plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۱۸
کد مطلب : ۲۶۰۳۳
۲۶ مرداد سالروز ورود آزادگانِ سرافراز به وطن

آزادگان؛ گنجینه‌های ارزشمند دفاع مقدس که نماد حقانیت و مقاومت هستند

کرامت آزادگان باید در جامعه حفظ شود
آزادگان سرافرازی که در دوران اسارت با سلاح ایمان سخت‌ترین شکنجه‌ها را تحمل کرده و از آرمان‌های والا دست نکشیدند گنجینه‌های ارزشمند هشت سال دفاع مقدس هستند و باید آنها را نماد مقاومت، تسلیم ناپذیری و ایستادگی حق مقابل باطل دانست.
آزادگان؛ گنجینه‌های ارزشمند دفاع مقدس که نماد حقانیت و مقاومت هستند
۲۶ مرداد سالروز ورود سرافرازانه آزادگان به آغوش ملت و مام میهن، فرصتی مغتنم برای پرداختن به رشادت‌های این دسته از رزمندگان اسلام است که با رفتار و منش خود در دوران اسارت برای دنیا پیام مقاومت و ایستادگی حق در برابر باطل را مخابره کردند.

آزادگان در طول جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، پیام آوران انقلاب و مردان صحنه ایثار بودند، آنان غریبانه و مظلومانه در میان دشمنی‌ها و تلخ کامی‌های دوران اسارت، صدای آزادی و استقلال این مرز و بوم را سر دادند و در راه استقرار و تداوم نظام جمهوری اسلامی ایران تا پای جان ایستادند.

در دوران هشت سال دفاع مقدس حدود ۴۳ هزار نفر از رزمندگان ایران به اسارت دشمن درآمدند که این افراد ۶ ماه تا بیش  از ۱۰ سال دوران اسارت خود را در زندان‌های رژیم بعثی عراق سپری کردند.  

اکنون بیش از ۳۲ سال از بازگشت آزادگان به کشور می‌گذرد، مردانی که سال‌ها عمرشان را در اردوگاه‌های مختلف عراق از جمله صلاح الدین یا تکریت ١٢، موصل یک تا چهار، تکریت ١١، رمادیه و الانبار که تعدادشان به ۲۰ اردوگاه می‌رسید پشت سر گذاشتند و در بدترین شرایط ممکن هیچگاه از آرمان‌هایی که به خاطر آن پا به عرصه جهاد و جنگ گذاشتند، عقب ننشستند.




آزادگان با تحمل مشقت‌های دوران اسارت، عزت جمهوری اسلامی را رقم زدند

فرج الله فصیحی رامندی یکی از آزادگان هشت سال دفاع مقدس است که در سال ۵۹ قبل از شروع جنگ وارد سپاه پاسداران شد و حدود ۲۶ ماه در جبهه‌های حق علیه باطل حضور داشت و در سال ۶۲ در جزیره مجنون به اسارت نیروهای دشمن بعثی درآمد.

وی در خصوص دوران جنگ و اسارت خود گفت: قبل از شروع جنگ به مناطق غرب کشور اعزام شدم و با آغاز جنگ در عملیات میمک، فتح المبین، محرم، والفجر مقدماتی، والفجر ۳ و ۴ و نهایتاً عملیات خیبر حضور داشتم که در همان عملیات اسیر شدم.

فصیحی رامندی که ۶ سال و ۶ ماه و ۶ روز از عمر خود را در اسارت دشمن گذرانده است، افزود: آنچه موجب شد ما در جنگ نابرابر هشت سال دفاع مقدس به پیروزی برسیم رشادت‌های جوانان در میدان‌های جنگ و مقاومت و ایستادگی آزادگان سربلند در اسارت بود که با تحمل سختی‌های بسیار با عزت و افتخار به میهن بازگشتند.

این آزاده سرفراز اظهار داشت: عزت و اقتدار امروز ایران اسلامی، مدیون خون شهدا، ایثارگران، جانبازان و آزادگانی است که همه هستی خود را وقف اعتلا و ماندگاری ایران اسلامی کردند و با تحمل سختی‌ها برای ایران اسلامی عزت و افتخار آفریدند.

فصیحی رامندی ادامه داد: دفاع مقدس برای ما مانند یک گنج است که با تلاش و کوشش و مجاهدت فراوان به دست آمد، در این دوران روحیه ایثار و از خود گذشتگی در میهن اسلامی فراگیر شد و همه رزمندگان با غیرت و مردانگی در برابر دشمن ایستادند و روحیه مقاومت پدید آمد و این روحیه به اقصی نقاط عالم اسلام راه یافت و موجب بیداری ملت‌های مسلمان شد.

این آزاده هشت سال دفاع مقدس اضافه کرد: دوران دفاع مقدس برگ زرینی بود که به جهانیان نشان داد ملت ایران تسلیم توپ، تانک و گلوله نخواهد شد و نمونه بارز این استقامت و پایمردی را می‌توان در آمار بالای شهدا، جانبازان، آزادگان و ایثارگران ایران اسلامی به‌وضوح مشاهده کرد.



فصیحی رامندی در ادامه به بیان خاطراتی از دوران اسارت و شخصیت سید علی‌اکبر ابوترابی ملقب به سردار آزادگان در اردوگاه‌های بعثی پرداخت و افزود: یکی از ویژگی‌های بارز مرحوم ابوترابی حمایت از مستضعفان و نقش هدایتگری ایشان بود.
وی تصریح کرد: آن مرحوم در همه دوران اسارت جویای حال و احوال آزادگان بود و در صدد رفع نیازهای مادی و معنوی آنان برمی آمد.

این یادگار ارزشمند دفاع مقدس افزود: مرحوم ابوترابی فرد نه تنها با اسرای اردوگاه بلکه با زندانبانان و نیروهای بعثی با رافت اسلامی برخورد می‌کرد و این ویژگی در بسیاری موارد باعث تحول آنان می‌شد.

فصیحی رامندی در ادامه بیشترین دغدغه و نگرانی خانواده‌های شاهد و ایثارگر را مشکل اشتغال و بیکاری فرزندان آنها عنوان کرد و افزود: در حال حاضر آزادگان هشت سال دفاع مقدس اغلب در شرف بازنشستگی قرار دارند و مهمترین مشکل این افراد اشتغال فرزندانشان است که باید مورد توجه مسوولان قرار گیرد.

وی با بیان اینکه مطالبات آزادگان و مشکلات آنها نیازمند توجه ویژه مسوولان است، تاکید کرد: برای بررسی و حل مشکلات این قشر باید به‌ صورت اساسی و پایه‌ای برنامه ریزی کرد.

تونل وحشت و سیلی‌هایی که پرده گوش را پاره می‌کرد

سیدعباس شیرانی یکی دیگر از آزادگانی ست که از خاطرات ایام اسارت می گوید؛ او درباره تونل وحشت اظهار می کند: اتاقی که در آن سکونت داشتیم، اتاقی در ابعاد سه در دو بود که حدود ۳۷ نفر در آن کنار هم بودیم. در روزهایی که من جراحت داشتم، یکی از برادرها به نام ملکی که بی‌سیم‌چی من در آخرین عملیات بود، شب‌ها نمی‌خوابید که من راحت‌تر بخوابم. بعد از مدتی ما را از استخبارات به اردوگاه ۱۲ تکریت انتقال دادند. نزدیک غروب بود که دیدیم از همه جای اردوگاه عراقی‌ها به سمت ما می‌دوند، می‌آمدند که تونل وحشت را تشکیل دهند و بچه‌ها را بزنند. فرمانده اردوگاه فردی بود به نام نقیب جمال که مست لایعقل بود. ما را که سوار اتوبوس کردند، نقیب داخل اتوبوس آمد و یکی یکی به گوش بچه‌ها سیلی می‌زد که پرده گوش خیلی‌ها همان‌جا پاره شد. به آسایشگاه که رسیدیم آنجا هم با کتک از ما استقبال کردند، طوری که بیشتر بچه‌ها با دست و پای شکسته وارد آسایشگاه شدند. آن شب، بعد از دو سه ماه، غذا کمی به ما چسبید و اسارت از آن شب طور دیگری شروع شد.

رسیدن به آسایشگاه اسرا و تلاش برای زندگی

از صبح با یک برنامه تعریف شده‌، چند نوبت کتک می‌خوردیم. تصمیم گرفتیم شورایی تشکیل دهیم و کارهای فرهنگی انجام دهیم. به هر حال باید زندگی می‌کردیم. بین ما تعداد زیادی دانشجو بود. از آنجاکه تجمع بیش از سه نفر در اردوگاه ممنوع بود و امکانات هم نداشتیم، اگر مطلبی بود که باید می‌نوشتیم از کاغذی که از داخل قوطی پودر رخت‌شویی درمی‌آوردیم، برای نوشتن استفاده می‌کردیم. یا گاهی روی خاک کف اردوگاه فرازهایی از دعاهایی که بچه‌ها حفظ بودند را می‌نوشتیم و با تکرار سعی می‌کردیم که بقیه بچه‌ها هم حفظ کنند.



یک نفر از اسرا از شهرستان نجف‌آباد، دانشجوی رشته پزشکی بود. یک‌بار برای بچه‌هایی که پزشکی می‌خواندند، قورباغه را تشریح کرد. خلاصه اینکه از حداقل امکانات، بهترین استفاده‌ها را می‌بردیم.

از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹ در تکریت بودیم. بعد از آن طی چند مرحله عده‌ای از بچه‌ها را به اردوگاه ۱۸ و ۱۱ تکریت انتقال دادند. درواقع اسرای فاو، شلمچه، جزیره مجنون و زبیدات در اردوگاه ما بودند، یعنی اردوگاه سه قسمت شده بود، بخشی بچه‌های بسیج و سپاه و در بخشی هم اسرای ارتشی حضور داشتند.


مفقودی‌ها، گمنام‌ترین و مظلوم‌ترین اسرا بودند

ما جزو اسرای مفقودی بودیم. اسرای مفقودی، افرادی بودند که اسامی آن‌ها جایی ثبت نبود و صلیب سرخ هم از حضورشان بی‌اطلاع بود. در اردوگاه اسرا قانونی مبنی بر اینکه بعثی‌ها اجازه حمل اسلحه ندارند، وجود داشت، اما نقیب جمال اسلحه می‌آورد. در اردوگاه کفتربازی می‌کرد. پسربچه هفت ساله‌ای داشت که او را به اردوگاه می‌آورد و کابل به دستش می‌داد که اسرا را بزند. قانون بود که صبح به صبح هر آسایشگاهی پنج نفر را معرفی کند که عراقی‌ها او را کتک بزنند. ما هم شب‌ها هماهنگ می‌کردیم و هرکسی که در مقابل کتک‌ها مقاوم‌تر بود، او را معرفی می‌کردیم. تا اینکه به مرور کمی به وضعیت خودمان در آن‌جا نظم دادیم و منسجم‌تر شدیم. گاه‌گاهی اعتراض می‌کردیم، خواهان برداشتن شعارهای توهین‌آمیز شدیم. با کمک شورایی که تشکیل داده بودیم برنامه‌های ما منظم‌تر و بیشتر شد.

کم‌کم کنترل اردوگاه از دست عراقی‌ها خارج شد. تصمیم گرفته بودند که اردوگاه را منحل کنند. هر روز تعدادی را می‌زدند و بعد از آن به اردوگاه دیگری انتقال می‌دادند.

پذیرش قطعنامه و ناامیدی برای تبادل مفقودین

تلویزیونی در اردوگاه داشتیم که هر هفته یک بار نوبت یک آسایشگاه می‌شد که از آن استفاده کند. به وسیله همین تلویزیون متوجه شدیم که قطعنامه پذیرفته شده و قرار است تبادل اسرا صورت پذیرد. سال ۱۳۶۹ که تبادل شروع شد، ما فکرش را هم نمی‌کردیم که جز اسرای تبادل قرار بگیریم، چراکه اسم ما هیچ‌جا نبود. عراقی‌ها می‌گفتند با یک سیانور یا آتش‌زدن آسایشگاه می‌توانند همه ما را از بین ببرند و کسی هم سراغی از ما نگیرد. فشارهایی که روی اسرای مفقود بود، بسیار زیاد بود.خبری از صلیب سرخ بود که حداقل هر سه ماه یک بار سری به ما بزند، نبود. امکان نامه‌نگاری هم که نداشتیم و این موضوع شرایط را هر روز سخت‌تر می‌کرد.

تا اینکه روزی خانمی از صلیب سرخ به سراغ ما آمد و بعد از ابراز ناراحتی از اینکه تا به حال به ما سر نزده بود، خبر داد که تبادل اسرای آسایشگاه ما هم به زودی انجام خواهد شد.





کرامت آزادگان باید در جامعه حفظ شود

آری 26 مرداد سالروز بازگشت غرور آفرین آزادگان سرافراز به میهن اسلامی به عنوان روز سراسر افتخاری است که بر صفحات زرین انقلاب حک شده و یادآور ایامی پر از شور و شادی و معطر به حضور دوباره عزیزانی است که عطر شهیدان را با خود داشتند.

آزادگانی که اسارت دشمن را به سخره گرفته و با مقاومت و پایداری، تکلیف خود را به اسلام و ایران عزیز به شایستگی ادا نمودند و به دنیا نشان دادند لحظه ای دست از دفاع از میهن اسلامی و عزت و شرف این مرز پرگهر نخواهند کشید.

ایستادگی و مقاومت تاریخ‌ساز آزادگان عزیز در هشت سال دفاع مقدس، نماد حقانیت و اراده مصمم ملت ایران در تداوم انقلاب اسلامی و «نه» گفتن به نظام سلطه و استکبار و فداکاری در راه دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور به شمار می‌رود.

آزادگان عزیز پس از طی دوران سخت اسارت و سربلندی در برابررژیم بعثی-صهیونیستی صدام، با برافراشتن پرچم عزت‌خواهی، حق‌طلبی و ظلم‌ناپذیری ایران اسلامی، حضور خود در سنگرهای متعدد و متنوع نقش‌پذیری‌های اجتماعی و بالندگی علمی و فرهنگی کشور، درس‌های آموزنده‌ای را فراروی نسل‌های جامعه قرار دادند و موجبات رشد و ارتقای جایگاه منطقه‌ای و جهانی ایرانیان عزیز را فراهم آوردند، که یادآوری و بازنمایی آن مسئولیت خطیری است.



تجلیل و تعظیم مقاومت و پایداری آزادگان تاریخ‌ساز و لزوم اهتمام بیشتر دولت و دستگاه ها و نهادهای متولی امور آزادگان در پاسخ به مطالبات و نیازمندیهای زندگی عزتمندانه آنان، یک ضرورت است و مسئولان امر باید تدابیری بیاندیشند تا کرامت آزادگان بیش از پیش در جامعه حفظ شود


آری آزادگان از یادگاران ارزشمند هشت سال دوران دفاع مقدس هستند که در بدترین و سخت‌ترین شرایط ممکن و زیر انواع شکنجه‌های روحی، روانی و جسمی دشمن سرخم نکرده و همچنان به آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب اسلامی وفادار باقی مانده اند و باید قدردان ایستادگی ها و مقاومت های آنها در برابر دشمنان باشیم.

انتهای پیام/*
۱
مرجع : ایصال نیوز، ایرنا و سایر خبرگزاری ها
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما