plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۴ تير ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۰
کد مطلب : ۲۴۵۹۹

ایران و بریکس در مسیر جدید

میرزا رضا توکلی
بریکس و بریکس پلاس از جایگاه ویژه‌ای در خط بندی‌های جدید بین‌المللی برخوردار است که البته در کنار عزم جزم کشورهای حاضر در آن برای به چالش کشیدن قدرت محوری غرب و توجه جدی به چند جانبه گرایی؛ لازم است که در میدان عمل نیز اقدامات مهم، حداقلی و پایه‌ای هر چه سریع‌تر به جریان بیفتد.
ایران و بریکس در مسیر جدید
«بریکس» نام گروهی متشکل از 4  کشور نوظهور اقتصادی در جهان یعنی چین، روسیه، برزیل و هند است  که 16 سال پیش استارت آن زده شد، سه سال بعد نخستین جلسه سران آن در سال 2009 شکل گرفت و کمی بعد و در سال 2012 آفریقای جنوبی نیز به جمع آن‌ها اضافه شد.  

گروهی که با داشتن نزدیک به نیمی از مردم جهان،حدود 30 درصد مساحت کره خاکی  و برخورداری از ۲۵ تا ۲۸ درصد از توان مالی جهانی نشان می‌داد که از ظرفیت بالایی برخوردار است.  

مهم‌ترین فلسفه شکل گیری  « بریکس» به چالش کشیدن نظام توسعه اقتصادی و جهانی که غرب آن را پرچمداری می‌کرد، بود و به نوعی در تک صدایی توسعه غربی،  بلند گوی جانبه گرایی، برهم زننده تعادل ایجاد شده از سوی غرب در نظم جهانی و رهبر تغییر الگوی توسعه اقتصادی و جهانی سازی به حساب می‌آمد.

بریکس یک ائتلاف فراقاره‌ای به شمار می‌آید که می‌تواند  ساختاربندی جدیدی را برای اقتصاد و سیاست جهانی فراهم  کند.

این تعریف‌ها از این تشکل  نشان می‌داد که کارشناسان ظرفیت‌های این پیمان جدید را بسیار جدی گرفته‌اند هرچند در میدان عمل این تشکل به رغم وجود این امتیاز‌های نسبتا  بی مانند با چالش‌هایی نیز در درون خود مواجه بوده و هست.  

همکاری های  اعضای بریکس  به طور کلی شامل مواردی نظیرِ افزایش مبادلات تجاری بین کشورهای عضو و در نتیجه کاهش وابستگی اقتصادی به اروپا و آمریکا، تشکیل بانک توسعه و ذخیره ارزی در برابر نهادهای غربی همچون بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، ایجاد روابط جنوب-جنوب، استفاده از ظرفیت کشورهای در حال توسعه برای تغییر مناسبات اقتصاد جهانی و عادلانه تر کردن آن، ایفای نقش موثر در یاری رساندن به کشورهای در حال ورشکستگی و نیز تاثیرگذاری مثبت بر بحران‌های سیاسی یا اقتصادی مهم جهانی بود.  

البته «بریکس»  تنها به موضوعات اقتصادی محدود نشده و تبادلات فرهنگی و سیاسی نیز در دستور کار این گروه قرار گرفته و در قبال مسائل مهم جهانی و تنش‌های منطقه‌ای همچون بحران سوریه، افغانستان، سودان و تحریم‌های ایران نیز عکس‌العمل نشان داده‌ است.

در این بین اما رفته رفته وجود همان چالش‌های درونی همچون اختلافات سیاسی، پراکندگی جغرافیایی به ویژه کند شدن موتور اقتصادی  این کشورها از جمله  آفریقای جنوبی، این گروه را با افول نسبی همراه کرد و  پاندمی کرونا کافی بود که این شرایط را بغرنج‌تر کند.

اما این وضعیت فقط مختص به بریکس نبوده و بحران اقتصادی جهانی و پاندمی کرونا  خیلی نهادهای جهانی دیگر را نیز تحت تاثیر قرار داد. در عین حال به نظر می‌رسد بریکس  اکنون در یک موقعیت خاص و نقطه عطف قرار گرفته است.  

جنگ روسیه – اوکراین  این رویداد مهم بین‌المللی   می تواند سرآغازی بر نظام بندی‌های جدید جهانی در پسا کرونا باشد . نقطه عطفی که باعث شده  این کشورها  موضع خود در برابر بلوک غرب و چند جانبه گرایی را بار دیگر بازخوانی کرده، تعریف جدیدی برای سازمان‌های نظیر  «بریکس» و « سازمان شانگهای »ارائه  دهند.

 بازخوانی که در بطن خود حکایت از فعال‌تر شدن این سازمان‌ها خواهد داشت.   از روسیه گرفته که به سراغ «گروه 8» نوین رفت تا چین که نسخه آپدیت شده بریکس یعنی «بریکس پلاس» را روی میز گذاشت و از کشور‌های ایران، پاکستان، بنگلادش، نیجریه، کره، مکزیک،‌اندونزی، ترکیه، فیلیپین و ویتنام دعوت کرد تا در این اتحادیه حضور پیدا کنند.

با این توصیف باید گفت که بریکس و بریکس پلاس از جایگاه ویژه‌ای در خط بندی‌های جدید بین‌المللی برخوردار است که البته در کنار عزم جزم کشورهای حاضر در آن برای به چالش کشیدن قدرت محوری غرب و توجه جدی به چند جانبه گرایی؛ لازم است که در میدان عمل نیز اقدامات مهم، حداقلی و پایه‌ای هر چه سریع‌تر به جریان بیفتد.

 موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک کشورمان  در کنار منابع عظیم نفت و گاز زمینه مناسبی است تا همکاری ایران  با این کشورها بیش از پیش گسترش یابد و از سوی دیگر ظرفیت مناسب این کشورها  نیز چه از نظر فناوری چه از نظر سرمایه می‌تواند بخش قابل توجهی از نیازهای ایران را برآورده کنند.

انتهای پیام/*
۱
مرجع : خراسان
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما