plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۲۷ تير ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۰
کد مطلب : ۲۹۹۱

به دموکرات‏ها دل نبندیم

محمدرضا ستاری*
ر همین راستا، به گفته برخی از کارشناسان اختلاف ‏نظر دموکرات‌ها با ترامپ بر سر برجام و اینکه آنها او را متهم به بستن درهای دیپلماسی می‌کنند، از آنجا نشأت می‌گیرد که دموکرات‌ها قائل به سیاست تغییر نقش ایران با وجود برجام هستند و ترامپ این سیاست را بدون برجام دنبال می‌کند.
به دموکرات‏ها دل نبندیم
در چهارمین سالگرد برجام، این توافق بین‌المللی بیش از هر زمان دیگری با مخاطره روبه‏رو است؛ به‏طوری‏که به گفته بسیاری از ناظران در کما، شرایط اضطراری و حتی سراشیبی سقوط قرار دارد.
در این میان و در‏حالی‏که پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای علاوه بر تشدید تحریم‌های ایران، به دامنه تنش‌ها نیز افزوده شده است، پس از چهارده ماه شاهد هستیم که سایر شرکای برجام قادر به اقداماتی در جهت کنترل و حفظ شرایط نبوده‌اند. لذا اگر این گزاره را که اروپا در مسائل کلان با آمریکا هم‏‌راستا بوده و به غیر از برجام در سایر سیاست‌های تشدید فشار ایالات متحده با ایران همسویی نشان می‌دهد را به کناری گذاشته و فرض کنیم که سه قدرت اروپایی علی‏رغم اراده‌شان، توان مقابله با آمریکا را ندارند؛ به این نتیجه می‌رسیم که اکنون برجام به نقطه رویارویی دوجانبه میان ایران و آمریکا تبدیل شده و هر رویدادی در آینده از دل راهبردهای تهران و واشنگتن بیرون خواهد آمد.
در همین رابطه است که موضوعات مختلفی از جمله مقاومت، مذاکره، توافق و حتی تعامل را می‌توان از دل حوادث آینده میان این دو کشور متصور بود. از آنجا که هر کدام از این موضوعات دارای ابعاد و دامنه‌های خاص خود هستند، در این نوشتار سعی بر آن داریم که تنها یک گزینه را مورد بررسی قرار دهیم. گزینه‌ای که نه‏تنها در ایران، بلکه از گوشه و کنار دنیا و حتی داخل آمریکا نیز هر‏از‏گاهی به گوش می‌رسد؛ اینکه منتظر بمانیم تا ترامپ به عنوان یک رئیس‌جمهوری نامتعارف یا با استیضاح و یا با شکست در انتخابات 2020 کنار برود.
حال اگر یکی از استراتژی‌های ایران برای کاستن از بار فشارها و مقاومت در برابر آمریکا را کنار رفتن ترامپ با هر کدام از دو گزینه مطرح شده در نظر بگیریم، لازم به ذکر است که برای استیضاح و برکناری ترامپ نباید چندان خوش‌بین‌ بود. زیرا اولاً فرآیند استیضاح در آمریکا، فرآیندی بسیار پیچیده است که لزوماً منجر به عزل رئیس‌جمهوری نخواهد شد. در ثانی اگر این فرآیند پیچیده هم کلید خورده و باعث کنار رفتن ترامپ شود، تازه ما تا انتخابات بعدی با مایک پنسی روبه‏رو خواهیم بود که به عنوان معاون رئیس‌جمهوری به گفته ناظران در بسیاری از جهات از شخص دونالد ترامپ تندروتر محسوب می‌شود.
در مورد شکست ترامپ در انتخابات 2020 نیز اوضاع چندان مطلوب‌تر از گزینه استیضاح او نیست؛ زیرا ترامپ اکنون با عملکرد اقتصادی خود و پیشتیبانی‏ای که گروه‌های پرنفوذ سیاسی و همچنین صاحبان صنایع بزرگ از او به عمل می‌آورند، در وضعیتی بی‌سابقه توانسته حمایت قابل توجهی از طبقات زیر متوسط سفید‏پوستان آمریکایی و کشاورزان نواحی مرکزی و جنوبی را به خود جلب کند. از سوی دیگر دموکرات‌ها نیز با از دست دادن اهرم فشار روسیه گیت که تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در سبد آن گذاشته بودند، با رو در رو قرار دادن سندرز و بایدن به نظر می‌رسد که بار دیگر مرتکب اشتباه گذشته خود در انتخابات سال 2016 شده‌اند.
با این توضیحات، اگر فرض را بر این بگیریم که ترامپ در انتخابات 2020 شکست خورده و موجب خوشحالی بسیاری از مردم دنیا شود، تازه به موضوع اصلی برجام و نحوه برخورد دموکرات‌ها با این توافق و ایران خواهیم رسید. با اندک آشنایی از ساختار سیاسی آمریکا می‌توان دریافت که راهبرد امنیت ملی بلند‏مدت این کشور بر اساس «establishment» یا به بیان واضح‌تر سیاست مستقر تعیین و اجرایی می‌شود که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان تنها با ادبیات متفاوت و ابزارهای مختص به خودشان در جهت تحقق آن اقدام می‌کنند. این establishmenاست که مشخص می‌کند حضور نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه باید چگونه باشد و یا راهبرد سیاست خارجی این کشور در چه مسیری حرکت کند. برای دو نمونه شاهد بودیم که اوباما علی‏رغم تمامی شعارهای خود حتی قادر به بستن یک زندان گوانتانامو نشد و ترامپ نیز آن طور که وعده داده است، توان کاستن از نیروهای نظامی آمریکا در سوریه و افغانستان را بعد از ماه‌ها نداشته است.
در همین راستا، به گفته برخی از کارشناسان اختلاف ‏نظر دموکرات‌ها با ترامپ بر سر برجام و اینکه آنها او را متهم به بستن درهای دیپلماسی می‌کنند، از آنجا نشأت می‌گیرد که دموکرات‌ها قائل به سیاست تغییر نقش ایران با وجود برجام هستند و ترامپ این سیاست را بدون برجام دنبال می‌کند. یعنی طبق راهبرد امنیت ملی آمریکا، سیاست تشدید فشارهای این کشور بر ایران فرقی در بودن یا نبودن ترامپ نداشته و تنها در ادبیات و برخی رویکردها ممکن است با یکدیگر تفاوت پیدا کند. از این رو اگر موضوع رفتن ترامپ برای ایران اکنون به عنوان یک راهبرد اصلی مطرح باشد، یقیناً بسیار غیر‏استراتژیک خواهد بود؛ اما اگر در قالب و چارچوب یک استراتژی کلان به مثابه تاکتیک به آن نگاه شود، می‌تواند به‏‌عنوان یک گزینه در کنار گزینه‌های دیگر به آن فکر کرد. کما اینکه هنوز هم مشخص نیست اگر دموکرات‌ها در 2020 کاخ سفید را فتح کنند، چه پیش‌شرط‌هایی را برای بازگشت به برجام و برخی از معافیت‌های تحریمی بر روی میز خواهند گذاشت.
انتهای پیام/*
۰
مرجع : ابتکار
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما