plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۲
کد مطلب : ۳۱۲۱۳

تحويل پديده‌های بحران‌ساز از سالی به سال بعد

علی ربيعی*
شاهد به سطح آمدن تحولات عميق اجتماعی، اقتصادی، سياسی و فرهنگی غليان يافته در لايه‌های پايين اجتماعی بوديم كه آينده ايران متاثر از تبعات آن خواهد بود.
تحويل پديده‌های بحران‌ساز از سالی به سال بعد
سپري شدن هر سال تنها ورق خوردن تقويم‌ها نيست، بلكه اتفاقات، حوادث، بحران‌ها و حتي در برخي موارد عكس‌ها و نمادها، تاريخ آن سال را برجسته، تبيين و بيان مي‌كند. به عبارتي با تمام شدن يك‌سال، پرونده اتفاقات آن سال بسته نشده و تاثير آن گاهي بر يك‌سال، گاهي بر يك نسل و گاهي بر تاريخ يك ملت باقي مي‌ماند. و بدين سان، من معتقدم سال ۱۴۰۱، آثار خود را در كوتاه‌مدت اما به صورت عميق بر سال ۱۴۰۲ به جاي خواهد گذاشت. 

به‌رغم تمايل به نگاه تقليل‌گرايانه به اتفاقات خيابان‌هاي پاييزي ۱۴۰۱ يا ارجاعات به علل غيرواقعي از داخل و موج‌سواري منفعت‌طلبانه و ايجاد انحراف در تبيين واقعي به قصد مصادره جنبش از خارج مي‌انديشم كه در سال ۱۴۰۱، چهار ماه پارادايمي را سپري كرديم.

فارغ از نگاه‌هاي فوق، شاهد به سطح آمدن تحولات عميق اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي غليان يافته در لايه‌هاي پايين اجتماعي بوديم كه آينده ايران متاثر از تبعات آن خواهد بود.  در تبيين و تحليل سال پارادايمي ۱۴۰۱ و به خصوص حوادث خيابان‌هاي پاييزي نيز، كاملا ردپاي برخي پيامدهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي سال ۱۴۰۰ قابل مشاهده علمي است. براي دست يافتن به فهم عميق‌تر از تحولات ۱۴۰۱، در اين يادداشت، به بررسي چهار پديده تاثيرگذار سال ۱۴۰۰ مي‌پردازم. 

در يادداشت‌هاي بعد، به عوامل تاثيرگذار ۱۴۰۱ بر سال‌هاي آتي پرداخته خواهد شد. به نظر مي‌رسد در ميان اتفاقات ۱۴۰۰، موارد زير تاثير عميق برتحولات سال قبل گذاشته‌اند: 

۱- انتخابات: بي‌ترديد اميد به تغيير و تحول بر پايه صندوق و دنبال كردن تغييرخواهي از اين طريق با تعيين صلاحيت‌هاي صورت گرفته در انتخابات ۱۴۰۰، به نااميدي كشيده شد. تداوم محدود كردن كانديداها و حذف‌هاي گسترده كه با انتخابات مجلس آغاز شده بود، آرام آرام شالوده‌هاي قدرت‌آوري، ثبات‌سازي و انسجام‌بخشي كه با حضور مردم در صف‌هاي انتخاباتي قوام مي‌يافت را تضعيف كرده و دچار آسيب كرد كه به نظر من كاهش اعتماد و سرمايه اجتماعي حاصل چنين فرآيندي است. بي‌ترديد اين روند و سياست انتخاباتي اثر خود را در خيابان‌هاي پاييزي برجاي گذاشت.

۲- اتمام بحران پاندمي كرونا: با توجه به اينكه از اولين روزهاي آغاز پاندمي كرونا در كشور، در جريان جزييات ايده‌هاي تشكيل ستاد تا برنامه‌هاي كميته‌هاي تخصصي…، علاوه بر آثار تحريم از خارج، فشارهاي سنگين ناشي از تنازعات نظري در داخل قرار داشتم، معتقدم همبسته تحريم و كرونا، سنگين‌ترين بحران سياسي، اقتصادي و اجتماعي بود كه ايران سپري كرده است به زودي به مقوله تقويم كرونا و مصائب آن از دشواري خريد و تمهيد واكسن و ايجاد زمينه براي دولت بعد، سرپا نگهداشتن اقتصاد تا دوگانه‌هايي مثل اعلام كرونا، درمان علمي، تعطيلي، شيوه آموزش و از همه مهم‌تر دوگانه واردات-توليد واكسن و امضاي پزشكاني مبني بر عدم واردات واكسن كه اكنون سكاندار حوزه بهداشت در كشور هستند، خواهم پرداخت. من معتقدم آثار كرونا فقط بر اقتصاد ايران و مسائلي مثل بيكاري گسترده در بخش‌هاي مختلف اقتصاد محدود نمي‌شد، بلكه مهم‌ترين آثار آن از ديد من، آثار اجتماعي و رواني بوده است كه تاثير آن در زندگي اجتماعي، تغييرات سبك كار و زندگي، سوگ‌هاي صورت نگرفته، فصل جديدي از حضور در فضاي مجازي، سبب شكل‌گيري انفجارهاي تعاملي، مراوده‌اي و رفتاري بعد از انزواي كرونا شد.از مهم‌ترين و بارزترين آثار آن مي‌توان به حوزه آموزش و بازگشايي مدارس و دانشگاه‌ها اشاره كرد. آثار رواني و اجتماعي مشهود و غيرمشهود پاندمي كرونا بر سال‌هاي بعد هنوز هم جاي مطالعه دارد.

۳- بحران تحريم: هر چند با روي كار آمدن دموكرات‌ها در ايالات متحده امريكا و شكست ترامپ، فشارهاي تحريم ترامپي با هدف براندازي در ايران تا حدودي تعديل شد، اما در تبيين وضعيت جامعه و اتفاقات ۱۴۰۱، به هيچ‌وجه نمي‌توان آثار رواني، سياسي و اقتصادي تحريم را ناديده گرفت. اتفاقا آناني‌ كه روزگاري نه چندان دور تحريم را نعمت مي‌پنداشتند و سهم تحريم از مسائل اقتصادي ايران را بسيار ناچيز قلمداد مي‌كردند در ۱۴۰۱ تفهيم شدند كه تحريم‌ها جان‌ستان، فقرگستر و نفس‌گير است. تداوم پيامدهاي اقتصادي تحريم در ۱۴۰۱، با برخي سياست‌هاي ناشيانه توام و تاثير اقتصادي و اجتماعي آن عميق‌تر شد. فرو افتادن طبقه متوسط به دهك‌هاي پايين درآمدي، نااميدي از يافتن شغل و كاهش نرخ مشاركت - متاسفانه برخي با درك نادرست از مفاهيم شاخص‌هاي بازار كار، از تهديد كاهش نرخ مشاركت درك درستي ندارند- و نزديك شدن دهك‌هاي پايين به فقر مطلق، عدم امكان سرمايه‌گذاري و ايجاد اشتغال با كيفيت در ۱۴۰۱ بر اقتصاد و روان جامعه تاثيرگذار بود و پايه‌هاي علت‌ساز حوادث اتفاقات خيابان پاييزي را پديد آورد.

مطالعات نشان مي‌دهد كه آثار رواني و احساس نااميدي از آينده بهتر بر مهاجرت، آسيب‌هاي اجتماعي و رفتارهاي سياسي جامعه، اثر شايان ذكر و مهمي داشته است. 

۴- سياست‌هاي فرهنگي: عدم توجه به خواسته‌هاي نسلي، تغييرات اجتماعي و ارزش‌ها (كه تنها منحصر به ايران نبوده و در سطح جهاني نيز در ميان نسل جديد مطالعه شده است) و اصرار بر شيوه‌ها و سياست‌هاي فرهنگي تعارض‌آفرين، آثار خود را بر برخي وقايع در سال ۱۴۰۱ باقي گذاشت و برخي مسائل اجتماعي و سياسي اين سال را شامل شد. در حوزه فرهنگي، تداوم سياست‌هاي رسانه‌اي به خصوص صدا و سيما (كه همچنان متاثر از فضاي انتخاباتي بود) و محدودسازي و كاسته شدن از منابع خبري داخل و به‌طور كلي هنر و ادبيات موجب آغاز كوچ مرجعيت رسانه‌اي از داخل شد. 

معتقدم موارد فوق، زمينه‌ساز حوادث اجتماعي، سياسي و اقتصادي در سال ۱۴۰۱ بوده است. پديده‌هاي اجتماعي مربوط به يك‌سال نبوده و در آينده نزديك و دور آثار خود را نمايان مي‌نمايد. طبيعت يك نظام هوشمند، توجه به اين پديده‌ها و در نظر گرفتن آن براي سياستگذاري‌هاي سال‌هاي آتي است. هر سيستمي كه بي‌توجه به اين پيامدها، سياستگذاري‌هاي آتي را صورت دهد يا به اصلاح سياست‌ها نپردازد، بدون ترديد بنا بر سنت اجتماعي دچار مشكل و بحران خواهد شد. در يادداشت بعد به پديده‌هاي ۱۴۰۱ و آثار آن بر ۱۴۰۲ خواهم پرداخت.

*تحلیل گر مسائل سیاسی اجتماعی- استاد دانشگاه/اعتماد

انتهای پیام/*
۰
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما