plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۵ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۳
کد مطلب : ۴۰۳۰

لزوم هوشياری ديپلماتيك

رامين مهمان‌پرست
علاوه بر بي‌اعتمادي موجود ميان دو كشور كه با خروج دولت ترامپ از برجام تشديد شده است، وقتي كه تعهدات امريكا به اين سادگي توسط يك رييس‌جمهور نقض مي‌شود، روي ادعاهاي جديد او هم نمي‌توان حسابي باز كرد و به راحتي كسان ديگري اين حرف‌ها را هم نقض مي‌كنند.
لزوم هوشياری ديپلماتيك
آنچه در مورد مذاكرات آينده كشورهاي اروپايي و امريكا با ايران و همچنين چارچوب‌هاي اين مذاكره مطرح مي‌شود، بايد در داخل كشور با هوشياري و با دقت مورد بررسي قرار گيرد. اين ابتكارها و پيشنهادها مي‌تواند فقط جنبه تبليغاتي براي امريكايي‌ها داشته ‌باشد و فقط با هدف استفاده در فضاي انتخاباتي پيش رو، شعارهايي مطرح شود كه ظاهر قشنگي داشته‌ باشد، بدون اينكه محتوايي داشته ‌باشد.

آن‌گونه كه در ديدارهاي رييس‌جمهور امريكا با رهبر كره‌شمالي ديديم، ممكن است مذاكرات امريكايي‌ها فقط با هدف شكستن فضاي سنگين فقدان رابطه با كره‌شمالي و دستاوردهاي تبليغاتي انجام شود، بدون اينكه هيچ محتوا و هدفي براي آن پيش‌بيني شده‌ باشد. امريكايي‌ها ممكن است دنبال اين باشند كه مذاكره كنند تا ايران را از چارچوب‌ها و مواضع اصولي خود خارج كنند اما در عوض هيچ دستاوردي براي ايران ارمغان نيايد.

آنها ممكن است با دريافت مذاكره به عنوان يك امتياز، مجددا همان ادعاهاي قبلي خود را مطرح كنند، وارد بحث‌هايي مانند برنامه دفاعي و موشكي جمهوري اسلامي ايران شوند يا بخواهند ادعاهاي قديمي را در مورد برنامه هسته‌اي و نفوذ منطقه‌اي ايران تكرار كنند. امريكا نشان داده است كه اين بهانه‌هاي بي‌پايه و اساس را هر زمان كه اراده كند مطرح مي‌كند. تلاش امريكا، بيش از هر چيز اين است كه مقاومتي كه در برابر فشارهاي امريكا وجود دارد، شكسته شود و اختلاف و دودستگي درون كشور ايجاد شود.

بايد مراقب بود كه نمايش اينكه ترامپ تمايل به مذاكره با تهران دارد، اين هدف دنبال مي‌شود كه دودستگي درون كشور ايجاد شود، يك عده بگويند كه مذاكره به نفع كشور است و عده‌اي ديگر هم با اشاره به آزمايش ‌پس داده ‌بودن امريكا در برجام، بگويند كه مذاكره دردي را دوا نمي‌كند. اين مانور امريكا روي وعده مذاكره، در واقع تلاشي است براي ايجاد اختلاف درون ايران و شكاف و دودستگي ميان ملت و دولتمردان ايراني كه بايد با هوشياري تمام و تدبير كامل با آن برخورد شود. اين فقط امريكا نيست كه ممكن است اهدافي متفاوت را از شعارها و اظهارات ظاهري‌اش دنبال كند.

نقشي كه امانوئل مكرون رييس‌جمهور فرانسه، در وساطت ميان ايران و امريكا براي خود درنظر گرفته است، انگيزه‌هاي مختلفي دارد. يك مساله به موقعيتي برمي‌گردد كه فرانسه در اتحاديه اروپا دارد. يكي از انگيزه‌هايي كه دولت فرانسه دنبال مي‌كند بحث رهبري اتحاديه اروپا در غياب بريتانياست.

بحث برگزيت باعث شده كه رهبري اتحاديه اروپا دراختيار فرانسه و آلمان قرار گيرد و درنتيجه شرايط شكننده‌اي كه در ائتلاف رهبري آلمان ايجاد شده است، اين فرصت را براي امانوئل مكرون رييس‌جمهور فرانسه ايجاد كرده تا با خلاقيت‌ها و ابتكارهاي خودش نقش موثرتري در رهبري اتحاديه اروپا بازي كند. در ادامه اين مسير مساله ديگر اين است كه فرانسه بي‌ميل نيست بحث نفوذ خود در منطقه خاورميانه را احيا كند و به مناطقي كه از دوران استعمار در آنها نفوذ داشته است، تسلط بيشتري پيدا كند. همزمان با اين تحولات، انتخابات رياست‌جمهوري در امريكا نيز نزديك مي‌شود.

دونالد ترامپ رييس‌جمهور امريكا به دنبال اين است كه دستاويزها و امتيازهايي براي شكست رقباي دموكرات خود دراختيار داشته ‌باشد. اگر بتواند اين‌گونه وانمود كند كه توانسته بحث مذاكره با ايران را به صورت جدي‌تر دنبال كرده و راه‌حلي براي پرونده ايران پيدا كند، مي‌تواند يك برگ برنده براي انتخابات رياست‌جمهوري امريكا به دست بياورد.

نشست خبري دوشنبه‌شب ترامپ با مكرون، تلاش مي‌كرد كه رقباي دموكرات خود را سرزنش كند و تلاش مي‌كرد دولت قبلي امريكا را عامل مشكلات معرفي كند. او در نفي برجام، اين توافق را اشتباه دولت باراك اوباما و فريب خوردن جان كري، وزير خارجه پيشين معرفي مي‌كرد.

اين مساله نشان‌دهنده اين است كه آقاي ترامپ از طرح موضوع مذاكره دنبال امتيازگيري و تاثيرگذاري بر افكار عمومي امريكا براي انتخابات است. اين رويكرد باعث مي‌شود تا ترديد در مورد حسن‌نيت و صداقت ترامپ در اظهاراتش در مورد «تبديل ايران به يك كشور ثروتمند»، «تمايلش به حل مساله با ايران» و «بزرگ بودن ملت ايران» وجود دارد.

اين ترديدها باعث مي‌شود كه علاوه بر بي‌اعتمادي موجود ميان دو كشور كه با خروج دولت ترامپ از برجام تشديد شده است، وقتي كه تعهدات امريكا به اين سادگي توسط يك رييس‌جمهور نقض مي‌شود، روي ادعاهاي جديد او هم نمي‌توان حسابي باز كرد و به راحتي كسان ديگري اين حرف‌ها را هم نقض مي‌كنند.

سوالي كه وجود دارد اين است با اين انگيزه‌ها، تا چه اندازه اين ابتكارها و رويكردها مي‌تواند به نجات برجام كمك كند. ايران همواره اعلام كرده كه برنامه هسته‌اي‌اش كاملا صلح‌آميز است، در چارچوب NPT حركت مي‌كند و حق ملت ايران است كه از دانش‌هاي پيشرفته براي توسعه كشور استفاده كنند.

توافق برجام مي‌تواند نقاط قوت و ضعفي به لحاظ فني و حقوقي داشته ‌باشد يا مخالفان و موافقان و منتقدان و هواداراني داشته ‌باشد، مسلما در بحث افكار عمومي به دنيا ثابت كرد كه برنامه هسته‌اي ايران كاملا صلح‌آميز بود و گزارش‌هاي مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي دست‌كم 15بار صداقت و حسن‌نيت ايران را ثابت كرد و بي‌پايه و منطق بودن حرف‌هاي ضدايراني را در جهان اثبات كرد، به‌ويژه بعد از انتخاب دونالد ترامپ به رياست‌جمهوري امريكا و خروج او از برجام، ورق در برنامه هسته‌اي ايران كاملا برگشت و اكنون اين امريكاست كه در افكار عمومي جهان به عدم اجراي تعهداتش متهم مي‌شود.

اگر از منظر افكار عمومي و ديپلماسي عمومي نگاه كنيم، ورود به برجام فرصتي براي ما ايجاد كرد تا از جايگاه خودمان دفاع كنيم. اما اگر بخواهيم اين پرسش را مطرح كنيم كه برجام به لحاظ اقتصادي چه دستاوردي براي ايران داشت، متاسفانه بايد بگوييم كه به دليل بدعهدي‌هاي امريكا، خروج اين كشور از برجام و فشارهايي كه به كشورهاي جهان براي توقف اجراي تعهدات‌شان وارد كرد، باعث شد تا اين دستاوردها دچار اشكال عمده شود.

ناتواني اروپا در اجراي تعهداتش و شايد فقدان اراده در ميان برخي كشورهاي اروپايي براي اجراي تعهدات‌شان در برجام، باعث شد كه بهره‌مندي اقتصادي ايران از برجام و توسعه روابط تجاري با جهان از طريق برجام، به‌دليل اين بدقولي‌ها امكان‌پذير نباشد. جمهوري اسلامي ايران با تكيه بر دستاوردهاي حقوق و ديپلماسي عمومي برجام، بايد به دنبال راهكاري باشد تا بتواند عدم اجراي تعهدات اقتصادي، مالي، بانكي و سياسي برجام را از طريق راهكارها و ابتكارهاي هوشمندانه جبران كند.

انتهای پیام/*
۲
مرجع : اعتماد
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما