plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۴
کد مطلب : ۲۱۳۱۰

پارادایم استکبارستیزی امام

شهریار زرشناس*
با رهبری امام خمینی و پیروزی انقلاب، فضا و پارادایم ایدئولوژیک جدیدی در جهان ظهور کرد که سیطره ایدئولوژی غرب مدرن را کاملاً به چالش کشید.
پارادایم استکبارستیزی امام
محوری‌ترین موضوعی که درباره انقلاب اسلامی و نهضت بنیان‌گذار کبیر انقلاب باید در نظر داشت این حقیقت است که امام خمینی (ره) پرچم‌دار عبور از غرب‌زدگی و مدرنیته در عمل بود و بسیاری از علما و مبارزان در این شاخصه، به وی اقتدا کردند. ایشان در همه حرکات و سکنات خود و در نظر و عمل، با غرب‌گرایی مخالفت داشت و استقلال‌طلبی امام، وام گرفته از مبانی فقهی و مصالح ملی بود.

نخستین هدفی که امام برای انقلاب اسلامی مدنظر داشت، این بود که این حرکت نورانی، طلیعه‌دار عبور از مدرنیسم غربی در چارچوب دین باشد، نه هر پارادایم و چارچوبی. در بعد داخلی نیز از همه می‌خواستند برای اعتلای کشور و انقلاب، تفکرات شبه مدرن، لیبرالیستی و سرمایه‌داری را از زوایای فکری خود بزدایند.

این جریان فکری قوی اما برای منظومه غرب، به این سادگی قابل پذیرش نبود چراکه همه شاکله و ارکان نظام سرمایه‌داری و تمام اجزای پازلی که در داخل و حتی خارج از ایران برای دوشیدن مردم ما و ملت‌های منطقه چیده بودند، فروپاشید.

امام برای تقابل با هجمه سنگین نظام سلطه شامل حصر و جنگ تحمیلی، یک برگ برنده بسیار قوی و کارآمد داشت که وقتی آن را رو کرد، هیچ قدرتی نتوانست در برابر آن بایستد. او با بسیج کردن ظرفیت‌های مردمی، توانست جنگ تحمیلی هشت‌ساله را به نفع ملت رقم بزند و کشور را از حصر اقتصادی، سربلند بیرون آورد.

با این اوصاف، انقلابی که امام معماری کردند، صرفاً یک جابه‌جایی در شکل حاکمیت نبود و ایشان صرفاً به دنبال این نبودند که با یک حرکت سیاسی، یک نظام را با یک نظام سیاسی دیگر جایگزین کنند. ایشان دعوی مبنایی و ماهوی داشتند و آن این بود که دیدگاهی را که از اساس با جهان مدرن غرب متفاوت است را حاکم کند و این اتفاق هم افتاد. به این مفهوم که با رهبری ایشان و پیروزی انقلاب، فضا و پارادایم ایدئولوژیک جدیدی در جهان ظهور کرد که سیطره ایدئولوژی غرب مدرن را کاملاً به چالش کشید.

نکته جالب‌توجه در تولد اثرگذار انقلاب اسلامی به دست امام خمینی (ره)‌ این بود که این پدیده در شرایطی به ثمر نشست که قریب به 150 سال میراث شوم غرب‌زدگی شبه‌مدرن بر آن نقش بسته و تار و پود این تفکر به‌صورت منسجم در همه ساحت‌های اعلامی و اعمالی مشاهده می‌شد.

در یک دوره انگلیس، در دوره دیگر آمریکا و پیش از این دو بازیگر منفور و بدنام، قدرت‌های استعماری دیگر، بر تمام مقدرات کشور حکمرانی می‌کردند. فتح الفتوح امام این بود که با توکل به خدا و پشتوانه مردمی، دست اجانب را از این کشور کوتاه کرد، در حالی که قدرت‌های استکباری با قاطعیت اعتقاد داشتند که ایران بدون سکان‌داری قدرت‌ها اساساً امکان حیات ندارد!

در همین راستا، جریان‌هایی که به نمایندگی و نیابت از سران مدرنیسم در فکر دور زدن فرهنگ ناب انقلابی بودند، با درس گرفتن از شکست نظامی و اقتصادی، حرکتی را آغاز کردند که بیشتر از صبغه فرهنگی برخوردار بود تا جنبه سیاسی و اقتصادی.

این جریانات در مقاطع مختلفی ظهور کردند و همه آن‌ها در یک زمان به میدان نیامدند و اگر بخواهیم مختصات و سیر این جبهه‌ها را واکاوی کنیم، ابتدا باید روشن شود که روی چه نقاطی دست گذاشتند و سپس به آسیب‌شناسی در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بپردازیم.

وجه مشترک همه آن‌ها، هدف قرار دادن اصل استقلال کشور و مترادف دانستن آن با قطع ارتباط با خارج است. به این ترتیب که تبلیغ می‌کردند پافشاری بر ارزش‌ها، کشور را به دو راهی معیشت و اقتصاد می‌کشاند و برای در امان ماندن از فشارهای تحریمی، مشخص است که کدام راه باید انتخاب شود.

این در حالی بود که فشار اقتصادی یک‌بار با وحدت مردم شکست خورد و چاره آن را ترسیم سراب زندگی مرفه در معیت غرب دیدند. در بیش از سه دهه گذشته، بمباران فکری سنگینی جریان داشت تا از طریق فناوری‌های ارتباطی، انواع و اقسام تشکیکات را در مقاومت انقلابی مردم پدید آورند.

ضمن اینکه سه مجرای فرهنگی، سیاسی و معیشتی در این سال‌ها، بیشترین آسیب‌پذیری را داشتند و چنانچه ارزیابی درستی از آن‌ها داشته باشیم، می‌توانیم دهه پیش رو را به فصل ارتقای همه شاخصه‌های اقتدار کشور تبدیل کنیم.

افزون بر این، مقدمه تحقق این آرمان، وفادار بودن محض به عقاید و آرمان‌های انقلابی است که فجر آن را این روزها جشن گرفته‌ایم. معمار کبیر انقلاب، ستون‌های نظام را به نحوی پایه‌گذاری کردند که در مقیاس جهانی طلیعه‌دار عبور از پارادایم فرهنگی غرب مدرن و نفی هرگونه سلطه باشد و هم از جنبه داخلی، سیستم‌ها و ساز و کارها به سمت بومی شدن بر مبنای فرهنگ ایرانی – اسلامی پیش برود.

امروز برخی اوقات و توسط عده‌ای از این کارکردهای مهم انقلاب و اهدافی که امام برای آن ترسیم کرده بودند غفلت می‌شود، در حالی که حتی اگر انقلابی نباشیم و امهات انقلاب را هم نپذیریم، مدلی که امام خمینی (ره) برای کشور دیده بودند، بهترین ساختاری است که می‌توان از طریق آن، به تمدن سازی و الهام بخشی دست یابیم.

مروجان تکنوکراسی و نئولیبرالیسم در هر دو بعد خارجی و داخلی، از این ساختار به‌شدت وحشت دارند و تلاش می‌کنند نقاط ضعف کشور را برجسته و نقاط عطف را کمرنگ و بی‌اهمیت جلوه دهند اما ورود انقلاب به گام دوم و صعودی شدن شاخص‌های ایران در بسیاری از بخش‌ها، نویدبخش روزهایی درخشان‌تر و امیدبخش‌تر است.

*روزنامه نگار و پژوهشگر سیاسی اجتماعی فرهنگی تاریخی 

انتهای پیام/* 
۲
مرجع : حمایت
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما