plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۵
کد مطلب : ۴۹۱۴

چرا «تهران، براي همه؟»

غلامحسین محمدی
شاكله امروزي جمعيت تهران، به‌‍‌طور عمده در يك قرن گذشته و به دليل توسعه ناموزون كشور به وجود آمده است. تمركز امكانات در شهر تهران، تصويري رويايي از اين شهر ساخته كه در طول زمان آن را به مقصد شهرونداني از نقاط مختلف كشور بدل كرده است.
چرا «تهران، براي همه؟»
تهران، شهري براي همه، قبل از هر چيز ايده‌اي انساني است. وقتي از «همه» حرف مي‌زنيم، مي‌توانيم از قوميت و جنسيت و طبقه و مذهب و نژاد، فراتر رفته و به «انسانيت» فكر كنيم. وقتي از «همه» حرف مي‌زنيم، مي‌توانيم مرزهاي انواع تبعيض را پشت‌سر بگذاريم و به سمت عدالتي فراگير حركت كنيم؛ از تفاوت‌ها عبور كنيم و الگويي انساني براي همزيستي اقشار مختلف مردم در كنار هم بسازيم. همان‌گونه كه امير مومنان علي(ع) در نامه خود به مالك اشتر فرمود: «مهرباني با مردم را پوشش دل خويش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حيوان شكاري باشي كه خوردن آنان را غنيمت داني، زيرا مردم دو دسته‏‌اند؛ دسته‏اي برادر ديني تو و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مي‏‌باشند.» تهران، به دلايل مختلف داراي ظرفيت‌هاي مناسبي براي تحقق چنين الگويي است.

شاكله امروزي جمعيت تهران، به‌‍‌طور عمده در يك قرن گذشته و به دليل توسعه ناموزون كشور به وجود آمده است. تمركز امكانات در شهر تهران، تصويري رويايي از اين شهر ساخته كه در طول زمان آن را به مقصد شهرونداني از نقاط مختلف كشور بدل كرده است. توسعه ناموزون، به همراه خود عوارض متعددي براي شهر تهران به همراه داشت؛ عوارضي مانند حاشيه‌نشيني، شلوغي و ترافيك، آلودگي هوا، عقب‌ماندگي رشد خدمات اجتماعي از رشد جمعيت و... با وجود اين، مهاجرت شهرونداني از قوميت‌ها و طبقات و حتي مذاهب مختلف به شهر تهران، سبب شد تا تهران به شهري بدل شود كه با وجود همه مشكلات و مسائل شهر، هيچ هويت سلطه‌يافته‌اي جز تكثر مسالمت‌آميز ساكنان آن بر شهر حاكم نشود. تهران از همان آغاز شهري بود كه شهروندان مي‌توانستند در آن بيشتر همان‌گونه كه هستند زندگي كنند. به معناي مثبت كلمه در شهر گم شوند و نگران چشمان نظاره‌گر فرهنگ سلطه‌يافته نباشند. در عين حال اين مساله به معناي فقدان هويت در شهر تهران نبود. همين شهروندان، به صورت عرفي قوانين اخلاقي مسالمت‌جويانه‌اي را در شهر بنا گذاشتند و يكديگر را به رسميت‌ شناختند و به هم اعتماد كردند، به‌گونه‌اي كه در روايات تاريخي از شهر تهران، كمتر شاهد گزارش‌هايي مبني بر نزاع و درگيري ميان هويت‌هاي مختلف ساكن در شهر هستيم.

همه مهاجران، شهرستاني‌ها و روستايي‌هايي كه به تهران آمدند همين فرهنگ را از آن خود كردند و به جزيي پايدار از هويت شهر تهران بدل شدند؛ هويتي صلح‌طلب، دلسوز و مداراگر. اين هويت را بهتر از همه يكي از برجسته‌ترين نمادهاي فرهنگ و ادب ما، سعدي به نظم در آورده است:

بني آدم اعضاي يكديگرند/ كه در آفرينش ز يك گوهرند

چو عضوي به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نباشد قرار

تو كز محنت ديگران بي‌غمي/ نشايد كه نامت نهند آدمي

نمونه عالي چنين همزيستي هويتي در شهر تهران را ما مي‌توانيم در خيابان سي‌تير مشاهده كنيم. اين خيابان سند افتخار صلح‌طلبي و مداراجويي هويتي ايرانيان و به‌خصوص تهرانيان است. كليساي انجيلي پطرس مقدس، كليساي ارامنه حضرت مريم، كنيسه حييم، آتشكده آدريان و مسجد حضرت ابراهيم، پايداري فرهنگي را نشان مي‌دهند كه امروز نه فقط نياز ايران كه نياز جهان است. ما بايد احساس تعلق به همين فرهنگ را در شهر تهران تقويت كنيم. فرهنگي كه در برابر اسلام‌هراسي و مهاجرستيزي و ملي‌گرايي افراطي‌اي كه امروز در جهان در حال
سر بر آوردن است، حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارد.

آشنايي با فرهنگ صلح‌طلب و مداراگر تهراني و تلاش براي حفظ و بسط آن در عرصه‌هاي مختلف، وظيفه امروز همه ما شهروندان تهراني است. متاسفانه در سال‌هاي اخير، سيطره ايده تراكم‌فروشي بر اقتصاد شهر بر فاصله طبقاتي در شهر افزوده و شمال و جنوب شهر را از هم بيگانه ساخته است. در كنار آن دشوار شدن شرايط اقتصادي كشور و تداوم توسعه ناموزون، باعث ادامه مهاجرت‌ها به شهر تهران و رشد حاشيه‌نشيني در اين شهر شده است. خطري كه امروز هويت مسالمت‌جويانه و صلح‌طلب تهراني را تهديد مي‌كند، آن است كه شهروندان تهراني، براي مسائلي كه بيش از هر چيز ريشه‌هاي اقتصادي داشته‌اند، علل هويتي قائل شوند. دوگانه‌هايي مانند تهراني-شهرستاني يا مهاجر-اصيل كه امروزه
-عمدتا ناآگاهانه- گاه اينجا و آنجا شنيده مي‌شود و به طرد گفتماني مهاجر و روستايي و افغانستاني و حاشيه‌نشين و دستفروش و كودك‌كار منجر مي‌شود، پديده‌اي جديد و تخريب‌كننده هويت افتخارآميز تهراني است. فراموش كردن اين نكته كه عمده ساكنان تهران امروز را طي چند نسل تركيبي از همه مهاجران و روستايي‌ها و شهرستاني‌ها و قوميت‌ها و مذاهب شكل ‌داده‌اند، در طول زمان، به نزاع‌هاي هويتي در شهر منجر خواهد شد. بار كردن معناي هويتي بر شكاف‌هاي طبقاتي، خود به مانعي در جهت تحقق عدالت و بدل شدن تهران به شهري براي همه خواهد انجاميد. متاسفانه رشد همين‌گونه تفكرات در ميان ما، باعث شده كه دست‌كم در پاره‌اي از مواقع، ما برخورد مناسبي با افغانستاني‌هاي عزيزي كه خسته از جنگ و رنج‌هاي آن، به كشور ما مهاجرت كرده‌‌اند، نداشته باشيم و نتوانيم تصوير هويت واقعي تهراني را به آنها عرضه كنيم.

ما در مديريت شهرداري تهران در اين دوره، كاملا متوجه اين ‌دست تهديدات فرهنگي بوده‌ايم و تلاش خود را مصروف تبديل هر چه بيشتر تهران به شهري براي همه نموده‌ايم. تقويت هويت تهراني مبتني بر پذيرش تفاوت‌ها و پرهيز از ديگري‌سازي و طرد، محور حركت ما بوده است. مطمئنا چنين سياستي بدون تلاش براي كاهش فاصله طبقاتي در شهر و رشد عدالت اجتماعي و اقتصادي موفق نخواهد شد. چنين تلاشي مستلزم همكاري همه شهروندان تهراني است. اگر قرار بر حفظ هويت تهراني باشد، همه ما بايد براي كاهش فاصله طبقاتي و تقويت همبستگي اجتماعي ميان اقشار مختلف تلاش كنيم. روياي ما براي آينده تهران، شهري است كه همه ساكنان آن فارغ از جنسيت و قوميت و مذهب و نژاد به آن احساس تعلق و افتخار كنند.

انتهای پیام/*
۱
مرجع : اعتماد
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما