمله مهلا زمانی و فرناز عبدولی مهمان آن بودند. این برنامه با نمایش پشت‌صحنهٔ جلسهٔ طراحی و گفتگو با کارشناسان مد و مذهب، توانست نظر بخش گسترده‌ای از مخاطبان تلویزیونی را جلب کند . صداوسیما همچنین مستندی کوتاه دربارهٔ زندگی طراحان پوشاک محجّبه تهیه کرد که در آن تأکید شده بود مد اسلامی می‌تواند «وظیفه‌ای فرهنگی» در برابر القائات غرب باشد.

۴.۳. نقش شبکه‌های اجتماعی و اینفلوئنسرها

با رشد شبکه‌های اجتماعی و تأثیرگذاری اینفلوئنسرها، مد اسلامی شکلی عمیق‌تر به خود گرفت. مدل‌ها و بلاگرهای حوزهٔ حجاب مانند «هانیه مرادی» و «مریم غلامرضایی» با انتشار ترکیب‌های مختلف پوشش محجّبه از برندهای بومی، الهام‌بخش هزاران کاربر شدند . این واقعیت، طراحان را تشویق کرد تا تولید محدود و بدون تبلیغات پرهزینهٔ شهری را کنار گذاشته و به تولید محتوا و همکاری با بلاگرها تکیه کنند.

۵. تأثیرات فرهنگی و اجتماعی

۵.۱. بازتعریف هویت زن محجّب

مد اسلامی در ایران باعث شده زنان محجّب، از نقش تحت‌انقیاد حجاب به نقش فعال و خلاق در جامعه تبدیل شوند. پژوهشی در دانشگاه تهران نشان می‌دهد که حدود ۶۵ درصد زنان محجّب جوان معتقدند «لباس بومی زیبا باعث افزایش اعتمادبه‌نفس و هویت‌یابی» آن‌ها شده است . این حس اعتماد تأثیر مستقیمی بر حضور زنان در فضای عمومی، بازار کار و فعالیت‌های فرهنگی داشته است.

۵.۲. مبارزه با مظاهر فرهنگ استعماری

با گرایش به استفاده از طرح‌ها و پارچه‌های ایرانی، طراحان مد اسلامی در عمل با جریان‌هایی مبارزه می‌کنند که تصویر «فرنگی‌گرایی محض» را به نوش‌جان مخاطب ایرانی ارائه می‌دهند. به‌عنوان مثال، در مصاحبهٔ خبرگزاری هرانا، فرناز عبدولی اشاره می‌کند: «وقتی یک دختر جوان ترکیب لباسش از گل‌های زری‌دوزی یزد و نقوش قاجاری باشد، ناخودآگاه پیوندش با هویت ایرانی اسلامی عمیق‌تر می‌شود و کمتر سمت مُدِ صرف غربی گرایش پیدا می‌کند» . نیز مهلا زمانی با ثبت تصاویر «مد محلی بلوچ» در حجاب‌های خود، اهمیت حفظ تنوع پوشش اقوام ایرانی را یادآور شد.

۵.۳. فرصت‌های اقتصادی بومی

توسعهٔ مد اسلامی زمینهٔ مؤثری برای رشد صنایع نساجی و پارچه‌بافی بومی فراهم کرده است. تحقیقات مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد که در سال ۱۴۰۱، صادرات پارچه‌های بنگال و چادر کربلایی برای تولید مانتوهای اسلامی حدود ۱۲ درصد افزایش یافته است . بسیاری از کارگاه‌های کوچک در تبریز، اصفهان، یزد و کرمانشاه توانسته‌اند با همکاری طراحان، طرح‌های اصیل پارچه را برای استفاده در پوشاک محجّبه عرضه کنند، که به اشتغال‌زایی و احیای صنایع دستی کمک کرده است.

۶. چالش‌ها و موانع پیش‌رو

۶.۱. فشارهای قانونی و سلیقهٔ نهادها

با وجود رونق مد اسلامی، برخی محدودیت‌های قانونی هنوز دست و پاگیر است. سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای پوشش برنامه‌ها و نمایش مد، محدودیت‌های سخت‌گیرانه‌ای وضع کرده‌اند. فرناز عبدولی در گفتگو با روزنامهٔ شرق گفت: «گاهی یک مدل شال با طرح ساده را باید برای تأیید ارسال کنیم و ساعت‌ها معطل می‌شویم. این فشارها روح خلاق طراح را می‌خراشد» . ناهماهنگی میان نهادها و نبود یک راهنمای روشن برای پوشاک اسلامی، باعث شده برندها به «خودسانسوری» تن دهند.

۶.۲. زیرساخت محدود تولید داخلی

در حالی که تقاضا برای پوشاک اسلامی رشد داشته، ظرفیت تولید پارچه‌های باکیفیت داخلی محدود است. گزارش‌های صنعتی نشان می‌دهد که تنها ۴۰ درصد نیاز بازار به پارچه‌های نازک و طرح‌دار را تولید داخل پوشش می‌دهد و بقیه واردات‌اند . این وابستگی به واردات، نه‌فقط هزینهٔ تولید را بالا می‌برد، بلکه طراحان را در انتخاب طرح و رنگ محدود می‌کند.

۶.۳. رقابت با مد غیرایرانی

مد غربی و ترکیه‌ای به‌راحتی در بازار پوشاک ایران نفوذ می‌کنند و قیمت پایین‌تری هم دارند. بسیاری از فروشگاه‌های سطح شهر و اینترنتی، لباس‌های وارداتی ترکیه را به‌عنوان «برند لوکس» عرضه می‌کنند. گزارش مؤسسهٔ فابا نشان می‌دهد که سالانه نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار پوشاک اسلامی از ترکیه وارد می‌شود . این امر توان رقابتی طراحان داخلی را کاهش می‌دهد و انگیزهٔ تولیدکنندگان را کمتر می‌کند.

۷. چشم‌انداز آینده

۷.۱. فناوری و تجارت الکترونیک

با رشد تجارت الکترونیک در ایران، طراحان محجّب می‌توانند از بازارهای جهانی نیز بهره‌مند شوند. پلتفرم‌هایی همچون «دیجی‌مد» و «مدپلاس» این امکان را فراهم کرده‌اند تا لباس‌های محجّبه بومی به مشتریان در خاورمیانه و اروپا صادر شود. به گفتهٔ مدیرعامل دیجی‌مد، «در سال ۱۴۰۲، ۲۰ درصد از فروش مد اسلامی در این پلتفرم مربوط به افراد خارج از ایران بوده است» .

۷.۲. همکاری با دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی

ضروری است مراکز دانشگاهی رشته‌های مد و پوشاک، با طراحان محجّب کارگاه‌های مشترک برگزار کنند تا فناوری‌های جدید پارچه، طراحی سه‌بعدی و الگوهای هدررفت صفر (Zero Waste) در تولید پوشاک اسلامی آموزش داده شود. برخی دانشکده‌های هنرهای تجسمی و دانشگاه علم و صنعت در حال برگزاری دورهٔ تخصصی «مد و هویت ایرانی–اسلامی» هستند.

۷.۳. گسترش جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها

برگزاری «جشنوارهٔ مد اسلامی ایران» به‌صورت سالانه با بخش‌های مختلف (باهنرگانی، دانشجویی، کالکشن برندهای مستقل) می‌تواند همدلی رسانه‌ای و جلب توجه عمومی را تقویت کند. تجربهٔ نمایشگاه «شیک» در تهران نشان داد که وقتی گردشگران خارجی امکان بازدید از غرفه‌های طراحان محجّب را پیدا کردند، تصویر مثبت‌تری از هویت اسلامی–ایرانی در ذهن‌شان نقش بست.

۸. جمع‌بندی

پویش «مد و زیبایی در خدمت هویت اسلامی» در ایران، بازتاب‌دهندهٔ تلاش طراحان بومی برای پیوند هنر، فرهنگ و ایمان است. افرادی مانند فرناز عبدولی، مهلا زمانی و فاطمه شفیعی نشان داده‌اند که پوشاک اسلامی می‌تواند نشانهٔ هویت، غرور و زیبایی باشد، نه منطق صرف انفعال و محدودیت.

رسانه‌ها و مطبوعات با پوشش‌های متنوع، گزارش‌های میدانی و گفتگوهای تحلیلی، این جریان را در بطن جامعه و فراتر از مرزها معرفی کرده‌اند و به مخاطبان عادی کمک کرده‌اند فرصت انتخاب شایسته‌تری در چارچوب ارزش‌های اسلامی–ایرانی داشته باشند.

اگرچه هنوز چالش‌هایی نظیر کمبود تولید پارچه، محدودیت‌های قانونی و فشار رقابت خارجی وجود دارد، اما با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، حمایت رسانه‌ای و همکاری میان‌رسانه‌ای–دانشگاهی، این مسیر می‌تواند به رستاخیزی برای هویت فرهنگی–دینی ایران بدل شود.

روایت آیندهٔ مد اسلامی در ایران، بیش از هر عامل دیگری، تابع همت طراحان و باور رسانه‌ها به توان داخلی است.

*مدیرمسئول ایصال نیوز

انتهای پیام/*
۱
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما