plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۷
کد مطلب : ۳۷۵۷

مردم می‏پرسند کی نوبت آواربرداری داخلی است

محمدعلی وکیلی
مگر «دولت رفاه» در ذات تعریف حکومت نیست؟ در واقع ما باید به خودمان نهیب بزنیم که مردم برای «تحمل کردن»، چیزی را تحمل نکردند! در شرایط کنونی، زیست مردم در معرض تهدید جدی است. 
مردم می‏پرسند کی نوبت آواربرداری داخلی است
۱- قصه ما و آمریکا، نقطه اوج بحرانش را گذرانده است. هنوز بحران تمام‏ نشده، اما به نظر من آمریکا مزیت‏های استراتژیکش در منطقه را از دست داده است و ما توانسته‏ایم در این یکی دو سال، این بحران را خوب مدیریت کنیم. 

۲- اوج‏ گیری تنش ما با آمریکا در دوران ترامپ علت ‏های متعددی می‏ تواند داشته باشد. گذشته از هر علتی اما این بحران نقاط ضعف و قوت راهبردهای ما را نشان داد. به تعبیری مزیت ‏ها و تهدیدهای استراتژیک ما را آشکار کرد. اکنون می ‏توانیم یک آسیب‏ شناسی از استراتژی‏ های خود به دست دهیم و احیاناً در برخی از راهبردهای خود تجدیدنظر کنیم.

۳- گذشته از آشکارگی در ابعاد استراتژی‏ های منطقه‏ ای، این جنگ اقتصادی نقاط آسیب‏ پذیرِ داخلی ما را نیز آشکار کرد. در واقع آسیب‏ پذیری ما، هم در ابعاد استراتژیک و هم در امور کوچک‏تر و عملیاتی ‏تر در این نزاع، مشخص شد. به تعبیری ما اکنون می‏توانیم تصویر واضح‏تری از استراتژی‏ های تولیدِ «قدرت ملی» و برنامه‏ های عملیاتیِ «منشور حکمرانی» در کشورمان به دست دهیم.

۴- به همین علت می‏توان از درس‏های بحران‏های اخیر سراغ گرفت. اکنون که از گردنه‏های مهم با تاب‏ آوری و تحمل مردم عبور کردیم نوبت آواربرداری است. اکنون که به داخل می‏نگریم مردمانی با عزت و صلابت اما زخم‏خورده و آسیب‏دیده می‏بینیم. به ایران که می‏نگریم آن را کشوری هرچند راست‏قامت و سربلند اما با سر و صورتی خونی و زخمی و تیرو‏ترکش‏خورده می‏بینیم. 

۵- باید حواس‏ ها و هواها را چرخاند و به این آوارها نگاه کرد. مردم از خود می‏ پرسند اکنون که در این جنگ اقتصادی کشور توانست نرخ ارز را مهار کند چرا افسار قیمت‏ ها کشیده نمی‏ شود؟ من از پیچیدگی رابطه نرخ ارز و قیمت کالا مطلعم؛ اما مگر مهم‏تر از زیست‏ پذیر کردنِ کشور، حکومت وظیفه‏ ای دارد؟ مگر «دولت رفاه» در ذات تعریف حکومت نیست؟ در واقع ما باید به خودمان نهیب بزنیم که مردم برای «تحمل کردن»، چیزی را تحمل نکردند! در شرایط کنونی، زیست مردم در معرض تهدید جدی است. 

۶- واضح است که امنیت نیاز اساسی و اولیه ما است. ما آن را با هیچ چیزی معامله نمی‏ کنیم. امنیت را هم در سایه استقلال معنا کرده‏ایم. یعنی نمی‏توانیم در یک خانه مجللی که صدای چکمه سرباز بیگانه که دارد دور خانه راه می‏رود و اختیار عبور و مرور را دارد در آن به گوش می‏رسد، احساس امنیت کنیم. این جزو اصول ما است. اما این‏سان از امنیت و عزت نیاز است تا بتوان با کیفیت دیگری «زندگی» کرد. به «زندگی» معنای دیگری بخشید. اکنون اگر فکر جدی نشود خودِ «زندگی» در مخاطره است. مردم از ما می‏پرسند چرا اصلاح ساختارهای بیمار و برنامه‏هایی که برای تقویت قشر آسیب‏ پذیر اعلام کردید به نتیجه نمی‏رسد. می‏پرسند اگر دولت بی‏رمق و کم‏‏‌حمیت است، در مجلس چه خبر است که شما نمی‏توانید با نظارتِ درست، آنان را پاسخگو کنید؟ 

۷- راستش را بخواهید در درون کشور هیچ کار جدی در آواربرداری از آثار جنگ اقتصادی انجام نشده است. و ما توجیهی برای آن نداریم! جز اقدام هرچند مثبت اما کم‏ تاثیرگذار در برخورد با چند فاسد اقدام دیگری در مبارزه با اصل فساد انجام نداده ‏ایم. مشخص نیست چرا در ایجاد شفافیت به وسیله اصلاحات در ساختار اقتصادی و مدیریتی کشور تعلل می‏‌ورزیم؟ مشخص نیست چرا برای ایجاد عنصر پاسخگویی در سیاست تردید داریم؟ برای مردم پذیرفته نیست که چرا حذف یارانه ثروتمندان، شفافیت بنگاه‌‏ها، اخذ مالیات از خانه‏‌های خالی و به‏‌طور ‏کلی جلوگیری از فرار مالیاتی به نتیجه نمی‏‏‌رسند.

انتهای پیام/*
۱۲
مرجع : ابتکار
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما