plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۷
کد مطلب : ۱۲۵۱

حدود مالکیت معنوی شهر - عباس عبدی

اینکه صبح بلند شویم و ببینیم نام خیابان یا محله ما را تغییر داده‌اند، بدون اینکه نظر ما را بخواهند، بسیار ناامیدکننده است. در این وضعیت سیل و نیز ناپایداری روابط خارجی و مشکلات اقتصادی، نوشتن از مساله‌ای به نسبت فرعی، شاید به مذاق بسیاری خوش نیاید.
حدود مالکیت معنوی شهر - عباس عبدی
در این وضعیت سیل و نیز ناپایداری روابط خارجی و مشکلات اقتصادی، نوشتن از مسئله ای به نسبت فرعی شاید به مذاق برخی خوش نیاید، ولی از آنجا که به نظر بنده اگر نقدی که در این یادداشت می‌نویسم قابل قبول باشد، در این صورت ‌باید مورد توجه قرار گیرد، زیرا این ایراد بیش از آنکه موردی باشد، ناشی از وجود یک نگاه نادرست است. شورای شهر تهران در آخرین جلسه خود مصوب کرد که برخی خیابان‌های موجود را به نام هنرمندان درگذشته و در قید حیات کشور از جمله استاد شجریان، آقای کشاورز، نصیریان، مشایخی، انتظامی و... تغییر دهد. مساله بنده با اصل نامگذاری خیابان یا اماکن شهر به نام بزرگان فرهنگ و ادب و سیاست و دین و... و به‌طور کلی شخصیت‌های مورد احترام جامعه نیست. این کار بسیار پسندیده است و نه فقط به منزله ارج گذاشتن به چنین اشخاص، بلکه مهم‌تر از آن ایجاد ارتباط میان تاریخ و فرهنگ و سیاست کشور با گذشته و امروز و آینده است. 

هنوز هم از نام‌های خیابان‌های خیام، حافظ، سعدی، فردوسی، رودکی، مولوی و میرداماد و ملاصدرا و... روی خیابان‌های شهر لذت می‌بریم و اتفاقا یکی از علل پیوستگی فرهنگی ما با تاریخ و گذشتگان کاربرد روزانه این اسامی است. بنابراین در اصل چنین سیاستی خدشه‌ای وارد نیست. ولی شیوه اجرای آن جای بحث دارد. پرسش اساسی این است که حق تعیین نام یا تغییر نام یا واگذاری نام یک خیابان یا مکان در اختیار کیست؟ آیا شورای شهر حق دارد که برای یک خیابان تازه‌ساز، نامی را تعیین کند؟ به ظاهر برای خیابان‌های جدید چنین حقی را دارد، چون شورای شهر نماینده مردم است. آیا حق دارد که نام یک خیابان اصلی و بزرگراه را تغییر دهد؟ (فقط فرض می‌کنیم)، ولی آیا در فلان خیابان فرعی، همچنین حقی را دارد؟ 

نمونه‌اش برای خود بنده به وجود آمده است. چند سال پیش یک روز صبح دیدیم که خیابان ما که طی 40 سال نامش پیروزی بود، تغییر کرده و به نام شهید محترمی کرده‌اند که هیچ‌کس از اهالی خیابان ایشان را نمی‌شناخت و جالب‌تر اینکه تلفظ آن نام، اهالی را برای آدرس دادن با مشکل مواجه می‌کند. نمونه دیگر، تغییر پلاک بود که بخش بزرگی از پلاک‌های مردم را تغییر دادند، در حالی که همه اسناد و مدارک و شناسایی آنان با پلاک قبلی بود و هیچ دلیل موجهی هم برای این تغییر پرهزینه و زیان‌بار نبود. جز اینکه میلیاردها تومان در شهرداری قبلی برای اجرای این طرح نابخردانه هزینه شد و تاکنون نیز هیچ توضیحی برای انجام آن داده نشده است. این مساله و پرسش نه فقط در مورد خیابان‌ها و اماکن، بلکه برای مدارس و نام شهرها و... نیز وجود دارد.

سیاست تغییر نام‌ها چه در دوران پهلوی و چه بعد از انقلاب یکی از ابزار سیاست‌های فرهنگی بوده و اکنون نیز چنین است. ولی بدون ورود به مصادیق این سیاست، لازم است که شورای شهر یا هر مرجع دیگری که اقدام به تغییر نام می‌کند، ابتدا حق مالکیت معنوی خود را بر این فرآیند اثبات کند و سپس بر اساس این حق ما لکیت تصمیم بگیرد که نام خیابان یا مکانی را تغییر دهد. اینکه شورای شهر به صورت پیش‌فرض چنین حقی را برای خود قائل باشد، درست نیست. حداقل باید درباره آن بحث کرد. من به عنوان یک شهروند تغییر نام بخشی از خیابان‌ها و اماکن را در صلاحیت شورای شهر نمی‌دانم. این حق در اختیار مردم همان خیابان یا محله است. 

اینکه صبح بلند شویم و ببینیم نام خیابان یا محله ما را تغییر داده‌اند، بدون اینکه نظر ما را بخواهند، بسیار ناامیدکننده است. شهروند احساس بی‌قدرتی می‌کند و حس می‌کند که دیگران به حوزه اختیارات و حقوق او تعرض کرده‌اند و این حس بدی است. اگر می‌خواهیم مشارکت را عمق دهیم از همین موارد باید آغاز کرد. گذاشتن نام مفاخر فرهنگی و... روی خیابان‌ها و اماکن خوب و عالی است ولی نه به قیمت فوق. حتی اگر مردم از تغییر نام خوشحال هم شوند چون بدون نظر آنان انجام شده این را تعرض به حقوق خود تلقی خواهند کرد. نکته دیگر آنکه برای پیشبرد یک اقدام و سیاست، همواره پای یک ارزش به میان می‌آید مثلا در اینجا ارزش احترام به شخصیت‌های هنری. ولی اینجا دو ارزش در مقابل هم قرار گرفته‌اند: حق مردم نسبت به شهرشان و ارزش‌های فرهنگی. اساسا سیاست شورا از جهت اینکه مردم را در برابر این دوگانگی قرار داده و یک ارزش را قربانی ارزش دیگری کند یک اقدام فرهنگی نیست. ضمن اینکه در شورای شهر جدید مرتبا درباره حق به شهر تاکید کرده‌اند ولی به نظر می‌رسد این تاکید در حد شعار باقی مانده است. 

شهر از آن مردم است و حتی شعار شهردار جدید هم برگرداندن شهر به مردم بود ولی چنین اقدامی می‌تواند به منزله گرفتن شهر از مردم باشد. بنابراین پیشنهاد می‌کنم که دوستان شورای شهر به ویژه آنان که بیش از دیگران در پی اجرای این سیاست هستند و به‌طور مشخص آقای مسجدجامعی و حق‌شناس، یک بار و برای همیشه پیش از هر تغییر نامی، اصل و حیطه حق ما لکیت شورا را بر امور معنوی شهر و حدود آن تعیین کنند و سپس پیشنهاد تغییر نام را در دستور کار قرار دهند.

انتهای پیام /* 
۰
مرجع : روزنامه اعتماد - 98/01/28
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما