رسانهها در نظام سیاسی و اجتماعی ایران، بر اساس قانون اساسی، وظیفهای دوگانه دارند: هم باید در خدمت آزادی بیان و نقد منصفانه باشند و هم هویت و انسجام ملی را ترویج کنند.
طبق اصل ۲۴ قانون اساسی، نشریات و مطبوعات در حیطهی مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آزادند، مگر آنکه مخلّ اصول و مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند.
همچنین اصل ۱۷۵ قانون اساسی، به نوعی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی را موظف میکند که به عنوان یکی از ابزارهای مهم تبلیغ و ارشاد اسلامی و وسیلهی نشر فرهنگ اسلامی، در حدود مقررات قانون اساسی فعالیت کند.
گزارشها نشان میدهد که ایران در شاخص «انسجام اجتماعی» سازمان یونسکو بالاترین امتیاز را در منطقه آسیا و اقیانوسیه دارد که گواه نقش مؤثر رسانه در پیوند بخشیدن به اقوام و گروههای مختلف اجتماعی است.
با این حال موانعی مانند کنترل شدید محتوا، اعمال نظارتهای حقوقی و محدودیتهای اداری، آزادی عمل رسانهها را تنگ کرده و مانع از تحقق کامل نقش وحدتبخش آنها شده است.
این یادداشت با هدف واکاوی جایگاه رسانه در پیشبرد اهداف قانون اساسی و تقویت انسجام ملی، ضمن تحلیل چارچوبهای قانونی و چالشهای موجود، پیشنهاداتی برای ارتقای نقش رسانه به عنوان «سنگر وحدت» ارائه میدهد.
۱. پیشزمینهی قانونی
۱.۱ اصول قانون اساسی
اصل ۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، هدفهای انقلاب اسلامی را در هفت سرفصل عمده برمیشمرد که حفظ استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و اعتلای اصول اسلام در گسترهی جهانی از آن جملهاند .
این اهداف، رسانه را به عنوان ابزار اصلی شکلدهی افکار عمومی و حفظ هویت ملی در نظر میگیرند.
اصل ۲۴ تأکید میکند که نشریات و مطبوعات در حیطهی مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آزادند، مگر آنکه مخلّ اصول اسلام یا حقوق عمومی باشند. اما به دلیل مبهم بودن تعریف مخل اصول و مبانی اسلام، غالباً قضاوت نهایی با نهادهای نظارتی است.
اصل ۱۷۵ نیز صدا و سیما را موظف میکند که به عنوان یکی از ابزارهای مهم تبلیغ و ارشاد اسلامی و وسیلهی نشر فرهنگ اسلامی فعالیت نماید؛ این اصل نقش رسمی رسانههای دولتی را در تبیین سیاستهای کلان کشور و ایجاد وحدت ملی برجسته میکند.
۲. نقش رسانه در انسجام ملی
۲.۱ رسانه بهعنوان آینهی فرهنگ مشترک
رسانهها با بازتاب داستانها، نمادها و دستاوردهای تاریخی–فرهنگی، چارچوبی مشترک برای هویت ایرانی–اسلامی فراهم میکنند. از پوشش مناسب رویدادهای ملی همچون رحلت امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی تا تهیه مستندهای حماسهآفرینی در دفاع مقدس، این بازنماییها بسترساز همبستگی میان اقوام مختلف شده است.
مطالعهی چارچوب یونسکو برای گفتوگوی میانفرهنگی نشان میدهد که ایران در شاخص ارزشها و انسجام اجتماعی بیشترین امتیاز را در منطقه دارد و این نشانهی تأثیر مثبت فعالیتهای رسانهای در ارتقای همدلی اجتماعی است.
۲.۲ رسانه بهعنوان ناظر و منتقد
برای تحقق پیشبرد اهداف قانون اساسی، رسانه باید حافظ آزادی بیان باشد و بدون هراس از فشارهای سیاسی یا قضایی، فسادها و ناهنجاریها را افشا کند. گزارشِ ARTICLE 19 موسسهی جهانی حمایت از آزادی بیان، به صراحت به «کثرت دخالت قوا در سانسور و مجازات روزنامهنگاران» اشاره دارد که مانع نقش نظارتی مطبوعات میشود.
۳. دستاوردها و تجربههای موفق
۳.۱ همبستگی مردمی در بحرانها
در زلزلهی بم (۱۳۸۲)، نقص پوشش رسمی رسانهها منجر به ظهور وبلاگها و شبکههای اجتماعی شد که اطلاعات میدانی را به اقصی نقاط کشور منتقل کردند؛ این تجربه نشان داد رسانههای مدرن میتوانند چسب اجتماعی قویتری نسبت به رسانههای دولتی باشند و حس همدلی را تقویت کنند. در زلزلهی کرمانشاه (۱۳۹۶) نیز مردم با استفاده از هشتگهای #زلزله_کرمانشاه و #کمک_به_زلزلهزدگان، نوعی پویش همبستگی ملی را سامان دادند که از سوی رسانههای بینالمللی نیز بازتاب گستردهای یافت.
۳.۲ نقش رسانههای دیجیتال
گزارش «روندهای جهانی آزادی مطبوعات و توسعه رسانه» یونسکو (۲۰۲5) نشان میدهد که افزایش دسترسی به اینترنت و رسانههای اجتماعی، امکان گفتوگوی دوسویه بین حاکمیت و شهروندان را فراهم کرده و مشارکت مدنی را ارتقا داده است . این تحول به رسانهها قدرت آن را داده تا با سرعت و دامنهی بیشتری، پیام انسجام ملی را منتشر کنند.
۴. چالشها
۴.۱ نظارت قضایی و سانسور
وجود قوانین نامشخص و گسترده در قانون مطبوعات بعضا زمینه تصمیمگیری سلیقهای مراجع نظارتی را فراهم میکند و رسانهها را در معرض توقیف و تعطیلی قرار میدهد. بر اساس گزارش گزارشگران بدون مرز، ایران یکی از محدودترین محیطهای خبری را داراست و بخش عمدهی رسانههای داخلی تحت کنترل مستقیم حکومتاند.
۴.۲ خودسانسوری
ترس از تعقیب قضایی و مجازات سنگین، منجر به پدید آمدن خودسانسوری میان روزنامهنگاران میشود؛ در نتیجه، نقدها ملایم و اغلب از پرداختن به مسائل حساس پرهیز میکنند.
۴.۳ ظرفیت محدود رسانههای محلی
با وجود آنکه رسانههای محلی میتوانند زبان و دغدغههای اقوام مختلف را منعکس کنند، کمبود بودجه و نیروی متخصص مانع از بهرهبرداری کامل آنها در تقویت انسجام ملی شده است.
۵. پیشنهادها برای تقویت نقش رسانه
1. اصلاح قانونی و شفافسازی معیارها: بازنویسی «قانون مطبوعات» بهگونهای که تعریف «مخلّ اصول اسلام» و «حقوق عمومی» روشن و منطبق با استانداردهای بینالمللی آزادی بیان باشد.
2. توسعه رسانههای بومی: اعطای تسهیلات مالی و آموزشی به رسانههای استانی و محلی برای پوشش بهتر مسائل اقوام و ایجاد حس نمایندگی در آنها.
3. ارتقای سواد رسانهای: برگزاری دورههای آموزشی برای شهروندان در نقد و تحلیل اخبار و تشخیص اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی.
4. ترویج روزنامهنگاری تحقیقی: حمایت از پروژههای مستقل تحقیقاتی که فساد و سوءمدیریت را بدون مداخلهی سیاسی افشا کنند.
5. گسترش رسانههای چندزبانه: تولید محتوا به زبانهای محلی مانند کردی، ترکی، بلوچی و عربی برای جذب مخاطبان اقوام مختلف و تقویت اتحاد فرهنگی .
۶. نتیجه
برای پیشبرد اهداف قانون اساسی و تقویت انسجام ملی، رسانهها باید ترکیبی از آزادی بیان و مسوولیت اجتماعی را دنبال کنند. اصلاحات قانونی، توسعه رسانههای محلی و ارتقای سواد رسانهای شهروندان، زمینه را برای نقشآفرینی مؤثر مطبوعات فراهم میکند. رسانهها، به شرط حفظ استقلال و شفافیت، میتوانند به «صدای مشترک» ملت تبدیل شوند و پیوندهای اجتماعی را استحکام بخشند؛ آنچنان که تجربههای ملی در بحرانها و گزارشهای تحقیقی، گواهی بر قدرت وحدتبخش رسانه است.