plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۲:۲۰
کد مطلب : ۴۶۳۷۸

از خاموشی تا خشکسالی؛ صورت‌حساب پنهان استخراج بیت‌کوین در ایران

مصطفی امینی*
ایران در میانۀ بحرانی چندوجهی قرار دارد که از تلاقی سه عامل اصلی شکل گرفته است: فرسودگی صنعت برق، بحران آب، و گسترش افسارگسیختۀ استخراج بیت‌کوین. در این میان، شبکه برق کشور با بدهی‌های انباشته، تلفات بالا و وابستگی شدید به منابع آبی و فسیلی، توان پاسخگویی به نیاز داخلی را ندارد. در چنین شرایطی، استخراج بیت‌کوین به معنای تحمیل باری مضاعف بر دوش این صنعت، و نابودی منابع طبیعی کشور است.
از خاموشی تا خشکسالی؛ صورت‌حساب پنهان استخراج بیت‌کوین در ایران
ایران امروز در میانه یکی از پیچیده‌ترین بحران‌های تاریخ معاصر خود قرار گرفته است؛ بحرانی که نه صرفاً اقتصادی است، نه صرفاً زیست‌محیطی، و نه صرفاً فناورانه، بلکه تلاقی همۀ این‌هاست.

صنعت برق کشور که ستون فقرات توسعۀ صنعتی، رفاه خانوارها، پایداری کشاورزی و حتی امنیت ملی به شمار می‌آید، سال‌هاست با کمبود سرمایه‌گذاری، بدهی انباشته، فرسودگی تجهیزات و سوءمدیریت ساختاری دست و پنجه نرم می‌کند.

این صنعت، هم اکنون، در حالی به مرز فروپاشی نزدیک شده است که از یک‌سو خشکسالی‌های پی‌درپی، منابع آبی کشور را تحلیل برده و از سوی دیگر مصرف فزایندۀ برق در بخش‌های خانگی، صنعتی و تجاری، شبکه توزیع و تولید را تحت فشار شدید قرار داده است.

در این شرایط، چندسالی‌ست که استخراج رمزارزها ــ به‌ویژه بیت‌کوین ــ وارد صحنه شده و بُعد تازه‌ای به این بحران داده است. بیت‌کوین، نخستین و بزرگ‌ترین رمزارز جهان، بر پایۀ الگوریتم «اثبات کار» (Proof of Work) عمل می‌کند؛ الگوریتمی که به‌طور ذاتی انرژی‌بر است و نیازمند پردازش میلیاردها میلیارد محاسبه در ثانیه می‌باشد. همین ویژگی موجب شده که استخراج هر بیت‌کوین معادل مصرف ماهانۀ هزاران خانوار ایرانی برق بخواهد، این در حالی است که ایران با برق یارانه‌ای و تعرفه‌های بسیار پایین (به‌ویژه در بخش‌های خانگی و کشاورزی) یکی از جذاب‌ترین کشورها برای استخراج بیت‌کوین به شمار می‌رود.

از سال ۱۳۹۷ تاکنون، گزارش‌های متعددی از حضور مزارع غیرمجاز استخراج رمزارز  در ایران منتشر شده است؛ از سوله‌های متروکه صنعتی گرفته تا سالن‌های پرورش مرغ و حتی مساجد و مدارس!

این پدیده، نه تنها صنعت برق را از درون فرسوده است، بلکه منابع آبی کشور را نیز با شدت بیشتری به سمت نابودی سوق داده است.

هدف این مقاله، واکاوی عمیق این سه‌ضلعی بحران است: برق فرسوده ایران، منابع آبی بحرانی، و استخراج افسارگسیختۀ بیت‌کوین.

در طول این تحلیل، با تکیه بر داده‌های آماری و بررسی‌های مقایسه‌ای جهانی، نشان خواهم داد که ادامۀ این مسیر نه تنها از منظر اقتصادی به صرفه نیست، بلکه از منظر اخلاقی، زیست‌محیطی و «امنیت ملی» نیز یک خودکشی جمعی تدریجی‌ست.

* جایگاه ایران در استخراج بیت‌کوین و ابعاد جهانی بحران

۱- بیت‌کوین در جهان؛ انرژی به بهای غیرقابل‌تصور

بیت‌کوین از زمان تولدش در سال ۲۰۰۹ تا امروز، به پدیده‌ای فراگیر در اقتصاد جهانی بدل شده است به طوری‌که ارزش بازار آن در برخی سال‌ها به بیش از یک تریلیون دلار رسیده و توجه میلیون‌ها سرمایه‌گذار، شرکت مالی و حتی دولت‌ها را جلب کرده است اما در کنار این جذابیت اقتصادی، مسئله‌ای تاریک نهفته است: «مصرف عظیم انرژی».

بر اساس برآوردهای «شاخص مصرف برق بیت‌کوین کمبریج» (CBECI)، شبکه جهانی بیت‌کوین در سال‌های اخیر سالانه بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰ تراوات‌ساعت برق مصرف کرده است؛ معادل مصرف برق کشورهایی چون هلند یا آرژانتین! که این حجم از مصرف برق، اگر از منابع تجدیدناپذیر تأمین شود، موجب انتشار ده‌ها میلیون تُن دی‌اکسیدکربن در جو می‌شود. در دو سه سال اخیر، البته، در جهان، بسیاری از دولت‌ها نسبت به این موضوع واکنش نشان داده‌اند. به طور مثال، چین در سال ۲۰۲۱ با ممنوعیت ماینینگ، میلیون‌ها دستگاه استخراج را از شبکه برق خود خارج کرد. قزاقستان که پس از چین به مقصد بعدی ماینرها بدل شده بود، به‌سرعت با خاموشی‌های گسترده و اعتراض اجتماعی مواجه شد. حتی در ایالات متحده، با وجود زیرساخت قدرتمند انرژی، امروز بحث‌های جدی درباره محدودسازی مزارع بیت‌کوین در جریان است.

۲- ایران؛ جذابیت یارانه‌ای برای ماینرها

در این میان، ایران جایگاهی خاص دارد. دلیل اصلی، «یارانه سنگین انرژی» است. در حالی که بهای برق در بسیاری از کشورهای جهان بین ۷ تا ۲۰ سنت به ازای هر کیلووات‌ساعت است، در ایران برای مصارف خانگی گاه کمتر از نیم سنت محاسبه می‌شود. این شکاف، یک رانت پنهان عظیم ایجاد کرده که برای استخراج‌کنندگان بیت‌کوین، سودهای کلان به همراه دارد.

طبق گزارش‌های متعدد، در سال ۲۰۲۰ سهم ایران از استخراج جهانی بیت‌کوین به حدود ۷ درصد رسیده بود! این رقم به معنای مصرف برق چندین گیگاواتی صرفاً برای ماینینگ است. حتی اگر به فرض محال، پس از برخوردهای دولتی این سهم کاهش یافته باشد، هنوز هم «ایران» یکی از ۱۰ کشور اصلی استخراج محسوب می‌شود.

۳- ابعاد انرژی در ایران؛ هر بیت‌کوین معادل چند هزار خانوار

در حال حاضر، با توجه به سختی شبکه، استخراج هر بیت‌کوین نیازمند مصرف حدود ۱۵۵,۰۰۰ تا ۱۶۰,۰۰۰ کیلووات ساعت برق است. اگر این رقم را با مصرف یک خانوار شهری ایرانی (میانگین سالانه حدوداً بین ۱۱۰۰ تا ۲۴۰۰ کیلووات‌ساعت است) مقایسه کنیم، درمی‌یابیم که تولید بیت‌کوین در ایران می‌تواند برق سالانه چند خانوار ایرانی را ببلعد!

این مقایسه، عمق فاجعه را نشان می‌دهد: در شرایطی که بسیاری از شهرهای کشور در تابستان با خاموشی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و صنایع کلیدی از کمبود برق آسیب می‌بینند، میلیاردها کیلووات‌ساعت برق صرف پردازش بی‌وقفۀ دستگاه‌هایی می‌شود که تنها هدفشان «تولید دارایی دیجیتال» برای عده‌ای محدود است.

۴- استخراج غیرمجاز؛ از مرغداری تا مسجد...

در ایران، بخش بزرگی از ماینینگ به شکل غیرمجاز انجام می‌شود. دستگاه‌ها به برق یارانه‌ای خانگی، صنعتی یا کشاورزی متصل می‌شوند و هزینه واقعی تولید پرداخت نمی‌شود. وزارت نیرو در سال‌های اخیر بارها اعلام کرده که صدها هزار دستگاه استخراج از مراکز غیرقانونی کشف و ضبط شده است اما واقعیت این است که تعداد واقعی احتمالاً چندین برابر است.

گزارش‌هایی وجود دارد که در برخی روستاها و شهرهای کوچک، سالن‌های مرغداری یا گلخانه‌ها به‌طور کامل به مزارع استخراج تبدیل شده‌اند. حتی مواردی دیده شده که در مساجد و مدارس، از برق رایگان یا یارانه‌ای برای این کار سوءاستفاده شده است. این پدیده نه تنها بحران انرژی را تشدید می‌کند، بلکه بی‌اعتمادی اجتماعی و فساد نهادی را نیز تقویت می‌نماید.

۵- پیامدهای جهانی برای ایران

گفتنی‌ست که با توجه به تحریم‌های بین‌المللی، برخی از مدافعان استخراج در ایران استدلال می‌کنند که بیت‌کوین راهی برای دور زدن تحریم‌ها و انتقال ارزش به کشور است. اما این استدلال تنها بخشی از ماجرا را می‌بیند. واقعیت این است که سود ناشی از ماینینگ در مقایسه با هزینه‌های تحمیل‌شده بر صنعت برق، منابع آبی و محیط‌زیست کشور بسیار ناچیز است.

افزون بر این، جایگاه ایران در شاخص‌های جهانی زیست‌محیطی و انرژی هر سال وخیم‌تر می‌شود. باید در نظر داشت که مصرف بی‌رویۀ انرژی برای استخراج رمزارزها نه تنها به اقتصاد ملی کمک نمی‌کند، بلکه ایران را در معرض انتقادهای بین‌المللی بیشتری قرار می‌دهد.

* بحران ساختاری صنعت برق ایران

۶- صنعت برق؛ ستون فرسوده اقتصاد ایران

صنعت برق ایران از دهه ۱۳۳۰ به‌عنوان یکی از پایه‌های توسعه صنعتی شکل گرفت و در دهه‌های ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ با سرمایه‌گذاری‌های کلان دولتی گسترش یافت. ایران در دهه ۱۳۷۰ حتی به صادرات برق به کشورهای همسایه مبادرت می‌کرد. اما امروز، این صنعت در وضعیتی قرار دارد که نه تنها توان پاسخگویی به نیاز داخلی را ندارد، بلکه در تأمین پایدار برق خانوارها و صنایع نیز با چالش‌های جدی مواجه است.

در نگاه اول، ظرفیت اسمی نیروگاه‌های کشور بیش از حدود ۹۴ هزار مگاوات ذکر می‌شود؛ اما واقعیت میدانی چیز دیگری‌ست. بخش بزرگی از این نیروگاه‌ها فرسوده‌اند، راندمان پایینی دارند و به‌دلیل کمبود سوخت یا محدودیت منابع آبی نمی‌توانند با ظرفیت کامل کار کنند. به همین دلیل، ظرفیت عملی تولید برق ایران در روزهای اوج مصرف (تابستان) معمولاً ۱۵ تا ۲۰ درصد کمتر از ظرفیت اسمی اعلامی است.

۷- بدهی‌ها و کمبود سرمایه‌گذاری

در این میان، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ساختاری صنعت برق ایران، بدهی انباشته وزارت نیرو به پیمانکاران، تولیدکنندگان و نیروگاه‌های خصوصی‌ست. به دلیل تعرفه‌های پایین برق و عدم تناسب آن با هزینه‌های تولید، وزارت نیرو هر ساله میلیاردها تومان زیان می‌دهد. این زیان از یک‌سو توان سرمایه‌گذاری جدید را از دولت می‌گیرد و از سوی دیگر بخش خصوصی را دلسرد می‌کند.

آمارها نیز نشان می‌دهد که در دهه اخیر، سرمایه‌گذاری در توسعۀ نیروگاهی و شبکه انتقال و توزیع، به‌شدت کمتر از نیاز واقعی کشور بوده است. برآورد می‌شود که برای هر یک مگاوات ظرفیت جدید نیروگاهی، دست‌کم ۵۰۰ هزار تا یک میلیون دلار سرمایه‌گذاری لازم است. با این حال، به دلیل ساختار یارانه‌ای و بدهی‌های انباشته، کمتر سرمایه‌ گذاری حاضر به ورود به این حوزه است.

۸- فرسودگی شبکه انتقال و توزیع

شبکه انتقال و توزیع برق در ایران، یکی از فرسوده‌ترین شبکه‌های منطقه است. تلفات انرژی در شبکه ایران بین ۱۰ تا ۱۲ درصد برآورد می‌شود؛ در حالی که این رقم در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته زیر ۶ درصد است. به بیان دیگر، سالانه چندین میلیارد کیلووات‌ساعت برق تولیدی پیش از رسیدن به مصرف‌کننده در شبکه هدر می‌رود.

این تلفات، تنها به معنای هدررفت انرژی نیست؛ بلکه فشار مضاعفی بر نیروگاه‌ها وارد می‌کند و نیاز به تولید بیشتر را افزایش می‌دهد. در شرایطی که ایران با کمبود منابع آب و گاز روبه‌روست، این تلفات عملاً مثل سوراخ بزرگی است که هرچه بیشتر برق تولید می‌شود، بیشتر از دست می‌رود...

۹- وابستگی به منابع آبی و گازی

این در حالی است که نیروگاه‌های ایران عمدتاً حرارتی‌اند و وابستگی شدیدی به گاز طبیعی و آب دارند. در فصل زمستان، زمانی که مصرف گاز خانگی افزایش می‌یابد، نیروگاه‌ها با محدودیت شدید تأمین سوخت مواجه می‌شوند. در تابستان هم که تقاضای برق بالا می‌رود، به دلیل کمبود آب در پشت سدها، ظرفیت نیروگاه‌های برق‌آبی به‌شدت افت می‌کند. در نتیجه، صنعت برق ایران عملاً در دو فصل اصلی سال (تابستان و زمستان) در وضعیت بحرانی قرار دارد و تنها در بهار و پاییز تا حدی می‌تواند نفس راحتی بکشد. این الگوی فصلی، پایداری سیستم را تهدید می‌کند و موجب خاموشی‌های مکرر می‌شود.

۱۰- بحران حکمرانی و مدیریت

گذشته از مشکلات فنی و اقتصادی، صنعت برق ایران گرفتار بحران حکمرانی است. تعدد نهادهای تصمیم‌گیر، نبود شفافیت در قراردادها، ضعف در سیاست‌گذاری بلندمدت و فشارهای سیاسی بر تعرفه‌ها موجب شده است که این صنعت نتواند خود را با تحولات جهانی تطبیق دهد. به‌عنوان نمونه، در حالی که بسیاری از کشورها در حال حرکت به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر و افزایش راندمان نیروگاه‌ها هستند، سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در ایران هنوز کمتر از ۲ درصد کل سبد تولید است. این در حالی‌ست که ایران با داشتن تابش خورشید فراوان و ظرفیت بالای باد در مناطقی چون سیستان، خراسان و کهگیلویه، می‌توانست به یکی از پیشگامان انرژی پاک در منطقه بدل شود.

۱۱- رابطه صنعت برق و اقتصاد ملی

فراموش نکنیم که «برق» تنها یک کالای مصرفی نیست؛ بلکه شریان حیاتی اقتصاد ملی است. صنایع فولاد، سیمان، پتروشیمی و حتی کشاورزی وابسته به برق پایدار هستند. خاموشی‌های مکرر در تابستان، میلیاردها تومان خسارت به این صنایع وارد می‌کند و رقابت‌پذیری ایران را در بازارهای جهانی کاهش می‌دهد.

علاوه بر این، کمبود برق موجب کاهش رفاه خانوارها، افزایش هزینه تولید و در نهایت تشدید تورم می‌شود. در این میان، ورود تقاضای کاذبی به نام «ماینینگ بیت‌کوین» عملاً فشار مضاعفی بر این صنعت وارد کرده و تعادل شکننده عرضه و تقاضا را بر هم زده است و صنعت برق ایران که باید موتور محرک توسعه باشد، امروز خود به یکی از مهم‌ترین گلوگاه‌های توسعه بدل شده است. فرسودگی شبکه، بدهی‌های انباشته، وابستگی شدید به منابع آبی و گازی، و ضعف در حکمرانی موجب شده که این صنعت در آستانۀ فروپاشی قرار گیرد. در چنین شرایطی، ورود مصرفی همچون استخراج بیت‌کوین که نیازمند انرژی عظیم است مانند ریختن بنزین بر آتش است...

* آب، برق و اقلیم؛ چرخه‌ای معیوب

۱۲- وابستگی متقابل آب و برق

در نگاه اول، بحران آب و بحران برق دو موضوع جداگانه به نظر می‌رسند. یکی مربوط به کاهش بارش‌ها، خشکسالی‌ها و مدیریت منابع آبی است، و دیگری به تولید و مصرف انرژی. اما در واقع، این دو به‌شدت به هم تنیده‌اند. نیروگاه‌های حرارتی ایران برای تولید برق، هم به گاز نیاز دارند و هم به آب؛ گاز برای سوختن و آب برای خنک‌کاری و چرخۀ بخار. نیروگاه‌های برق‌آبی نیز مستقیماً به آب متکی‌اند. بنابراین، هر بحرانی در حوزۀ آب، مستقیماً به بحران در حوزۀ برق تبدیل می‌شود.

از سوی دیگر، تولید برق بیشتر برای جبران کمبودها، خود نیازمند مصرف بیشتر آب است. این چرخۀ معیوب، مانند مار بزرگی است که دم خود را می‌بلعد: برق برای مدیریت بحران آب نیاز است (پمپاژها، تصفیه‌خانه‌ها، شیرین‌سازی)، و آب برای مدیریت بحران برق!

۱۳- نیروگاه‌های حرارتی و مصرف آب

نیروگاه‌های حرارتی که حدوداً بیش از ۸۰ درصد برق ایران را تولید می‌کنند، به طور متوسط برای هر مگاوات‌ساعت برق حدود ۲ تا ۳ مترمکعب آب مصرف می‌کنند. این آب عمدتاً در فرآیند خنک‌کاری توربین‌ها و چگالنده‌ها به کار می‌رود. در کشوری مثل ایران که متوسط بارندگی کمتر از یک‌سوم میانگین جهانی‌ست، این میزان مصرف آب یک فشار مضاعف است. به‌عنوان مثال، یک نیروگاه حرارتی ۱۰۰۰ مگاواتی در سال بیش از ۲۰ میلیون مترمکعب آب مصرف می‌کند؛ معادل مصرف سالانۀ یک شهر کوچک با ۱۰۰ هزار نفر جمعیت. وقتی چندین نیروگاه بزرگ در مناطق خشک کشور فعال باشند، اثر تجمعی آن فاجعه‌آمیز خواهد بود.

۱۴- نیروگاه‌های برق‌آبی و خشکسالی

شایان ذکر است که نیروگاه‌های برق‌آبی ایران در دهه‌های گذشته بخش مهمی از تولید برق کشور را تأمین می‌کردند. سدهایی مانند کارون ۳ و ۴، دز، کرخه و زاینده‌رود نه تنها منبع ذخیره آب شرب و کشاورزی بودند، بلکه هزاران مگاوات برق هم تولید می‌کردند. اما خشکسالی‌های پی‌درپی و کاهش بارش‌ها موجب شده است که ظرفیت عملی این نیروگاه‌ها به شدت افت کند. به عنوان نمونه، بعضاً شنیده شده است که سد زاینده‌رود در سال‌های اخیر در بسیاری از ماه‌ها توان تولید حتی چند ده مگاوات برق را هم ندارد. سد کرخه نیز به دلیل کاهش شدید تراز آب مخزن، بارها مجبور به توقف تولید شده است. به بیان دیگر، همان‌طور که کشاورزان و شهروندان اصفهان و خوزستان از خشکی رودخانه‌ها و تالاب‌ها رنج می‌برند، صنعت برق کشور نیز از همین خشکسالی ضربه مستقیم خورده است.

۱۵- تغییر اقلیم؛ تهدیدی مضاعف

پدیدۀ تغییر اقلیم، بارش‌ها را نامنظم و پراکنده کرده است. دیگر خبری از بارش‌های منظم زمستانی و پرآب شدن مخازن سدها نیست. بارش‌ها یا بسیار شدید و کوتاه‌مدت هستند (که بیشتر موجب سیلاب می‌شوند تا ذخیرۀ مفید)، یا بسیار کم و پراکنده. در نتیجه، سدها توان مدیریت بلندمدت آب را از دست داده‌اند. این شرایط موجب شده است نیروگاه‌های برق‌آبی نتوانند نقش ذخیره‌ساز استراتژیک خود را ایفا کنند. در گذشته، برق‌آبی‌ها در ساعات اوج مصرف به کمک شبکه می‌آمدند اما امروز در بسیاری از مواقع خودشان به مشکلی اضافه بدل شده‌اند.

۱۶- تأثیر ماینینگ بر چرخۀ آب و برق

در چنین شرایطی، اضافه‌شدن مصرف عظیمی به نام ماینینگ بیت‌کوین، به معنای فشار دوچندان بر منابع آبی کشور است. هر بیت‌کوین که با برق تولیدی نیروگاه‌های حرارتی استخراج می‌شود، چند هزار لیتر آب هم برای خنک‌کاری توربین‌ها مصرف کرده است.

در کشوری که تالاب‌ها خشک شده‌اند، دریاچه ارومیه به بستری نمکی بدل شده، و کشاورزان برای هر لیتر آب زمین‌هایشان به ستوه آمده‌اند، این میزان از مصرف و هدر رفت آب، وجدان هر انسان منصفی را به درد می‌آورد...

۱۷- پیامدهای اجتماعی بحران آب و برق

جای هیچ تردیدی نیست که خشکسالی و خاموشی، امروزه به دو تجربه روزمره بسیاری از شهروندان ایرانی بدل شده است. خانواده‌هایی که تابستان‌ها همزمان با گرمای ۵۰ درجه خوزستان برقشان قطع می‌شود و کولرها خاموش می‌شوند، همان‌هایی هستند که از کمبود آب آشامیدنی نیز رنج می‌برند. این همزمانی، نه یک اتفاق ساده، بلکه نشانۀ همان چرخۀ معیوب است: نبود آب، تولید برق را مختل می‌کند؛ و نبود برق، پمپاژ آب را.

در این میان، استخراج بیت‌کوین با مصرف بی‌وقفه‌اش، مانند سدی در برابر نفس کشیدن این چرخه عمل می‌کند. به سخن دیگر، بحران آب و برق در ایران دو روی یک سکه‌اند. هر چه بیشتر آب مصرف شود، تولید برق آسیب می‌بیند؛ و هرچه بیشتر برق مصرف شود، منابع آبی فرسوده‌تر می‌شوند. ماینینگ بیت‌کوین دقیقاً در نقطۀ تلاقی این دو بحران نشسته و مانند انگل، از هر دو تغذیه می‌کند. ادامۀ این مسیر می‌تواند به معنای تشدید بحران‌های اجتماعی، زیست‌محیطی و حتی امنیتی باشد.

* ماهیت انرژی‌بر بودن بیت‌کوین

۱۸- الگوریتم اثبات کار؛ موتور پرمصرف بیت‌کوین

در قلب بیت‌کوین، الگوریتمی به نام Proof of Work (PoW) قرار دارد. در این الگوریتم، تمام ماینرهای شبکه برای یافتن یک عدد تصادفی (nonce) با هم رقابت می‌کنند تا بتوانند بلاک بعدی زنجیره را بسازند. این فرایند به‌ظاهر ساده، در عمل به میلیاردها میلیارد بار تکرار عملیات هشینگ (SHA-256) نیاز دارد. نکته مهم این است که این محاسبات هیچ ارزش ذاتی ندارند؛ آن‌ها صرفاً باید سخت باشند تا کسی نتواند بلاک‌ها را تقلبی بسازد. بنابراین، میلیاردها وات برق صرف عملیات ریاضی‌ای می‌شود که خروجی آن چیزی جز امنیت شبکه نیست. همین ویژگی ذاتی است که بیت‌کوین را به یکی از پرمصرف‌ترین فناوری‌های تاریخ بدل کرده است.

۱۹- سختی شبکه و افزایش مداوم مصرف

بیت‌کوین به گونه‌ای طراحی شده که زمان ساخت هر بلاک به طور متوسط ده دقیقه باشد. اگر تعداد ماینرها و قدرت محاسباتی افزایش یابد، شبکه به طور خودکار «سختی» (Difficulty) را بالا می‌برد تا همچنان میانگین ده دقیقه حفظ شود.

این یعنی هر چه دستگاه‌های قدرتمندتر وارد شبکه شوند، مصرف برق جمعی شبکه کاهش نمی‌یابد؛ بلکه فقط رقابت شدیدتر می‌شود. در نتیجه، کل شبکه هر روز نیازمند انرژی بیشتری‌ست تا همان خروجی قبلی یعنی یک بلاک در ده دقیقه را تولید کند.

به بیان دیگر، بیت‌کوین فناوری‌ای است که برخلاف اغلب فناوری‌ها، بازدهی انرژی آن بهبود نمی‌یابد؛ بلکه ذاتاً محکوم به مصرف فزایندۀ انرژی است.

۲۰- برآورد انرژی لازم برای هر بیت‌کوین

با توجه به سختی فعلی شبکه (اوت ۲۰۲۵)، تخمین‌ها نشان می‌دهد که استخراج هر بیت‌کوین نیازمند مصرف حدود ۱۵۵,۰۰۰ تا ۱۶۰,۰۰۰ کیلووات برق است. برای درک این رقم به این مثال دقت کنید: یک خانوار ایرانی در سال حدود ۳,۵۰۰ کیلووات‌ساعت برق مصرف می‌کند. 

این ارقام نه اغراق است و نه تخیلی؛ بلکه بر اساس فرمول سختی شبکه و بازدهی دستگاه‌های ماینینگ محاسبه شده است.

۲۱- مقایسه با صنایع دیگر

برای روشن‌تر شدن موضوع، بیایید ماینینگ بیت‌کوین را با برخی صنایع انرژی‌بر ایران مقایسه کنیم:

فولادسازی: برای تولید هر تن فولاد حدود ۵۰۰ تا ۷۰۰ کیلووات‌ساعت برق لازم است. بنابراین، انرژی یک بیت‌کوین می‌توانست بیش از ۲۰۰۰ تن فولاد تولید کند.

سیمان: هر تن سیمان حدود ۱۰۰ کیلووات‌ساعت برق نیاز دارد. بنابراین، انرژی یک بیت‌کوین معادل تولید ۷۰۰۰ تا ۱۷۰۰۰ تن سیمان است.

کشاورزی گلخانه‌ای: یک هکتار گلخانۀ مدرن حدود ۱۰۰ هزار کیلووات‌ساعت در سال مصرف می‌کند. یعنی انرژی یک بیت‌کوین برابر مصرف ۱۰ تا ۲۰ هکتار گلخانه در یک سال است.

این مقایسه‌ها نشان می‌دهد که ماینینگ نه تنها یک فعالیت پرمصرف است، بلکه فرصتی را از صنایع مولد می‌گیرد که می‌توانستند ارزش افزوده واقعی ایجاد کنند.

۲۲- کارایی دستگاه‌ها؛ فریب کاهش مصرف

مدافعان ماینینگ معمولاً می‌گویند که نسل جدید دستگاه‌ها راندمان بهتری دارند (مثلاً ۱۵ ژول بر تراهش در برابر ۶۰ ژول بر تراهش نسل‌های قدیمی). درست است که دستگاه‌های جدید کاراترند، اما همان‌طور که توضیح دادیم، سختی شبکه به‌طور خودکار افزایش می‌یابد. یعنی اگر همه دستگاه‌ها به نسل جدید ارتقا یابند، مصرف برق کل شبکه تقریباً ثابت می‌ماند، چون سختی شبکه بلافاصله تنظیم می‌شود تا همان ده دقیقه حفظ شود. بنابراین، کاهش مصرف فردی یک دستگاه به معنای کاهش مصرف کل شبکه نیست بلکه فقط سهم آن دستگاه در پاداش استخراج را بیشتر می‌کند.

۲۳- مقایسه بین‌المللی

در ایالات متحده، برخی مزارع استخراج بزرگ، سالانه صدها مگاوات برق مصرف می‌کنند؛ معادل مصرف یک شهر کوچک. در قزاقستان، ورود ناگهانی ماینرها پس از ممنوعیت چین، موجب خاموشی‌های گسترده و حتی نارضایتی اجتماعی شد. در آلمان و کشورهای اروپایی، به دلیل بهای بالای برق، استخراج، عملاً غیراقتصادی است. این مقایسه نشان می‌دهد که «جذابیت ایران» برای ماینرها صرفاً به خاطر برق ارزان است، نه شرایط فنی یا مزیت رقابتی دیگر.

۲۴- بُعد اخلاقی مصرف انرژی برای پول دیجیتال

باید در نظر داشت که مسئله، صرفاً اقتصادی یا فنی نیست. باید از منظر اخلاقی پرسید: آیا درست است در کشوری که میلیون‌ها نفر در تابستان با قطعی برق دست‌وپنجه نرم می‌کنند و کشاورزان برای هر لیتر آب زمین‌شان به زحمت می‌افتند، میلیاردها کیلووات‌ساعت برق صرف محاسبات بی‌فایده‌ای شود که فقط دارایی دیجیتال برای عده‌ای معدود تولید می‌کند؟

این پرسش، «وجدان عمومی» را هدف می‌گیرد. هر بیت‌کوین در ایران نه فقط یک عدد دیجیتال، بلکه معادل خاموشی‌های هزاران خانوار، خشکی تالاب‌ها، و نابودی منابع ملی است چرا که بیت‌کوین به دلیل ماهیت الگوریتمی خود، «ذاتاً پرمصرف» است. هیچ پیشرفت فنی قادر نیست این ذات را تغییر دهد، مگر با تغییر بنیادین الگوریتم (که در بیت‌کوین عملاً ممکن نیست). بنابراین، هر کشوری که به استخراج بیت‌کوین تن دهد، باید بپذیرد که بخش بزرگی از برق و آب خود را فدای محاسباتی می‌کند که ارزش مادی آن در برابر هزینه‌های اجتماعی و زیست‌محیطی بسیار ناچیز است.

* تعرفه‌ها و هزینه‌ها؛ شکاف رسمی و واقعی

۲۵- یارانه انرژی؛ ریشه جذابیت ماینینگ در ایران

یکی از ویژگی‌های اقتصاد ایران، یارانه‌های سنگین در بخش انرژی است. دولت برای حمایت از خانوارها و صنایع، سالانه ده‌ها میلیارد دلار یارانه پنهان به برق، آب، گاز و بنزین اختصاص می‌دهد. برق در ایران یکی از ارزان‌ترین کالاهاست؛ به‌گونه‌ای که هزینه تولید هر کیلووات‌ساعت برق (با احتساب استهلاک و سرمایه‌گذاری) چندین برابر بهای دریافتی از مصرف‌کننده است. این ساختار، که در ظاهر برای رفاه عمومی طراحی شده، اما در عمل موجب سوءاستفاده‌های گسترده شده است. مهم‌ترین نمونه، استفاده از برق یارانه‌ای برای استخراج رمزارزهاست...

۲۶- تعرفه رسمی ماینینگ

پس از سال‌ها کشمکش، دولت ایران در سال ۱۳۹۸ ماینینگ را به‌عنوان یک صنعت به رسمیت شناخت و تعرفۀ برق ویژۀ آن را تعیین کرد. این تعرفه بر اساس متوسط نرخ صادراتی برق محاسبه می‌شود. آخرین ابلاغیه‌ها نشان می‌دهد که در سال ۱۴۰۴ نرخ رسمی برای مزارع مجاز حدود چهار هزار و ۶۲۷ تومان به ازای هر کیلووات‌ساعت است.

اگر این نرخ را مبنا قرار دهیم، و انرژی لازم برای هر بیت‌کوین را (حدود ۱۵۵,۰۰۰ تا ۱۶۰,۰۰۰ کیلووات برق) در نظر بگیریم، هزینه صرفاً برق برای تولید قانونی و مجاز یک بیت‌کوین در ایران به راحتی قابل محاسبه خواهد بود.

این عدد در نگاه اول زیاد به نظر می‌رسد، اما در مقایسه با قیمت جهانی بیت‌کوین (مثلاً بالای 100 هزار دلار) همچنان می‌تواند برای برخی به‌صرفه باشد. با این حال، همین تعرفه رسمی سبب شده بسیاری به فکر راه‌های فرار بیفتند!

۲۷- تعرفه‌های خانگی، صنعتی، کشاورزی و تجاری

واقعیت تلخ اینجاست که اغلب استخراج در ایران با تعرفه‌های رسمی ماینینگ انجام نمی‌شود بلکه دستگاه‌ها به انشعاب‌های دیگر وصل می‌شوند:

خانگی: در پله‌های پایین، برق خانگی تنها چند صد تومان در هر کیلووات‌ساعت است. حتی در اوج بار نیز حداکثر به حدود ۱۳۰۰ تومان می‌رسد. یعنی یک‌چهارم یا یک‌پنجم تعرفه رسمی ماینینگ.

کشاورزی: برق کشاورزی در بسیاری از مناطق با تعرفه‌های بسیار پایین محاسبه می‌شود و حتی در برخی ساعات شب رایگان است. همین امر موجب شده بسیاری از چاه‌ها و گلخانه‌ها عملاً به مراکز ماینینگ تبدیل شوند.

صنعتی: بسته به نوع صنعت، تعرفه بین ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ تومان است؛ باز هم بسیار کمتر از تعرفه رسمی.

تجاری/عمومی: کمی بالاتر از صنعتی، اما همچنان پایین‌تر از تعرفه ماینینگ.

این اختلاف‌های بزرگ باعث شده است که استخراج‌کنندگان غیرمجاز با پرداخت تنها یک‌پنجم هزینه رسمی، سود سرشاری به دست آورند....

۲۸- برق دزدی؛ روی تاریک ماجرا

گروهی دیگر حتی به همین تعرفه‌های یارانه‌ای نیز قانع نیستند و مستقیماً اقدام به برق‌دزدی می‌کنند. این برق‌دزدی گاهی از طریق دست‌کاری کنتورهای خانگی یا صنعتی است و گاهی با انشعاب‌های غیرقانونی از شبکه. گزارش‌های رسمی وزارت نیرو نیز نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر صدها هزار دستگاه ماینر در چنین مراکزی کشف و ضبط شده است اما تجربه نشان داده است که به‌محض جمع‌آوری، مراکز جدیدی در جای دیگر فعال می‌شوند. چرخه‌ای که عملاً به بازی موش و گربه میان دولت و ماینرها بدل شده است...

۲۹- محاسبه سود غیرمجازها

بیاییم مثالی عددی بزنیم: هزینه برق رسمی ماینینگ برای یک بیت‌کوین حدود ۵ میلیارد تومان است ولی هزینه استخراج همان بیت‌کوین با برق خانگی یارانه‌ای حدود ۵۰۰ میلیون تومان تمام می‌شود. تفاوت ۴.۵ میلیارد تومان سود رانتی! این رانت چنان جذاب است که افراد و حتی «نهادها» را وسوسه می‌کند تا به سمت ماینینگ غیرمجاز بروند.

۳۰- هزینه‌های پنهان برای صنعت برق

این تفاوت هزینه نه تنها موجب زیان مستقیم صنعت برق به‌خاطر عدم دریافت بهای واقعی می‌شود، بلکه فشار مضاعفی بر شبکه وارد می‌کند. در تابستان، مزارع استخراج در ساعات اوج بار همچنان با ظرفیت کامل فعال‌اند، در حالی که صنایع تولیدی مجبور به کاهش مصرف یا تعطیلی می‌شوند، در نتیجه، ارزش افزوده ملی کاهش می‌یابد و سودی کلان به جیب گروهی محدود می‌رود که در بسیاری موارد حتی مالیاتی هم نمی‌پردازند...

۳۱- تجربه کشورهای دیگر

کشورهای دیگر نیز با این چالش روبه‌رو بوده‌اند اما واکنش‌هایشان متفاوت بوده است:

چین: ممنوعیت کامل و جمع‌آوری مزارع.

قزاقستان: اعمال تعرفه‌های چندبرابری و سپس محدودیت‌های شدید.

ایالات متحده: وضع مالیات‌های خاص بر مصرف برق مزارع استخراج.

ایران در این میان سیاستی دوگانه داشته است: از یک‌سو به‌ظاهر تعرفه رسمی بالا تعیین کرده، اما از سوی دیگر نتوانسته مانع فعالیت گستردۀ غیرمجازها شود.

۳۲- بُعد اخلاقی و عدالت اجتماعی

سؤال بنیادین این است: آیا عادلانه است که کشاورز یا خانواری با قبض چندصدهزار تومانی برق دست‌وپنجه نرم کند، در حالی که همسایه‌اش همان برق یارانه‌ای را برای استخراج بیت‌کوین استفاده می‌کند و میلیاردها تومان سود می‌برد؟

این وضعیت نه‌تنها ناعادلانه است، بلکه سرمایه اجتماعی را فرسوده می‌کند. وقتی مردم می‌بینند برخی با دزدی برق ثروتمند می‌شوند و هیچ هزینه‌ای نمی‌پردازند، انگیزه‌ای برای رعایت قانون باقی نمی‌ماند.

به سخن دیگر، شکاف میان تعرفه رسمی ماینینگ و تعرفه‌های دیگر، بستر اصلی بحران استخراج در ایران است. این شکاف موجب رانت، فساد، بی‌عدالتی و فشار بر صنعت برق شده است. تا زمانی که این شکاف پر نشود و نظام تعرفه‌ای اصلاح نگردد، استخراج غیرمجاز ادامه خواهد داشت و منابع ملی بیش از پیش به تاراج خواهد رفت.

* ابعاد اقتصادی و رانت پنهان

۳۳- درآمد دلاری در برابر هزینۀ ریالی

مدافعان استخراج بیت‌کوین در ایران غافلانه یا خائنانه معمولاً استدلال می‌کنند که «ماینینگ» به دلیل تولید ارز دیجیتال، می‌تواند به کشور در شرایط تحریم کمک کند. آن‌ها می‌گویند هر بیت‌کوین معادل ده‌ها هزار دلار ارزش دارد و بنابراین ورود این ارز به اقتصاد ایران سودآور است؛ اما این استدلال یک نکته اساسی را نادیده می‌گیرد: هزینه تولید بیت‌کوین در ایران با برق یارانه‌ای پرداخت می‌شود یعنی در حالی که ماینرها درآمد دلاری می‌گیرند، منابع ملی (برق، آب و گاز) با بهای ریالی و یارانه‌ای هدر می‌رود. این همان پدیده‌ای است که اقتصاددانان «رانت انرژی» می‌نامند.

۳۴- زیان پنهان برای دولت و صنعت برق

این رانت، در سطح کلان، به معنای زیان مستقیم برای دولت و جامعه است. دولت برای تولید برق به نیروگاه‌ها سوخت می‌دهد (معمولاً گاز یا گازوئیل) و این سوخت هم یارانه‌ای است. هر کیلووات‌ساعت برق در ایران، در واقع با هزینه‌ای حدود ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ تومان تولید می‌شود، در حالی که از مصرف‌کننده خانگی شاید نهایتا ۲۰۰ تا ۵۰۰ تومان دریافت شود.

وقتی ماینرها همین برق یارانه‌ای را مصرف می‌کنند و در عوض دارایی دیجیتال به دست می‌آورند، در واقع «یارانه انرژی» کشور را به ارز دیجیتال شخصی تبدیل می‌کنند. این یعنی دولت زیان می‌دهد، شبکه برق مستهلک می‌شود، و فقط گروهی محدود سود کلان می‌برند.

۳۵- مقایسه با صادرات برق

یک مقایسه مهم قابل توجه است: اگر همین برق صرف صادرات می‌شد، ایران می‌توانست به ازای هر کیلووات‌ساعت حدود ۵ سنت درآمد داشته باشد. اما با استفاده از برق یارانه‌ای در ماینینگ غیرمجاز، دولت نه‌تنها هیچ درآمدی ندارد، بلکه هزینه تولید را نیز متحمل می‌شود. 

به بیان دیگر، هر بیت‌کوین غیرمجاز معادل ده‌ها هزار دلار «زیان فرصت» برای اقتصاد ملی است.

۳۶- ماینینگ و تشدید تورم پنهان

وقتی منابع ملی به جای حمایت از صنایع مولد به استخراج بیت‌کوین اختصاص یابد، تولید واقعی کالا و خدمات کاهش می‌یابد. این موضوع، فشار بر عرضۀ داخلی را بیشتر کرده و در نهایت به تورم دامن می‌زند.

در عین حال، درآمدهای حاصل از فروش بیت‌کوین غالباً به بازار ارز غیررسمی تزریق می‌شود و می‌تواند نوسانات بازار ارز را تشدید کند. بنابراین، حتی از منظر ثبات اقتصادی نیز ماینینگ یک تهدید است.

۳۷- سودهای کلان برای گروهی محدود

گزارش‌های غیررسمی نشان می‌دهد که بخش عمده استخراج ایران در اختیار گروه‌های محدود و دارای روابط خاص است. در حالی که مردم عادی از خاموشی و قبض‌های سنگین برق رنج می‌برند، این گروه‌ها از برق ارزان و حتی رایگان استفاده می‌کنند تا سودهای چند ده‌میلیون دلاری به دست آورند.

این وضعیت، حس بی‌عدالتی اجتماعی را تقویت می‌کند و به فروپاشی سرمایه اجتماعی منجر می‌شود. وقتی مردم ببینند منابع ملی به سود خصوصی تبدیل می‌شود، اعتمادشان به دولت و نهادهای رسمی از بین می‌رود.

۳۸- تجربه جهانی و مقایسه با ایران

در چین، پس از ممنوعیت ماینینگ، دولت اعلام کرد که بیش از ۲۰۰ هزار گیگاوات‌ساعت برق آزاد شد و می‌تواند به صنایع دیگر اختصاص یابد.

در قزاقستان، ورود ماینرها موجب افزایش شدید تقاضا شد، به‌گونه‌ای که صنایع تولیدی با کمبود برق مواجه شدند. دولت مجبور شد محدودیت‌های سخت اعمال کند.

در آمریکا، برخی ایالت‌ها مانند نیویورک قوانین ویژه‌ای تصویب کردند تا مزارع استخراج نتوانند برق ارزان صنعتی را به این کار اختصاص دهند.

ایران اما در وضعیتی متناقض قرار دارد: نه مانند چین ممنوعیت کامل اعمال کرده، نه مانند آمریکا نظارت هوشمندانه دارد. نتیجه، ترکیبی از رانت و هرج‌ومرج است.

۳۹- هزینه فرصت توسعه

یکی از شاخص‌ترین اثرات اقتصادی ماینینگ، «هزینۀ فرصت» آن است. اگر همین میلیاردها کیلووات‌ساعت برق صرف توسعۀ صنایع فولاد، پتروشیمی یا کشاورزی مدرن می‌شد، ایران می‌توانست هزاران شغل پایدار ایجاد کند و صادرات غیرنفتی خود را تقویت نماید.

به‌جای آن، این برق صرف محاسباتی می‌شود که هیچ ارزش افزوده‌ای برای اقتصاد واقعی ندارد. این یک «فرصت‌سوزی تاریخی» است که نسل‌های آینده نیز تاوان آن را خواهند داد.

آری! ماینینگ بیت‌کوین در ایران نه‌تنها یک فعالیت اقتصادی سودآور نیست، بلکه به معنای واقعی کلمه یک رانت عظیم انرژی است. گروهی محدود با دسترسی به برق یارانه‌ای، سودهای کلان دلاری می‌برند، در حالی که هزینه آن بر دوش صنعت برق، منابع آبی و کل جامعه تحمیل می‌شود. این وضعیت هم از منظر عدالت اجتماعی و هم از منظر توسعه ملی، «فاجعه‌آمیز» است.

* پیامدهای اجتماعی و اخلاقی

۴۰- از بحران انرژی تا بحران اجتماعی

پر واضح است که بحران انرژی در ایران دیگر صرفاً موضوعی فنی و اقتصادی نیست؛ بلکه به عرصه زندگی روزمره مردم کشیده شده است. وقتی خانواده‌ای در گرمای ۵۰ درجه خوزستان برق ندارد، یا کشاورزی به دلیل قطع برق نمی‌تواند پمپ آب خود را روشن کند، مسئله مستقیماً به عدالت اجتماعی و اخلاق عمومی گره می‌خورد. در چنین زمینه‌ای، مشاهده فعالیت گسترده ماینینگ بیت‌کوین ــ چه مجاز و چه غیرمجاز ــ به‌منزله نمک‌پاشیدن بر زخم‌های مردم است.

۴۱- خاموشی‌ها و نارضایتی عمومی

چندسالی هست که در هر تابستان، همزمان با اوج مصرف برق، خاموشی‌ها در بسیاری از شهرهای ایران رخ می‌دهد. خانواده‌ها با قطع کولرها و وسایل سرمایشی، کودکان و سالمندان با خطر گرمازدگی، و دانشجویان و کارمندان با اختلال در فعالیت‌های روزمره مواجه می‌شوند. در همین حال، خبرهایی منتشر می‌شود که هزاران دستگاه ماینر به‌طور بی‌وقفه در حال مصرف برق هستند.

این تناقض، حس بی‌عدالتی را به اوج رسانده است: چرا باید برق خانه‌ها و بیمارستان‌ها قطع شود، اما دستگاه‌های استخراج بی‌وقفه کار کنند؟

۴۲- نابرابری در بهره‌برداری از منابع ملی

برق و آب منابع ملی‌اند؛ ثروتی که باید به‌طور عادلانه میان همه شهروندان تقسیم شود. اما استخراج بیت‌کوین این تعادل را برهم زده است. گروهی محدود، با دسترسی به انشعاب‌های خاص یا برق یارانه‌ای، ثروت‌های هنگفت به جیب زده‌اند؛ در حالی که اکثریت مردم از خاموشی، گرانی و تورم رنج می‌برند. این نابرابری شکاف اجتماعی را عمیق‌تر می‌کند و احساس تبعیض ساختاری را در جامعه تقویت می‌نماید.

۴۳- تضعیف سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد مردم به یکدیگر و به نهادهای رسمی. وقتی مردم ببینند که برق دزدی و ماینینگ غیرمجاز گسترده است و برخورد جدی با آن نمی‌شود، اعتمادشان از بین می‌رود. حتی کسانی که پیش‌تر قانون‌مدار بودند، ممکن است به این فکر بیفتند که «اگر دیگران می‌برند و می‌خورند، چرا ما نکنیم؟». این فرسایش سرمایه اجتماعی، خطرناک‌تر از هر زیان اقتصادی است؛ چون پایۀ انسجام ملی را متزلزل می‌کند.

۴۴- پیامدهای اخلاقی

باید در نظر داشت که ماینینگ بیت‌کوین در ایران نه تنها بحران اقتصادی و زیست‌محیطی ایجاد کرده، بلکه پرسش‌های اخلاقی عمیقی را پیش روی ما گذاشته است:

آیا درست است که برق بیمارستانی قطع شود و جان بیماران به خطر بیفتد، در حالی که هزاران دستگاه ماینر برای سود فردی کار می‌کنند؟

آیا عادلانه است که کشاورز نتواند آب برای آبیاری زمینش تأمین کند، چون برق چاه او در رقابت با مصرف بی‌وقفه ماینرها محدود می‌شود؟

آیا اخلاقی است که یارانه‌ای که قرار بوده برای رفاه عمومی باشد، به جیب عده‌ای محدود برود که بیت‌کوین استخراج می‌کنند و به ارز خارجی می‌فروشند؟

این پرسش‌ها وجدان جامعه را هدف قرار می‌دهند و نشان می‌دهند که موضوع فراتر از اقتصاد است؛ مسئلۀ عدالت و انسانیت در میان است.

۴۵- فشار روانی و اجتماعی

قطع مکرر برق و آب، نه تنها رفاه مادی بلکه آرامش روانی جامعه را نیز مختل می‌کند. در حالی که مردم در فضای بی‌اعتمادی نسبی و خشم ناشی از تبعیض و شکاف طبقاتی زندگی می‌کنند، این شرایط می‌تواند زمینه‌ساز نارضایتی‌های اجتماعی گسترده شود.

در چنین فضایی، «ماینینگ بیت‌کوین» نمادی از بی‌عدالتی و سوءمدیریت تلقی می‌شود؛ نمادی که ذهنیت مردم را نسبت به حاکمیت منفی‌تر می‌کند.

۴۶- اثر بر نسل آینده

فراموش نکنیم که مصرف بی‌رویه منابع برای استخراج بیت‌کوین، تنها امروز را نابود نمی‌کند؛ بلکه آیندگان را نیز از حق خود محروم می‌سازد. برق و آب، سرمایه‌های بین‌نسلی‌اند. وقتی امروز آن‌ها را به بهای ناچیز هدر می‌دهیم، در واقع آینده فرزندانمان را گروگان گرفته‌ایم. نسل آینده از ما خواهد پرسید: چرا به‌جای سرمایه‌گذاری در آموزش، بهداشت و توسعه پایدار، منابع ملی را صرف تولید دارایی دیجیتالی کردید که تنها به سود گروهی کوچک بود؟

۴۷- بعد بین‌المللی و تصویر ایران

توجه داشته باشیم که مسئلۀ ماینینگ در ایران، تنها یک موضوع داخلی نیست. جهان امروز با بحران تغییر اقلیم و ضرورت کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای روبه‌روست. وقتی گزارش‌ها نشان می‌دهند که ایران بخش مهمی از بیت‌کوین جهان را با برق یارانه‌ای و عمدتاً از سوخت‌های فسیلی تولید می‌کند، تصویر بین‌المللی کشور خدشه‌دار می‌شود.

این تصویر، دست کشورهای دیگر را برای فشار سیاسی و اقتصادی بازتر می‌کند و ایران را به‌عنوان کشوری معرفی می‌کند که منابع خود را بی‌محابا مصرف می‌کند و این‌گونه پیامدهای اجتماعی و اخلاقی استخراج بیت‌کوین در ایران حتی از زیان‌های اقتصادی و زیست‌محیطی آن خطرناک‌تر است. این پدیده اعتماد عمومی را تضعیف می‌کند، نابرابری را تشدید می‌نماید، و سرمایه اجتماعی را فرسوده می‌سازد. جامعه‌ای که سرمایه اجتماعی‌اش را از دست بدهد، در برابر بحران‌های آینده بی‌دفاع خواهد بود.

* پیامدهای زیست‌محیطی و پایداری

۴۸- وقتی بیت‌کوین با طبیعت ایران معامله می‌کند

محیط‌ زیست ایران در دهه‌های اخیر با بحران‌های متعددی روبه‌رو بوده است: خشک‌شدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها، فرسایش خاک، آلودگی هوا، و کاهش شدید تنوع زیستی.

در چنین شرایط شکننده‌ای، اضافه‌شدن یک مصرف کنندۀ عظیم انرژی همچون استخراج بیت‌کوین، به معنای افزودن وزنه‌ای سنگین بر دوش طبیعت نیمه‌جان کشور است چرا که استخراج بیت‌کوین، به‌طور مستقیم منجر به مصرف بی‌رویۀ سوخت‌های فسیلی و آب می‌شود و به‌طور غیرمستقیم موجب افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای و تشدید تغییر اقلیم می‌گردد.

۴۹- انتشار گازهای گلخانه‌ای

پیشتر اشاره کردیم که بیش از ۸۰ درصد برق ایران از نیروگاه‌های حرارتی تأمین می‌شود که سوخت اصلی آن‌ها گاز طبیعی، مازوت و گازوئیل است. بر این اساس، هر کیلووات‌ساعت برق حرارتی به‌طور متوسط حدود ۵۰۰ گرم دی‌اکسیدکربن تولید می‌کند.

اگر در نظر بگیریم که استخراج یک بیت‌کوین حدود ۱۵۵,۰۰۰ کیلووات‌ساعت برق نیاز دارد، به وضوح مشخص خواهد بود که تولید هر واحد بیت کوین، به تولید چه مقدار دی‌اکسیدکربن نیاز دارد.

برای مقایسه: یک خودروی سواری در طول عمر ۱۵ ساله‌اش حدود ۳۰ تُن CO₂ تولید می‌کند. حال آن‌که استخراج هر بیت‌کوین در ایران معادل ۷۷,۵۰۰ کیلوگرم دی‌اکسید کربن تولید می کند. این حجم عظیم انتشار گازهای گلخانه‌ای، ایران را از اهداف جهانی کاهش کربن دورتر می‌کند و تعهدات احتمالی کشور در معاهدات زیست‌محیطی را نیز زیر سؤال می‌برد.

۵۰- آلودگی هوا و سوزاندن مازوت

این در حالی است که در ماه‌های سرد سال، به دلیل کمبود گاز، بسیاری از نیروگاه‌ها به ناچار از مازوت استفاده می‌کنند؛ سوختی بسیار آلاینده که موجب افزایش چشمگیر ذرات معلق و گوگرد در هوا می‌شود.

هر بار که به دلیل تقاضای بالای برق (از جمله برای ماینینگ) نیروگاه‌ها مجبور به استفاده از مازوت شوند، هوای شهرهایی مثل اراک، اصفهان، تهران و اهواز به‌شدت آلوده می‌شود. بیماری‌های قلبی و تنفسی افزایش می‌یابد و هزینه‌های بهداشت عمومی سر به فلک می‌کشد.

بنابراین، ماینینگ نه فقط یک مسئله اقتصادی، بلکه مستقیماً یک تهدید برای سلامت عمومی است.

۵۱- مصرف آب و نابودی تالاب‌ها

همان‌طور که پیشتر به آن پرداختم، نیروگاه‌های حرارتی برای خنک‌کاری به آب نیاز دارند. هر بیت‌کوین استخراج‌شده در ایران میلیون‌ها لیتر آب می‌بلعد. این آب در شرایطی مصرف می‌شود که تالاب‌هایی مثل هورالعظیم و بختگان خشکیده‌اند و رودخانه‌هایی مثل زاینده‌رود و کارون به جویبارهای فصلی بدل شده‌اند.

در حقیقت، هر بیت‌کوین معادل «چندین مزرعه خشکیده» است. این یعنی برق تولیدی برای ماینینگ، مستقیماً به نابودی کشاورزی و مهاجرت اجباری روستاییان منجر می‌شود.

۵۲- فشار بر تنوع زیستی

خشکسالی و کم‌آبی منجر به نابودی زیستگاه‌های طبیعی حیوانات و گیاهان شده است. وقتی برق و آب کشور به جای تأمین نیازهای زیست‌محیطی و کشاورزی صرف ماینینگ شود، فشار بر اکوسیستم‌ها دوچندان می‌گردد؛ نابودی تالاب‌ها، زیستگاه پرندگان مهاجر را از بین می‌برد، کاهش جریان رودخانه‌ها گونه‌های بومی ماهی را منقرض می‌کند و آلودگی هوا سلامت جنگل‌ها و مراتع را تهدید می‌نماید.

۵۳- چرخه معیوب تغییر اقلیم

پس متوجه شدیم که ماینینگ بیت‌کوین از یک‌سو با مصرف عظیم انرژی موجب انتشار گازهای گلخانه‌ای می‌شود، و از سوی دیگر با مصرف آب، منابع طبیعی را تخریب می‌کند. این دو با هم تغییر اقلیم را تشدید می‌کنند. تغییر اقلیم خود موجب خشکسالی‌های شدیدتر و گرمای بیشتر می‌شود که دوباره مصرف برق را بالا می‌برد. این چرخه معیوب، ایران را در مسیر یک فاجعه زیست‌محیطی قرار داده است.

۵۴- مقایسه بین‌المللی

در حال حاضر، در بسیاری از کشورها، بحث‌های جدی درباره اثرات زیست‌محیطی ماینینگ در جریان است:

اتحادیه اروپا در حال بررسی قوانینی برای محدودکردن یا ممنوعیت استخراج مبتنی بر PoW است.

ایالت نیویورک آمریکا استخراج در نیروگاه‌های فسیلی را محدود کرده است.

سازمان‌های محیط‌زیستی در جهان بارها نسبت به اثرات مخرب ماینینگ هشدار داده‌اند.

اما در ایران، با وجود بحران‌های شدید محیط‌زیستی، هنوز اقدام جدی و فراگیر برای مقابله با اثرات زیست‌محیطی استخراج دیده نمی‌شود!

۵۵- هزینه‌های بهداشت عمومی

جای هیچ تردیدی نیست که آلودگی ناشی از نیروگاه‌های فسیلی و مصرف مازوت، هزینه‌های مستقیم بهداشت عمومی را افزایش داده است. بیماری‌های تنفسی، قلبی و سرطان‌ها هزینه‌هایی هستند که از جیب مردم و دولت پرداخت می‌شود. بنابراین، سود فردی ماینرها در واقع به هزینه‌های سنگین اجتماعی و بهداشتی تبدیل می‌شود؛ هزینه‌هایی که هیچ‌کس آن‌ها را به حساب ماینرها نمی‌گذارد، اما جامعه مجبور به پرداختشان است. ماینینگ بیت‌کوین در ایران یک تهدید جدی برای محیط‌زیست و پایداری کشور است. استخراج بیت‌کوین در ایران معادل چند ده تُن دی‌اکسیدکربن، میلیون‌ها لیتر آب، و هزاران مورد بیماری تنفسی و قلبی است. در شرایطی که ایران با یکی از شدیدترین بحران‌های زیست‌محیطی تاریخ خود روبه‌روست، ادامه این روند چیزی جز سرعت‌بخشیدن به «سقوط اکولوژیک کشور» نخواهد بود.

* راهکارهای سیاستی و فنی

۵۶- ضرورت تغییر مسیر

تا اینجا دیدیم که استخراج افسارگسیخته بیت‌کوین در ایران چه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی سنگینی دارد. سؤال کلیدی این است: چه باید کرد؟
راه‌حل، نه در نفی صرف فناوری و نه در رهاسازی بی‌قید و شرط آن است؛ بلکه در ترکیب سیاست‌گذاری هوشمندانه، اصلاحات ساختاری در صنعت برق، و نوآوری فناورانه است.

۵۷- سیاست‌گذاری قاطع و شفاف در حوزه ماینینگ

ممنوعیت ماینینگ غیرمجاز: باید برخورد قاطع، سریع و بی‌اغماض با مزارع غیرمجاز صورت گیرد. این برخورد نباید فقط شامل ضبط چند دستگاه باشد؛ بلکه باید شبکه‌های سازمان‌یافته برق‌دزدی منهدم شوند.

شفافیت مجوزها: همه مراکز مجاز ماینینگ باید در یک سامانه عمومی ثبت شوند تا مردم و نهادهای نظارتی بدانند کجا و با چه ظرفیتی در حال استخراج است.

تعرفه واقعی انرژی: هیچ ماینری نباید از برق یارانه‌ای خانگی، کشاورزی یا صنعتی استفاده کند. تعرفه ماینینگ باید کاملاً بر اساس نرخ واقعی یا صادراتی محاسبه شود.

۵۸- اصلاح نظام تعرفه‌گذاری برق

به‌واقع، ایران نیازمند بازنگری اساسی در نظام تعرفه‌های برق است. تا زمانی که برق تقریباً رایگان است، هرگونه سیاست‌گذاری شکست می‌خورد. باید یارانه‌ها هدفمند شوند و فقط به خانوارهای کم‌درآمد تعلق بگیرند. مصرف بیشتر باید به معنای پرداخت هزینه واقعی‌تر باشد. این سازوکار هم انگیزه صرفه‌جویی ایجاد می‌کند و هم جلوی سوءاستفاده برای ماینینگ را می‌گیرد.

۵۹- سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر

همچنین یکی از بهترین راهکارها، سوق‌دادن ماینینگ به سمت انرژی‌های پاک است. 

اجبار به استفاده از تجدیدپذیرها: هر مرکز مجاز ماینینگ باید درصدی از انرژی خود را از خورشید یا باد تأمین کند.

توسعه نیروگاه‌های خورشیدی و بادی: ایران با داشتن بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال و دشت‌های بادخیز، ظرفیت عظیمی برای انرژی‌های تجدیدپذیر دارد. سرمایه‌گذاری در این حوزه هم ماینینگ را پایدارتر می‌کند و هم بحران برق کشور را تخفیف می‌دهد.

۶۰- نوآوری در الگوریتم‌های رمزنگاری

هرچند بیت‌کوین به دلیل ماهیتش قابل تغییر نیست، اما سیاست‌گذاران می‌توانند به سمت توسعه رمزارزهای بومی یا مشارکت در رمزارزهای جهانی مبتنی بر الگوریتم‌های کم‌مصرف‌تر حرکت کنند.

Proof of Stake (PoS): الگوریتم‌هایی مثل آنچه در شبکه اتریوم پیاده‌سازی شده، مصرف انرژی را تا ۹۹ درصد کاهش داده‌اند.

رمزارز ملی (CBDC): بسیاری از کشورها به سمت ارز دیجیتال ملی رفته‌اند که بر بستر امن اما کم‌مصرف اجرا می‌شود. ایران نیز می‌تواند این مسیر را دنبال کند.

۶۱- ابزارهای نظارتی و هوشمند

کنتورهای هوشمند: نصب کنتورهای دیجیتال که امکان ردیابی مصرف غیرعادی را دارند، می‌تواند به سرعت مراکز ماینینگ غیرمجاز را شناسایی کند.

هوش مصنوعی و کلان‌داده: استفاده از الگوریتم‌های یادگیری ماشین برای تشخیص الگوهای غیرعادی مصرف برق در مناطق مختلف، ابزار مؤثری برای کشف برق‌دزدی است.

ردیابی حرارتی: مزارع ماینینگ معمولاً گرمای زیادی تولید می‌کنند. پهپادها یا دوربین‌های حرارتی می‌توانند این مراکز را شناسایی کنند.

۶۲- تقویت صنعت برق و کاهش تلفات

قبول کنیم که راندمان نیروگاه‌های ایران پایین است. با بهینه‌سازی توربین‌ها و استفاده از فناوری‌های جدید، می‌توان مصرف سوخت و آب را کاهش داد. همچنین با اصلاح شبکه انتقال و توزیع، تلفات ۱۰ تا ۱۲ درصدی برق را می‌توان به کمتر از ۷ درصد رساند. این صرفه‌جویی معادل چند نیروگاه بزرگ است. توسعه نیروگاه‌های سیکل ترکیبی، خورشیدی، بادی و حتی هسته‌ای نیز می‌تواند امنیت انرژی را افزایش دهد.

۶۳- تجربه‌های بین‌المللی

چین: با ممنوعیت کامل، توانست میلیاردها کیلووات‌ساعت برق آزاد کند و آن را به صنایع مولد اختصاص دهد.

قزاقستان: با وضع مالیات و تعرفه‌های جدید، بسیاری از ماینرها را مجبور به خروج کرد.

آلمان: استخراج بیت‌کوین به دلیل تعرفه بالای برق عملاً غیرممکن است.

ایالات متحده: برخی ایالت‌ها مقررات سختگیرانه‌ای اعمال کرده‌اند؛ در عین حال، برخی ایالت‌ها استخراج را به انرژی تجدیدپذیر پیوند زده‌اند.

ایران باید از این تجربه‌ها درس بگیرد و راهی متناسب با شرایط بومی خود طراحی کند.

۶۴- نقش آگاهی‌رسانی عمومی

یکی از نقاط ضعف سیاست‌گذاری در ایران، کمبود آگاهی‌رسانی به مردم است. بسیاری هنوز نمی‌دانند که هر بیت‌کوین معادل مصرف سالانه صدها خانوار برق می‌خواهد.

رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و نهادهای مدنی باید در این زمینه فعال شوند و پیامدهای واقعی ماینینگ را به اطلاع مردم برسانند.

به سخن دیگر، راه‌حل بحران ماینینگ در ایران، ترکیبی از سیاست قاطع، فناوری نوین، اصلاح ساختار صنعت برق و آگاهی‌رسانی عمومی است. هیچ‌یک از این عناصر به‌تنهایی کافی نیست؛ اما کنار هم می‌توانند روند کنونی را متوقف کرده و کشور را به سمت مدیریت پایدار منابع انرژی و آب سوق دهند.

*نتیجه‌گیری و فراخوان به وجدان عمومی

۶۵- تصویری که تا اینجا ترسیم شد

پیشتر و در سطور فوق نشان دادم که استخراج افسارگسیختۀ بیت‌کوین در ایران نه یک فعالیت اقتصادی ساده، بلکه یک بحران چندوجهی است:

فنی: صنعت برق فرسوده، وابسته به آب و گاز، با تلفات شبکه بالا و کمبود سرمایه‌گذاری.

اقتصادی: رانت عظیم ناشی از شکاف تعرفه‌ها، زیان فرصت در صادرات برق، و سودهای دلاری برای گروهی محدود.

اجتماعی: خاموشی‌های گسترده، تشدید بی‌عدالتی، و تضعیف سرمایه اجتماعی.

اخلاقی: تضییع حقوق مردم، بی‌توجهی به سلامت عمومی و نابودی منابع بین‌نسلی.

زیست‌محیطی: انتشار صدها تُن CO₂ به ازای هر بیت‌کوین، مصرف میلیون‌ها لیتر آب، و تشدید خشکسالی و آلودگی هوا.

این تصویر نشان می‌دهد که ادامه وضع موجود معادل یک خودکشی ملی تدریجی است.

۶۶- مسئولیت دولت و حاکمیت

دولت و نهادهای تصمیم‌گیر در ایران نمی‌توانند نسبت به این بحران بی‌تفاوت باشند. مسئولیت آن‌ها دو بعد دارد:

بعد فوری: مقابله با ماینینگ غیرمجاز، اصلاح تعرفه‌ها، و جلوگیری از برق‌دزدی.

بعد بلندمدت: سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، اصلاح ساختار حکمرانی صنعت برق، و حرکت به سمت اقتصاد دیجیتال پایدار.

بی‌توجهی به این مسئولیت‌ها، آینده کشور را با بحران‌های عمیق‌تر مواجه خواهد کرد: مهاجرت اجباری روستاییان، ورشکستگی صنایع، تشدید نارضایتی اجتماعی، و تخریب برگشت‌ناپذیر محیط‌زیست.

۶۷- مسئولیت مردم و جامعه مدنی

این بحران فقط با اقدام دولت حل نمی‌شود. جامعه مدنی، رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و خود مردم باید در این میدان فعال شوند:

آگاهی‌رسانی: مردم باید بدانند هر بیت‌کوین چه بهایی دارد؛ نه در صرافی‌ها، بلکه در خاموشی‌ها، در خشکی تالاب‌ها، و در قبض‌های برق.

مسئولیت فردی: استفاده از برق یارانه‌ای برای ماینینگ، هرچند کوچک، به معنای تضییع حق دیگران است. هیچ توجیه اخلاقی برای این کار وجود ندارد.

فشار اجتماعی مثبت: نهادهای مدنی می‌توانند از دولت بخواهند که سیاست‌های شفاف و عادلانه‌تری اعمال کند.

۶۸- یک انتخاب تاریخی

ایران امروز در یک نقطه عطف تاریخی قرار دارد. یا می‌تواند اجازه دهد منابعش به تاراج برود و بحران‌هایش عمیق‌تر شود، یا می‌تواند تصمیمی سخت اما نجات‌بخش بگیرد: پایان دادن به ماینینگ افسارگسیخته و حرکت به سمت اقتصاد دیجیتال کم‌مصرف و پایدار.

این انتخاب، فقط یک تصمیم فنی یا اقتصادی نیست؛ بلکه تصمیمی تمدنی است. اینکه آیا ما آینده‌ای برای فرزندانمان باقی خواهیم گذاشت یا نه.

۶۹- هشدار اخلاقی

اگر امروز چشم بر این بحران ببندیم، فردا دیر خواهد بود. دریاچه‌ای که خشک شد، تالابی که نابود شد، یا مردمی که سرمایه اجتماعی‌شان فرو ریخت، دیگر بازنخواهد گشت. هر بیت‌کوین که امروز در ایران استخراج می‌شود، شاید چند هزار دلار سود برای کسی داشته باشد؛ اما هزینه واقعی آن بر دوش میلیون‌ها ایرانی است که خاموشی می‌کشند، آب ندارند، و هوای آلوده تنفس می‌کنند.

۷۰- دعوت به مسئولیت مشترک

این مقاله دعوتی است به وجدان عمومی:

خطابم به مسئولان این است: شجاعت تصمیم‌های سخت را داشته باشید. تعرفه‌ها را واقعی کنید، مزارع غیرمجاز را تعطیل کنید، و منابع را به سمت صنایع مولد هدایت کنید.

خطابم به فعالان ماینینگ این است: سود کوتاه‌مدت شما در برابر زیان بلندمدت کشور و نسل‌های آینده هیچ ارزشی ندارد. به جای تخریب، به فکر سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پایدار باشید.

و خطابم به مردم ایران این است: در برابر سوءاستفاده از منابع ملی بی‌تفاوت نباشید. مطالبه‌گر باشید و اجازه ندهید آینده فرزندانتان قربانی سودجویی گروهی محدود شود.

۷۱- چشم‌انداز آینده

اگر ایران بتواند این بحران را مدیریت کند، می‌تواند از تهدید به فرصت برسد چرا که توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر می‌تواند ایران را به صادرکننده برق پاک در منطقه بدل کند. حرکت به سمت رمزارزهای کم‌مصرف و ارز دیجیتال ملی هم می‌تواند اقتصاد دیجیتال کشور را تقویت کند و اصلاح ساختار صنعت برق نیز می‌تواند پایه‌ای برای توسعه پایدار و عدالت اجتماعی باشد. اما اگر این فرصت از دست برود، آینده‌ای جز خاموشی، خشکسالی، مهاجرت و بحران‌های اجتماعی پیش رو نخواهد بود.

جمع‌بندی

از منظر نگارنده، بحران ماینینگ در ایران، آینه‌ای است که تمام ضعف‌های ساختاری کشور را بازتاب می‌دهد: یارانه‌های مخرب، سوءمدیریت، بی‌توجهی به محیط‌زیست، و فرسایش سرمایه اجتماعی.

اما همین بحران می‌تواند نقطه آغاز اصلاحات بزرگ نیز باشد...

انتخاب با ماست: یا اجازه دهیم استخراج بی‌رویه بیت‌کوین منابع ملی را ببلعد؛ یا با تصمیمی آگاهانه، منابع خود را به سمت توسعه پایدار هدایت کنیم. 

این مقاله یک هشدار و یک دعوت است؛ هشدار نسبت به آینده‌ای تاریک اگر بی‌تفاوت باشیم، و دعوت به ساختن آینده‌ای روشن اگر وجدان جمعی‌مان بیدار شود.

آری! ایران چنین در میانۀ بحرانی چندوجهی قرار دارد که از تلاقی سه عامل اصلی شکل گرفته است: فرسودگی صنعت برق، بحران آب، و گسترش افسارگسیختۀ استخراج بیت‌کوین. همچنین شبکه برق کشور با بدهی‌های انباشته، تلفات بالا و وابستگی شدید به منابع آبی و فسیلی، دیگر توان پاسخگویی چندانی به نیاز داخلی را ندارد. در چنین شرایطی، استخراج بیت‌کوین به معنای تحمیل باری مضاعف بر دوش این صنعت و نابودی منابع طبیعی کشور است.

باید در نظر داشت که پیامدهای این وضعیت تنها اقتصادی نیست و ماینینگ غیرمجاز، که غالباً با برق یارانه‌ای خانگی، کشاورزی و صنعتی انجام می‌شود، شکاف عمیقی در عدالت اجتماعی ایجاد کرده است؛ به سخن دیگر گروهی محدود با دسترسی به رانت انرژی، سودهای دلاری به جیب زده‌اند، در حالی که اکثریت مردم، با خاموشی، گرانی و بحران آب دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این روند سرمایه اجتماعی را فرسوده، نابرابری را تشدید، و اخلاق عمومی را تضعیف کرده است. افزون بر آن، انتشار ده‌ها تُن دی‌اکسیدکربن و مصرف میلیون‌ها لیتر آب برای هر بیت‌کوین، محیط‌ زیست ایران را به مرز فروپاشی رسانده است.

راه‌حل این بحران اما در سیاست‌گذاری قاطع و شفاف، اصلاح نظام تعرفه‌ها، توسعۀ انرژی‌های تجدیدپذیر، و آگاهی‌رسانی عمومی نهفته است. ماینینگ باید یا با انرژی پاک و تعرفه واقعی انجام شود یا به‌کلی محدود گردد.

انتخاب امروز ایران تعیین می‌کند که آیا منابع ملی در مسیر نابودی مصرف خواهند شد، یا با تصمیمی سخت اما ضروری، به سمت توسعه پایدار و آینده‌ای روشن برای نسل‌های بعدی هدایت می‌شوند.

*روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بین الملل/مدیرمسئول ایصال نیوز 

انتهای پیام/*
۲
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما