plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۲
کد مطلب : ۱۳۷۵

زیبا کلام به یادداشت «زیبا کلام خواب است» مرتضی مبلغ واکنش نشان داد

از لحن سخیف و توهین آمیزشان درمی‌گذرم
صادق زیبا کلام در واکنش به یادداشت «زیبا کلام خواب است» مرتضی مبلغ، در یادداشتی با عنوان آزادی خواهی تنها گزینه اصلاح طلبان است، نوشته است: «آقای مرتضی مبلغ عزیز، چاره ای به‌جز مبارزه برای آزادی نداریم».
زیبا کلام به یادداشت «زیبا کلام خواب است» مرتضی مبلغ واکنش نشان داد
به گزارش ایصال نیوز، در واکنش به یادداشت مرتضی مبلغ، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت که در یادداشتی با عنوان «زیباکلام خواب است»، نامه سرگشاده این استاد دانشگاه و فعال سیاسی به رئیس دولت اصلاحات را مورد انتقاد قرار داده بود، زیباکلام در صفحۀ اجتماعی خود ضمن تأکید بر اینکه آزادیخواهی تنها گزینه اصلاح طلبان است، نوشت: 

نامه سرگشاده اخیرم به جناب آقای خاتمی پیرامون مواجهه اصلاح‌طلبان با بحران ریزش جدی طرفدارانشان، روشن نبودن اهداف جریان اصلاحات و بالاخره طرح این پیشنهاد که اصلاح‌طلبان برای عبور از این بحران می‌بایستی آزادی‌خواهی را به‌عنوان شعار استراتژیک جریان اصلاحات درآورند، با واکنش‌های فراوانی هم در میان اصلاح‌طلبان و هم اصول‌گرایان  روبروشد. اصول‌گرایان تندرو با شادی و شعف آن را به مثابه اذعان اصلاح‌طلبان به شکست و اعتراف به از دست‌دادن پایگاه مردمی‌شان اعلام کردند. سایت «روزنامه جوان» به آن از منظر دیگری نگریست؛ آقای دکتر عبدالله گنجی، سردبیر روزنامه جوان، آن نامه را «اذعان و اعتراف اصلاح‌طلبان به سکولاریسم و اعتقادشان به آزادی غربی» اعلام کردند.

اما در خصوص واکنش اصلاح‌طلبان که در حقیقت مخاطب اصلی آن نامه بودند. آقای سعید حجاریان ضمن پذیرش مواجه اصلاح‌طلبان با بحران ریزش آرا و شکاف در مقبولیتشان، پیشنهاد «شرکت مشروط اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو» را مطرح کردند، به این معنا که اگر حاکمیت شرایط حداقلی اصلاح‌طلبان را هم حاضر نشد برآورده سازد، در آن صورت اصلاح‌طلبان دلیلی برای شرکت در انتخابات ندارند.

یکی از جامع‌ترین واکنش‌ها از جانب آقای مرتضی مبلغ عضو «شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران» بود. از لحن سخیف و توهین آمیزشان درمی‌گذرم. تندروها به اندازه کافی به ما توهین می‌کنند و روا نیست که خودمان هم به یکدیگر توهین کنیم. استدلال، نقد و مخالفتمان را می‌توانیم بدون استفاده از عبارات تحقیرآمیز هم بیان نماییم و نگذاریم بیماری تندروها در قالب توهین و تحقیر مخالفین و منتقدین‌مان به ما هم سرایت نماید.

بنابراین از جنبه‌های سخیف پاسخ‌های آقای مبلغ در می‌گذرم و به اصل موارد می‌پردازم. 

قضاوت پیرامون این که آیا آن‌گونه که آقای مبلغ مدعی شده‌اند: «بنده در کنار گود نشسته‌ام  و به هنگام انتقاد و حمله به اصلاح‌طلبان پنهان می‌شوم و برعکس در مواقع پیروزی خود را اصلاح‌طلب می‌دانم» را واگذار می‌کنم به مخاطبین.
آقای مبلغ ادامه می‌دهند که «اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات به نفع آقای روحانی شرکت نمی‌کردند، من شدیدا آنان را مورد انتقاد قرار می‌دادم، اما حالا که شرکت کردند و عملکرد آقای روحانی این‌گونه از آب درآمده، من فرصت‌طلبانه به منتقدین اصلاح‌طلبان پیوسته‌ام که چرا از روحانی حمایت کردند».
کاملا برعکسِ آن‌چه آقای مبلغ نوشته‌اند، من با تمام وجود از نامزدی آقای روحانی در انتخابات 29اردیبهشت96حمایت نمودم و باز برخلاف آن‌چه آقای مبلغ مدعی شده‌اند، بسیاری از اصلاح‌طلبان وقتی آقای روحانی مطالبات آن 24میلیون را فراموش کردند و امواج پشیمانی از شرکت در انتخابات و رأی دادن به روحانی به راه افتاد سکوت کردند و بعضا هم حتی با کمپین #پشیمانیم همراهی نمودند.
قطعا آقای مبلغ می‌دانند که بنده برخلاف بسیاری از اصلاح‌طلبان همچنان از شرکت در انتخابات و رأی به جناب روحانی دفاع کردم و در بسیاری از سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها خیلی صریح و محکم گفته‌ام که «اگر زمان به عقب و به 29اردیبهشت96 بازمی‌گشت و می‌دانستیم که آقای روحانی به بسیاری از شعارهای آن انتخابات پشت خواهد کرد، مع‌ذالک من معتقدم که ما هم‌چنان می‌بایستی در انتخابات شرکت می‌کردیم و به روحانی رأی می‌دادیم.
چون کار بزرگ و اصلی درآن انتخابات جلوگیری از افتادن قوه مجریه به دست اصول‌گرایان و بازگشت کشور به وضعیت92-84 می‌بود». بجز آقایان سیدمصطفی تاجزاده، دکتر شکوری‌راد، دکتر حمیدرضا جلایی‌پور، مهندس بهزاد نبوی و کارگزاران، من کمتر اصلاح‌طلبی را دیده‌ام که همچون خودم از شرکت در انتخابات96 و رأی به روحانی این‌گونه قرص و محکم دفاع کرده و پای آن ایستاده باشند. «فرصت‌طلبی» که آقای مبلغ به من نسبت می‌دهند اتفاقا توسط هم‌فکران ایشان صورت گرفته که تلویحا با امواج «پشیمانیم» (از شرکت در انتخابات و رأی به روحانی) همراهی کرده‌اند و یا در بهترین حالت سکوت کرده‌اند.
من یک دوجین مصاحبه و نوشته می‌آورم که تسلیم امواج «پشیمانیم» نشده و همان‌طور که عرض کردم برای جلوگیری از بازگشت به وضعیت مصیبت بار 92-84 که همه ارکان نظام در دست تندروهای جناح راست افتاده بود از رأی به روحانی دفاع کرده‌ام. خوشحال می‌شدم اگر آقای مبلغ می‌توانستند مشابه این موضع‌گیری را از سوی بسیاری از همفکران اصلاح‌طلب‌شان نشان می‌دادند.

گفتنی ست مرتضی مبلغ، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملّت، در پاسخ به نامۀ زیباکلام به سید محمد خاتمی، در یادداشتی با عنوان «زیبا کلام خواب است»، نوشت: 

نامه آقای زیباکلام به آقای خاتمی را وقتی خواندم احساس کردم ایشان مدت‌های مدیدی خواب بوده‌اند و بعد بیدار شده‌اند و دست به نوشتن این نامه زده‌اند. ایشان در انتهای نامه پیشنهادی را به آقای خاتمی و جریان اصلاح‌طلب مطرح کرده بودند مبنی بر اینکه «آزادی‌خواهی و تلاش در تقویت دموکراسی می‌بایستی در رأس مطالبات اصلاح‌طلبان قرار بگیرد. به‌گونه‌ای که دموکراسی‌خواهی به تدریج بدل به بارزترین هویت جریان اصلاحات شود.» در حالی که اگر ما فعالیت اصلاح‌طلبان را در ۲۰ سال گذشته در یک کلمه خلاصه کنیم آن کلمه همان «آزادی‌خواهی» است.
اصلاح‌طلبان در تمام دوران زیست سیاسی‌شان در عرصه سیاست ایران، بر دموکراسی‌خواهی و بالا بردن مشارکت‌های عمومی تاکید کرده‌اند؛ بنابراین من تعجب می‌کنم که آقای زیباکلام بر چه اساسی چنین پیشنهاداتی را مطرح می‌کنند.  از سوی دیگر ایشان همیشه در مواقعی که اصلاح‌طلبان در معرض نقد هستند خود را از این جریان جدا می‌کنند و خود نیز به سپاه منتقدین می‌پیوندند و در زمان موفقیت‌ها خود را اصلاح‌طلب می‌نامند. نمی‌شود که بیرون گود ایستاد و بر سر بازیگران درون گود فریاد زد.
آقای زیباکلام به جای مطرح کردن این مباحثی که در نهایت راه به جایی نمی‌برد باید پیشنهاد‌های خود را به صورت مشخص و عملیاتی بیان کنند؛ این‌طور نامه نوشتن‌ها چندان ره به جایی نمی‌برد به این دلیل که همه از مشکلات و اشکالات آگاه هستند. مهم این است که در یک بحث درونی و عملی ایشان چه کمکی می‌توانند به جریان اصلاح‌طلب داشته باشند. دیگران تلاش‌شان را بدون سروصدا انجام می‌دهند اما اینکه یکی بیرون بایستد و از یک موضع بالاتر به دیگران نصیحت کند و بعد پیشنهادی را مطرح کند که «تحصیل حاصل» است مورد عجیبی‌ست.
ایشان اگر خیلی دلسوز اصلاح و اصلاح‌طلبی هستند باید بیایند در متن معرکه و در متن صحبت کنند.  اما در مورد شرایطی که جبهه اصلاحات در مقطع فعلی در آن قرار دارد باید گفت که ریشه این موضوع به عوامل اصلی دیگری مربوط است. دلیل اینکه معتقدم در برخی از رفتارها و گفتار‌ها نوعی تقلیل‌گرایی و ساده کردن مسئله وجود دارد این است که اصلاح‌طلبان در راستای تحقق منافع ملی و منافع مردم از هیچ تلاشی فروگذار نکرده‌اند و در این زمینه‌ها همیشه پیشرو بوده‌اند، منتها باید یادمان باشد که اصلاح‌طلبان با دست و پای بسته و به نوعی در میدان مین فعالیت می‌کنند.
کسانی که وارد این نقد‌ها می‌شوند این شرایط و گاه گذشته را فراموش می‌کنند و من علت این فراموشی را درک نمی‌کنم. شاید برخی انتقاداتی که مربوط به مسائل اصلی است برایشان خیلی گران تمام می‌شود و به ناچار راه‌های کم‌هزینه را دنبال می‌کنند اینکه یک سری جریانات متصلب که رأی مردم را برنمی تابند و در راستای قانون اساسی و ارزش‌ها و آرمان‌ها عمل نمی‌کنند و به همین واسطه موجبات نارضایتی مردم را فراهم می‌کنند، مقصر اصلاح‌طلبان نیستند. این موارد مسائل اصلی جامعه و کشور ما است و کسانی که خود را منتقد می‌دانند درباره اینها باید چاره‌اندیشی کنند.
از طرف دیگر هم گروهی دیگر از دوستان در تحلیل‌ها و آسیب‌شناسی‌هایشان در مورد عملکرد جریان اصلاحات در چند انتخابات گذشته، مباحثی را مطرح کرده‌اند و به نوعی شرکت حداقلی با نیروهای دسته‌چندم و ائتلاف با افراد و جریان‌های غیر‌اصلاح‌طلب را اشتباه دانسته‌اند در حالی‌که این صحبت‌ها جای ابهامات جدی دارد. این دوستان را با همین اطلاعات موجود به سال‌های انتخابات ارجاع می‌دهم. اگر اینها یک‌بار دیگر به آن سال‌ها بازمی‌گشتند چه راهی را انتخاب می‌کردند؟ اصلاح‌طلبان در سه انتخابات گذشته در یک فرآیند اجماعی که حمایت از منافع ملی از اصلی‌ترین مولفه‌های آن بود، تصمیم گرفتند در انتخابات شرکت کنند و در شرایط رد صلاحیت‌های گسترده، موفقیت‌های خوبی به دست آوردند.
ما اگر در آن زمان در انتخابات شرکت نمی‌کردیم همین آقایان منتقد امروز صدر تا ذیل اصلاح‌طلبی را زیر سوال می‌بردند که چرا از فرصت استفاده نکردیم و... اصلاح‌طلبان در آن مقطع در یک فرآیند خرد جمعی که بهترین نوع سیاست‌ورزی است تصمیم گرفتند در انتخابات شرکت کنند و در آن مقطع بهترین تصمیم را گرفتند. به عبارتی راه دیگری جز عقل جمعی وجود نداشت. حال اینکه در ادامه با خلاء‌هایی روبه‌رو شده‌ایم این خلاء‌ها به کاستی‌های قدرت و جامعه و به بن‌بست‌هایی که وجود دارد و به عوامل فراصلاح‌طلبی برمی‌گردد.

نمی‌خواهم اصلاح‌طلبان را از تصمیمات‌شان تبرئه کنم اما در مورد از دست رفتن سرمایه اجتماعی و ریزش رأی، این موضوع فقط مخصوص اصلاح‌طلبان نیست و کل جریان‌های سیاسی کشور ریزش داشته‌اند و اتفاقاً اگر بخواهیم مقایسه کنیم اصلاح‌طلبان به نسبت اصولگرایان کمترین ریزش را داشته‌اند. از سوی دیگر به هر حال وقتی دولتی با وعده‌هایی سر کار می‌آید و اصلاح‌طلبان از آن حمایت می‌کنند و بعد دولت به هر علت نمی‌تواند به وعده‌هایش عمل کند طبیعتاً جامعه از دولت و حامیان آن رانده می‌شود.

پیشنهاد مشخص من برای اصلاحات در مقطع فعلی این است که اصلاح‌طلبان باید بر همان راهبرد اساسی که نزدیک به هفت سال است آن را مطرح کرده‌اند، پافشاری کنند و آن راهبرد تاکید بر «گفت‌و‌گوی ملی» بین جریانات متعارض کشور و در رأس آن در درون حاکمیت است؛ تا در این صورت یک اجماع پایدار بر سر حل مسائل اساسی کشور در سطح حاکمیت به‌وجود بیاید. اصلاح‌طلبان باید استراتژی خود را به این امر معطوف کنند تا در کشور محقق شود؛ به این دلیل که تا چنین اتفاقی رخ ندهد همچنان شرایط تخریبی در کشور وجود خواهد داشت و تداوم پیدا می‌کند و روز‌به‌روز وضعیت وخیم‌تر می‌شود.

چه آنکه مشکل اساسی ما تعارض بین دستگاه‌ها است. همه دستگاه‌ها ممکن است وظایف‌شان را خوب انجام دهند اما این تعارض باعث سنگ‌اندازی و تخریب یکدیگر می‌شود. به عنوان مثال ما در سیاست خارجی به شکل مشهودی با این مشکل مواجه هستیم به طوری که در حال حاضر دو دستگاه سیاست خارجی داریم و این موضوع در سیاست داخلی و مسائل امنیتی و... نیز وجود دارد.

البته حل این مشکل هم هیچ راهی ندارد جز اینکه همه را متقاعد به گفت‌و‌گو کنیم. در عرصه عملی نیز هیچ راهی جز پیشگام شدن اصلاح‌طلبان در این زمینه نیست. اصلاح‌طلبان در این مسیر باید از خود ایثارگری نشان دهند چون این موضوع فعلاً یک‌طرفه است و طرف دیگر تن به این کار نمی‌دهد ولی اصلاح‌طلبی که به فکر ثبات و اصلاحات تدریجی است باید در این زمینه با تمام توان تلاش کند تا در نهایت روزنه‌هایی را کشف کند و وارد این فرآیند شود و شرایط را برای یک مدیریت هماهنگ فراهم کند.

انتهای پیام /*

*یادداشت‌هایی که ایصال از روزنامه نگاران، نویسندگان و فعالان سیاسی منتشر می کند لزوماً بیان دیدگاه این رسانه نیست، آراء و نظرات ایصال صرفاً در ستون سرمقاله منتشر می شود.  
۱
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما