plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۰
کد مطلب : ۳۶۳۹۶
در آیین تجدید میثاق قوه قضائیه با آرمان‌های امام

سیدحسن خمینی: امام خمینی برای تحجر زدایی از مقدس مآب‌ها نترسید

امام راه را از مسیر دلهای مردم پیش برد
یادگار بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی در آیین تجدید میثاق قوه قضائیه با آرمان‌های امام خمینی(س) گفت: اینکه امام می‌گفتند دین برای تحجرزدایی احتیاج به قربانی دارد و من می‌خواهم قربانی او شوم، با نترسیدن مقابل شماتت مقدس‌نماها است؛ این هم شجاعت می‌خواهد. امام خمینی برای تحجر زدایی از مقدس مآب ها نترسید.
سیدحسن خمینی: امام خمینی برای تحجر زدایی از مقدس مآب‌ها نترسید
به گزارش سرویس سیاسی ایصال نیوز، حجت‌الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در مراسم تجدید میثاق قوه قضائیه با آرمان‌های امام خمینی(س) با اشاره به آیه 30 سوره فصلت، گفت: امام بزرگوار از مصادیق این آیه است. هم شنیده‌ایم و هم دیده‌ایم که ایشان به چه میزان نسبت گناه مبرا بود؛ اگر در حضور ایشان کسی غیبت می‌کرد، مجلس را ترک و اگر طعنه‌ای بود، نهی از منکر می‌کرد.

یادگار امام یادآور شد: امام «قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ» بود و در این مسیر استقامت به خرج داد و اگر همرهان سست عنصری بودند، او پا پس نکشید. این استقامت امام عرفان منفی، زهد گوشه‌گیر و تحجد همراه با تزرع صرف نبود و در میانه میدان بود؛ خدا را در چکاوک شمیرها می‌جست. مثل جدّ بزرگوارش امیرالمؤمنین(ع) که عرفان علی(ع) در احد، خندق و صفین است. فرزند بزرگوارش مرحوم حاج آقا مصطفی از دست رفت استقامت ورزید، تبعیدش کردند استقامت ورزید و روزی که امام گفتند نجف را ترک می‌کنند هیچ کورسوی پیروزی نیست.

وی تصریح کرد: مرحوم ابوی ما نامه‌ای از پاریس دارند و می‌گویند این پیرمرد تمام توشه مرجعیتش را کنار گذاشت و برای مردمش وارد مبارزه شد. یعنی امام وارد چه مسیری شد و کجا رفت؟ قرار نبود بعد از سه ماه به ایران بیاید و کسی احتمال نمی‌داد که چند ماه بعد از نوفل لوشاتو رفتن امام، انقلاب پیروز می‌شود؛ خوشبین‌ترین انسان‌ها چندین ساله فکر می‌کردند.

سید حسن خمینی تأکید کرد: یک روحانی مرجعی که در حوزه دارای کرسی درس است به پاریس رفته، استقامت است. خدا حاج حسن صانعی را رحمت کند. گفت والله وقتی امام در مدرسه فیضیه شروع به صحبت کرد، برگ‌های درختان فیضیه ایستاد. وقتی گفت «آقای شاه می‌دهم بیرونت کنند»، یکی از بستگان ما می‌گفت من در میدان آستانه ایستاده بودم، ما از ترس قالب تهی کردیم.

وی با اشاره به اینکه خداوند محبت امام را در دل مردم گذاشت، اظهار داشت: امام گفت «مردم ایران که جان من فدای یکایک آنها باد»، با هم حرکتی را شروع کردند. یعنی یک نگاه به کثرت و عیال الله و یک نگاه به وحدت؛ با توحیدی که ایشان داشت. خدا رحمت کند همسر امام گفتند آقا سال آخر به من گفت ساعت را نیم ساعت زودتر به اذان صبح کوک کن؛ من پیر شده‌ام و اعمالم کند شده و می‌خواهم فرصتم برای انجام اعمال بیشتر شود.

یادگار امام ادامه داد: همین آدم، راه را از مسیر دل‌های مردم پیش می‌برد؛ دل‌های مردم را که تغییر داد، گفت خون بر شمشیر پیروز است. در مقابل سربازان رژیم ستمشاهی، گل در لوله تفنگ آنها گذاشت و گفت اینها فرزندان من و شما هستند. کسانی که مدعی هستند چرا ارتش شاه کودتا نکرد، ارتش شاه نمی‌توانست کودتا کند؛ غیر از چند تیمسار، کسی باقی نمانده بود، اینها بچه‌های مردم ایران بودند و دل‌هایشان در خانه‌هایشان با پدران و مادرانشان گره خورده بود.

وی با اشاره به اینکه امام در هیچ موضعی نترسید، گفت: این یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌های امام است و کمتر به آن توجه می‌کنند. وجه تمایز امام از معاصرینش سواد نیست؛ در معاصرین امام بعضا آدم‌های باسوادی هم هستند. البته حجاب معاصریت طوری بر امام سایه انداخته که متأسفانه همین امروز هم حوزه‌ها بُعد علمی امام را نمی‌شناسند. امام نابغه فقه و اصول و به خصوص اصول است. اگر سیطره وجهه سیاسی امام نبود، امام در دو حوزه «اصول فقه» و «عرفان نظری» سرآمد روزگار خودش است.

سید حسن خمینی تأکید کرد: تمایز بزرگ امام این است که نترسید. ابوزوجه ما نقل کرد که وقتی امام به نجف رفت، آیت‌الله العظمی میرزا حسن بجنوردی به دیدار امام رفت و گفت شما نترسیدید؟ امام پاسخ داد سال 43 که قم به خانه ما آمدند تا من را تبعید کنند، من را گرفتند و سوار ماشین کردند تا به تهران بیاورند. بین راه ماشین از جاده اصلی به طرف دریاچه حوض سلطان رفته بود تا ببینند کسی تعقیب می‌کند یا نه. امام گفته بود وقتی ماشین به سمت دریاچه حوض سلطان پیچید، من تقریبا یقین کردم که می‌خواهند من را بکشند؛ به خودم نگاه کردم که ببنیم می‌ترسم، دیدم نمی‌ترسم.

وی افزود: رهبر معظم انقلاب تعبیر بسیار لطیفی دارند که «فلز وجودی امام با بقیه تفاوت داشت». این فلز وجودی «نترسیدن» بود. البته بعضی وقت‌ها انسان از دشمن نمی‌ترسد و از شماتت می‌ترسد؛ بعضی وقت‌ها از دوست یا مرید می‌ترسد. بدترین نوع ترس، ترس از مرید و دوست است. اینکه امام می‌گفتند دین برای تحجرزدایی احتیاج به قربانی دارد و من می‌خواهم قربانی او شوم، با نترسیدن مقابل شماتت مقدس‌نماها است؛ این هم شجاعت می‌خواهد.

یادگار امام اظهار داشت: مسیر سه‌گانه «توکل به خدا»، «استقامت» و «نترسیدن»، در مسیر زندگی امام، در پیوند با مردم بود. اگر مردم هستند، این مسیر به راحتی طی می‌شود و مشکلات برداشته می‌شود. هرکسی در هر جایی هست باید تلاش کند که دل‌های مردم بیشتر با اصل جامعه به مهر در بیاید و طردها، نقدها، دشمنی‌ها و حقدها را بردارد.جماران 

انتهای پیام/*
۰
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما