plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۰
کد مطلب : ۲۸۷۴۴

روایت " کاوه دادخواه" و میدان آزادی اصفهان

باد همه چیز را به پیچ و تاب درآورده بود، پیرمرد، بر فراز بلندی، گام در باد می‌کشید؛ نه به دوردست‌ها، که به همین میدانگاه، مصمم و استوار چشم دوخته بود. چه در خیال پیرمرد می گذشت؟ پندار او از این زمانه که بر ما می گذشت چه بود؟!
روایت " کاوه دادخواه" و میدان آزادی اصفهان
به گزارش ایصال نیوز، در گفتگوی معصومه شهباز خبرنگار ایرنا با ایرج محمدی هنرمند مجسمه ساز می خوانیم: میخکوب تماشایش بودم. بال بال ِ درفشش در باد، آهنگ ایستادن نداشت.

استخوان گونه هایش در خَم ملایمی که رو به بینی کشیده اش داشت ، شکن ابروانی که سایه بان چشمان پرغرورش و پیشانی بلندی که در هم کشیده شده بود، نشان از خشمی فرو خفته داشت.

در همین اندیشه‌ها و پندارها بودم که دوستی از پشت، شانه ام را فشرد، به خود آمدم و از میدان آزادی اصفهان و مجسمه کاوه دادخواه چشم برگرفتم. پس از مختصر گفت و گویی، راه به آن سوی میدان آزادی سپردیم. همه راه اما خیال کاوه و میدان آزادی مرا لحظه ای به خود وانمی گذاشت. تصمیم گرفتم که باردیگر با ایرج محمدیِ پیکرتراش، سازنده چیره دستِ تندیس کاوه آهنگر گفت و گو کنم.

بار گذشته در همین شهر و در روز اصفهان، یک آذر، با او هم صحبت شده بودم. به همراه چند تن از اصفهان شناسان، خیابان‌های دور و اطراف محل اقامتش را حوالی دروازه دولت، گز کرده بودیم و راجع به مجسمه های شهر گپ و گفتی داشتیم؛ اما من هیچ گاه نتوانستم آن روز را در رسانه ای که می نوشتم، ثبت و ضبط کنم.

با وجود بارها تکرارِ قصه میدان آزادی اصفهان، شاه عباسی که در خاک مدفون شد و کاوه دادخواه که از پسِ فراز و فرود ایام، دوباره بر یالِ بلندی میدان آزادی سوار شد، حالا به پندارمن، وقت خوبی بود که دوباره این قصه را از نو بخوانیم.

چرا نباید این قصه را از نو نخواند؟!

قصه تندیس های میدان آزادی که از گزند دوران در امان نبودند و به دور از نمایه ها و دلبستگی های مردم نسبت به شخصیت های سرنوشت ساز و الهام بخشی چون شاه عباس، پایه گذار حکومت شیعی و آبادانی در اصفهان یا کاوه آهنگر که به دادخواهی، پیش بند چرمینش را درفش دادخواهی کرد، به اسارت خاکها و پستوها درآمدند.

از این رو با رسیدن به دفتر خبرگزاری، شماره او را گرفتم، صدایش بیشتر از گذشته گرفته و خسته به گوش می رسید؛ از آذر ۹۷ تا آذر ۱۴۰۱ حالا چهار سال گذشته بود. این بهمن که از راه برسد، ۷۷ پاییز و بهار را پشت سر گذاشته است و پا به ۷۸ سالگی خواهد گذاشت. گفت که در روزهای گذشته جراحی داشته و حالا در بستر استراحت است. اما به گفت و گو تمایل نشان داد. آنچه در پیش رو می‌خوانید، ماحصل این گفت و گوی کوتاه است. « ایرج محمدی متولد ۱۳۲۴ در تهران است . او مجسمه‌ساز و عضو هیئت مؤسس انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز ایران نیز هست و تحصیلات خود را در این رشته هنری در ایتالیا و نزد اساتید مبرز آن کشور به پایان رسانده است»

ایرنا: شما یک بار، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی برای میدان قیام اصفهان، مجسمه شاه عباس را ساختید و بار دیگر برای همان میدان که نام آزادی را گرفته بود، مجسمه کاوه آهنگر را ساختید. چه طور شد که دوباره قرعه کار به نام شما درآمد؟

اصفهانی ها سابقه من را می دانستند. سال ۵۰ مجسمه شاه عباس را ساخته بودم و بنابراین سفارش کاوه را هم به من دادند، اما کارِ من را باید یک هیات ژوری می دید. بنابراین من یک ماکت یک متری از کاوه ساختم و به اصفهان بردم که تایید شد و گفتند خیلی هم عالی است. مجسمه تا سر نیزه اش پنج یا ۶متر بود . مجسمه را با برنز و با تکنیک ریخته گری موم گم شده ساختیم. ارتفاع مجسمه تا سر نیزه اش که تکیه گاه درفشش، پنج یا ۶متر بود.

ایرنا: چگونه شد که کاوه آهنگر از میدان آزادی پایین آورده شد؛ فقط به خاطر عملیات اجرایی مترو بود یا دلیل دیگری هم داشت، می خواهیم روایت شما را بشنویم؟

سفارش ساخت کاوه آهنگر را سال۷۹ یا ۸۰ گرفتم، ۲ سال روی آن کار کردم بعد از نصب مجسمه کاوه آهنگر، سه یا چهار سالی در میدان نصب بود و بعد با نظرها و دیدگاه های خاص برداشته شد.

ایرنا: کدام اظهار نظر ؟

نظر این بود که مجسمه کاوه آهنگر نباید در میدان آزادی اصفهان باشد. گفته شده بود که کاوه،نماد تاج بخش است و به همین دلیل بهتر است که نباشد و چنین شد که از میدان آزادی برداشته شد.

ایرنا: به یکباره اما درسال ۹۳ یا ۹۴ دوباره زمزمه های برگشت مجسمه کاوه آهنگر به میدان آزادی پیش آمد و عاقبت اردیبهشت ۹۷ این اتفاق افتاد. چگونه دوباره تصمیم گرفته شد که کاوه به میدان برگردد؟

اینها مسائلی بود که در خود شهرداری اصفهان مطرح بود. گفتند حالا که مترو تمام شده ،بهترین موقع است که مجسمه را سر جای اولش نصب کنیم. این شد که مجسمه به میدان برگردانده شد.

ایرنا: بعد از تصمیم به نصب دوباره کاوه آهنگر در میدان، آیا مجسمه نیاز به مرمت نداشت، از شما نخواستند که روی مجسمه کار کنید؟

مرمت می خواست و به من هم گفتند. من آن زمان برای نصب یک کار به مشهد رفته بودم . به آنها گفتم دو یا سه روز به من وقت بدهید تا از مشهد برگردم و مجسمه را درست کنم. البته چیزهای جزیی بود. یک جاهایی از مجسمه تعمیر می خواست ولی چون آنها عجله داشتند و می خواستند در روز اصفهان مجسمه نصب شود،نتوانستند صبر کنند.

ایرنا: کدام روز اصفهان؛ یک آذر یا۳ اردیبهشت؟

به روایت اصفهان شناسان، یک آذر، یادروز احداث باروی اصفهان، و به روایت شهرداری های پیشین، ۳ اردیبهشت، به تعبیر آنها روز زاد روز شیخ بهایی، روز اصفهان است. البته در سال‌های اخیر برای نکوداشت یک آذر به تفاهم رسیده بودند.

منظورتان کدامشان است؟

نمی دانم به هر حال روز اصفهان بود که بیشتر مثل جشنواره بود. به من گفتند این روز را برای نصب تعیین کرده ایم و این زمان بهترن وقت است و نمی توانیم کار را عقب بیاندازیم. به همین دلیل به آنها گفتم اگر موقعیت خوبی پیدا کردم، می آییم وایرادهایی که دارد را برطرف می کنم.

ایرنا: این فرصت انگار هیچ وقت فراهم نشد، درست است؟

نه .اما ایرادها کلی نیست. فقط خودِ من می دانم کجاهایش ایراد دارد. به هرحال چون کار ماندگاری است و یکی از بزرگترین مجسمه های ایران و آن هم از برنز است، به همین دلیل باید مرمتش کنیم. حیف است.

ایرنا: شما در دو دوره، دو مجسمه برای یکی از میدان‌های مهم اصفهان ساخته اید، یکی مجسمه شاه عباس صفوی و دیگری مجسمه کاوه آهنگر، چگونه شد که از اصفهان پیشنهاد ساخت این مجسمه ها را به شما داده شد؟

برای ساخت مجسمه شاه عباس، یک فراخوان عمومی گذاشته بودند که من در این فراخوان شرکت کردم و نفر اول شدم. کسان دیگری هم بودند، آقای قهاری استاد هنرستان و استاد خود من هم شرکت کرده بود. چهار نفر بودیم. اما به هر حال کار من را انتخاب کرده بودند. البته بعضی از داورها نمی خواستند این کار را به من بدهند چون معتقد بودند که من جوان هستم و از پس این کار برنمی آیم.

ایرنا: چند سالتان بود جناب محمدی، شما هنوز برای ادامه تحصیل به آکادمی هنری رم نرفته بودید؟

ساخت مجسمه شاه عباس پیش از رفتنم به ایتالیا بود. داورها برای ساخت مجسمه شاه عباس، کسانی چون خانم ناهید سالیانی بودند. آنها که موافق کار کردن من بودند می گفتند، ما کار این جوان را برای اجرا انتخاب می کنیم. همه چیز بستگی به خودش دارد و اگر نتوانست از پس کار بربیاید، باید از دیگران کمک بگیرد. ولی نمی توانیم کاری که خوب است بگذاریم کنار و کار را فقط به این دلیل که این مجسمه ساز جوان و ناشناخته است، بدهیم به هنرمندانی که شاخص و شناخته شده هستند. خلاصه اینکه کار ساخت مجسمه شاه عباس را به من سپردند و من هم ظرف یک سال و نیم مجسمه را ساختم.

ایرنا: طرح ۳ شرکت کننده دیگر چگونه بود؟

طرح مشخص بود . گفته بودند شاه عباس را سوار بر اسب می خواهیم. بنابراین هرکسی شاه عباس را سوار بر اسب ساخت. اما کارِ سختی بود. ساخت اسب به طور کلی، کار سختی است؛ اما شانس با من یار بود و کار ساخت مجسمه شاه عباس سوار بر اسب با من شد. این اولین کار من بود و با عشق آن را ساختم. حالا هم که نگاه می کنم عیبی در آن نمی بینم یا اینکه بگویم جایی از آن نقص داشته و ای کاش درستش می کردم. ولی حیف که حالا زیرِ خاک است.

ایرنا: چگونه متوجه شدید که مجسمه شاه عباس مدفون در خاک است؟

این مجسمه یک سال بعد از انقلاب هم در میدان بود.در سال ۵۸، شهرداری اصفهان آن را پایین آورد اما به دلیل عرقی که آنها نسبت به این مجسمه و آنچه شاه عباس در این شهر کرده بود، نمی خواستند این مجسمه آسیب ببیند و بنابراین آن را در انبار پادگانی که نزدیک همان میدان و متعلق به ارتش بود، بردند. مدت ها، مجسمه شاه عباس اسب سوار در این انبار خوابیده بود.

ایرنا: هیچ وقت تلاش کردید، پیگیر شوید مجسمه ای که ساخته اید در چه وضعیتی است؟

همسرم رفته بود و در آن انبار مجسمه را دیده بود که سالم است اما خوابانده شده بود روی زمین. بعد از یکی دو سال، شهرداری قدیمی هنوز سر کار بود. می فهمند که می خواهند مجسمه را ببرند و آبش کنند. شبانه مجسمه را می برند و در جایی دفنش می کنند. کسی که این کار را می کند، معاون عمرانی شهرداری اصفهان بود. حرفش این بود که اگر می خواهید بگویم که مجسمه را کجا گذاشته ام، باید یک نوشته به من بدهید که مجسمه شاه عباس نصب می شود.

بنابراین مجسمه همچنان مدفون می ماند تا اینکه یک روز شهردار عوض می شود و می گوید که این آقای معاون عمرانی شهرداری را بیاورید تا بگوید مجسمه کجاست. شهردار قول داده بود که اجازه نصب مجسمه را می گیرد ؛ خلاصه اینکه یک نفر را مامور می کند و می گوید که برو این آقا را بردار و بیاور. اما آن مامور می رود و دست خالی برمی گردد. از او می پرسد، چه شد ؟ می گوید، رفتم اما سوم فوتش بود. بنابراین، آن مقام شهرداری وقت اصفهان، نشانی جای دفن مجسمه را هم با خودش به زیر خاک برد و ماجرا همین طور بسته ماند که ماند.

ایرنا: دیگر ردی از اینکه آن مجسمه کجا مدفون شده ، نداریم؟ هیچ سندی در شهرداری وجود ندارد؟ شما پیگیر آن نبودید؟

پیگیری نکردم. چون کسانی که دنبال این قضایا بودند به من گفتند به مجرد اینکه چیزی یا نشانه ای پیدا کردیم خبرتان می کنیم اما تا حالا خبری نشده است.

 ایرنا: با چه تکنیکی مجسمه شاه عباس را کار کرده بودید؟

مثل مجسمه کاوه آهنگر، با تکنیک موم گمشده کار کرده بودم. قالب مجسمه را از موم و با ضخامت دلخواهمان می سازیم؛ به این کار می گویند ریخته گری موم گمشده. یعنی اینکه مجسمه را مومی می کنیم ، توی کوره می گذاریم و بعد در گچ و خاک نسوز، غرقش می کنیم.

آنقدر حرارت می دهیم که موم هایی که وسط کار است، دود بشود و بیرون بیاید. وقتی دیگر مومی نداشت، کوره را خاموش می کنیم. بعد از جایی که دریچه بزرگی دارد، برنز را می ریزیم که داخل مجسمه می رود و آن جاهایی را که موم بوده و حالا گم شده اند، پر می کند.

ایرنا: مجسمه شاه عباس، بزرگترین مجسمه برنزی قبل از انقلاب اسلامی بوده ، درست است؟

بله. بعد از چهار یا پنج سال که برای درس خواندن به ایتالیا رفتم. به من می گفتند ما خودمان هم نمی توانیم در چنین ابعادی، یکپارچه موم بریزیم و اگر قرار به چنین کاری باشد در هفت یا هشت تکه این کار را می کنیم. در حالی که من اسب را در دو تکه ریختم و سوار را هم یک تکه ریختم و روی اسب گذاشتم. چیزی حدود ۷ تن وزن داشت وجنسش از برنز بود.

ایرنا: شما خالق آثاری چون مجسمه امیرکبیر در پارک قیطریه یا مجسمه هوشنگ ابتهاج ( سایه) در پارک ساعی تهران هستید و در اصفهان دو اثر فاخر به نام شاه عباس و کاوه ساخته اید، آیا تمایل دارید دوباره برای اصفهان مجسمه بسازید؟

برای اصفهان مجسمه های دیگری هم مثل مجسمه صائب تبریزی یا نیم تنه کمال اسماعیل و آقای مطهری را ساخته ام. بدم نمی آید برای اصفهان دوباره کار کنم اما بستگی به موضوع دارد. اگر موضوع را دوست داشته باشم کار می کنم.

ایرنا: هیچ وقت فکر کرده اید که نماد شهر تاریخی اصفهان را که پیکر شیر، نیم تنه کماندار و دم اژدهاست ،بسازید؟

وقتی در سال ۷۹ به من گفتند برای اصفهان مجسمه بساز، موضوعی به من ندادند، فقط گفتند چیزی که به اصفهان ربط داشته باشد بسازید. مطالعه کردم و یکی از آن موضوعات همین نماد بود. این نماد در قدیم الایام در باروی اصفهان نصب بوده است. یکی دیگر از موضوعات سه چوگان باز در پیچ و تاب بازی بودند و دیگری کاوه بود که اصفهانی ها کاوه را انتخاب کردند.

ایرنا: شما با مطالعه ای که کردید، نماد اصفهان را برای میدان آزادی در نظر داشتید و یک از گزینه هایتان بود؟

بله، آن چیزی که یادم می آید چیزی شبیه به همین نماد بود. ایرنا: شما مجسمه های سطح شهر اصفهان را دیده اید. یکبار هم به اتفاق، برخی از آنها را دیده ایم و راجع به آنها صحبت کرده ایم. اما بار دیگر می خواهم نظر شما را راجع به مجسمه هایی که در شهر نصب شده اند بپرسم. اصفهان به خوبی به مجسمه بها داده است. در مجموع مجسمه های با ارزشی هستند . کارهای ضعیف هم البته در بین آنها هست اما در مجموع باید بگویم کارها خوب هستند و جواب شهر را می دهند.

ایرنا: مجسمه ای برای ساخت دارید؟

مشغول هستم ولی چون مریضم فعلا کار را متوقف کرده ام تا جان بگیرم و دوباره ادامه بدهم. یک مجسمه شش یا هفت متری از آرش کمانگیر برای میدان ونک تهران دارم که سفارشش را از شهرداری گرفته ام.

انتهای پیام/*
۰
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما