تابستان هر سال در ایران بهعنوان فصل چالشهای زیرساختی و زیستمحیطی شهره است، اما تابستان ۱۴۰۳ با شدت بیسابقهی خود، بسیاری از نقاط کشور را گرفتار موج گرمای فلجکننده کرد. در تابستان ۱۴۰۳، دمای برخی شهرها مانند اهواز و آبادان به بالای ۴۵ درجه سانتیگراد رسید و این شرایط، منجر به افزایش چشمگیر مصرف برق خانگی و فشار مضاعف بر شبکهی برق شد.
از اوایل مرداد ماه، قطعیهای متعدد برق صنایع و شبکه خانگی آغاز شد و به تدریج موضوع، با تیتر «بحران قطعی برق در تابستان ۱۴۰۳» به یک چالش ملی تبدیل گردید. همزمان با مشکلات برق، بخشهای زیادی از کشور با خشکسالی طولانیمدت و کمبود منابع آبی مواجه شدند که قطعی آب در برخی شهرستانها را به دنبال داشت. شرایط زیستمحیطی نامناسب، به ویژه وقوع طوفانهای گردوغبار مکرر، باعث کاهش کیفیت هوا و ایجاد مشکلات تنفسی برای ساکنین شهرهای بزرگ شد. در نتیجه مجموعهای از این بحرانها، فعالیت اقتصادی، آموزشی و اجتماعی مردم با اختلالهای جدی روبرو شد و اعتماد عمومی به مدیریت بحران کاهش یافت.
این گزارش با نگاهی انتقادی اما محترمانه، از زبان یک شهروند دغدغهمند، به بازخوانی اتفاقات تابستان ۱۴۰۳، دلایل بنیادی آن و پیامدهای آن در ابعاد مختلف میپردازد.
* شدت موج گرما و تأثیرات آن
**دماهای بیسابقه و رکوردشکنیها
در مرداد و شهریور ۱۴۰۳، بسیاری از ایستگاههای هواشناسی ایران رکوردهای گرمایی جدیدی ثبت کردند، بهگونهای که در قم، دما به ۴۶ درجه و در زابل به ۴۵.۳ درجه سانتیگراد رسید. شهرهایی مانند اهواز، کرمانشاه و کرمان نیز با دماهای بالای ۴۴ درجه، در زمره نقاط گرم جهان قرار گرفتند و خدمات عمومی بهویژه در بخش انرژی و امدادرسانی را با بحران مواجه ساختند. وجود مناطق خشک و نیمهخشک در ایران، با پوشش حدود ۸۵ درصد از مساحت کشور، زمینه را برای تشدید گرمای تابستان فراهم کرد و این شرایط، استرس گرمایی را بهشدت بالا برد. از طرفی، نبود زیرساخت کافی برای مراقبتهای اولیه مانند مراکز افکارسنجی و کلینیکهای اورژانسی در برخی استانهای محروم موجب شد تا آمار قربانیان گرمازدگی افزایش یابد .
**پیامدهای سلامت و اجتماعی
موج گرما باعث افزایش چشمگیر مراجعات افراد مسن و دارای بیماریهای قلبی-عروقی به بیمارستانها شد و برخی شبها، مراکز اورژانس توان پاسخگویی به همهی بیماران را نداشتند. طبق گزارش وزارت بهداشت، تعداد موارد گرمازدگی در تیر و مرداد ۱۴۰۳ نسبت به سال گذشته بیش از ۳۰ درصد افزایش یافت و بیش از ۱۵۰ فوت ناشی از گرمازدگی در بیمارستانهای اهواز، ماهشهر و آبادان ثبت شد. کمبود آب خنککننده در بسیاری از نقاط شهری و روستایی، به ویژه در استانهای جنوبی، موجب شد که افراد برای تامین آب از پمپهای کشاورزی یا تانکرهای سیار استفاده کنند که گاهی این منابع آلوده بودند. مدارس و دانشگاهها بهدلیل گرمای طاقتفرسا در بعضی مناطق تعطیل شدند و آموزش آنلاین نیز به دلیل قطعی مکرر برق عملاً غیرقابل اجرا بود. در ادامه فشار اقتصادی، با بسته شدن ساعات کاری و سرد شدن دستگاههای سرمایشی، کارگران ساختمانی و کشاورزان قادر به ادامه فعالیت روزانه نبودند و درآمد بسیاری از خانوادهها بهشدت کاهش یافت .
* بحران قطعی برق و زیرساختهای فرسوده
**میزان ناترازی و آمار خاموشیها
بر اساس گزارش کمیسیون انرژی مجلس، در تابستان ۱۴۰۳ ناترازی برق ایران حدود ۲۰ هزار مگاوات بود و این رقم نسبت به سال گذشته ۱۰ درصد رشد داشت. شرکت توانیر اعلام کرد که بهدنبال پیک مصرف بالاتر از ظرفیت تولید، برنامه خاموشی سراسری از اوایل تیرماه در دستور کار قرار گرفت و در برخی مناطق صنعتی، چندین نوبت ۴ تا ۶ ساعته خاموشی اعمال شد. در شهریور ۱۴۰۳، مجدداً خاموشیها شدت گرفت و با افزایش ۲۵ هزار مگاواتی ناترازی برق، پیشبینی میشد فصل پاییز و زمستان نیز با ادامه این روند مواجه شوند. در روز برگزاری برخی آزمونهای سراسری، قطعی برق در مراکز برگزاری آزمون باعث نارضایتی گسترده داوطلبان و خانوادههایشان شد و مسئولان آموزشوپرورش را به واکنش واداشت. خاموشی مکرر، کسبوکارهای خرد مانند مغازهها و رستورانها را با مشکلات اقتصادی مواجه کرد و برخی واحدها خسارات جبرانناپذیری متحمل شدند.
**علل فنی و مدیریتی
فرسودگی زیربناها و نبود سرمایهگذاری لازم در نوسازی شبکه انتقال و توزیع برق، از اصلیترین دلایل قطعیهای مکرر برق بود. کمبود سوخت نیروگاهی نیز در تشدید خاموشیها نقش داشت؛ به طوری که تأمین سوخت مازوت برای برخی نیروگاهها بهموقع انجام نشد و این موضوع تولید برق را کاهش داد. اجرا نشدن مصوبات شورای عالی امنیت ملی مبنی بر تخصیص ۴۰ میلیون لیتر مازوت به نیروگاهها پس از شهریور ۱۴۰۳، به افزایش ناترازی برق در فصل پاییز و زمستان دامن زد. برنامهریزی نامناسب برای توزیع بار برق، به ویژه عدم استفاده از سیستمهای مدیریت مصرف و عدم اطلاعرسانی مؤثر به مردم، بار اضافی را بر شبکه وارد کرد. از سوی دیگر، نسبت بالای هدررفت انرژی در نیروگاهها که تا ۳۰ درصد تخمین زده میشد، نشاندهنده ضعف در نگهداری و نگهداشت تجهیزات بود.
**تأثیرات اقتصادی و اجتماعی قطعی برق
به دلیل خاموشیهای مداوم، واحدهای صنعتی در چند استان مهم مانند اصفهان و خوزستان مجبور به توقف تولید شدند و نتیجه آن افزایش نرخ بیکاری فصلی بود. کاهش ساعات کاری فروشگاهها و ادارات دولتی، تمایل مردم به خریدهای اینترنتی را افزایش داد، اما با قطعی اینترنت ناشی از اختلال در شبکه برق، این شیوه نیز عملاً غیرفعال شد. مدارس برای اجرای کلاسهای آنلاین مجبور شدند چند روز تعطیل کنند و آموزش حضوری نیز بهدلیل گرمای شدید و نبود سیستم سرمایشی مناسب در مدارس، به حالت نیمهتعطیل درآمد. مراکز درمانی و بیمارستانها علیرغم استفاده از دیزلژنراتورها، گاهی برای تامین برق اضطراری با مشکلات سوخترسانی روبرو شدند که میتوانست به جان بیماران آسیب بزند. در نتیجه ضعف مدیریت مصرف برق و ناتوانی در تأمین مداوم انرژی الکتریکی، اعتماد عمومی به وعدههای مسئولان کاهش یافت و شهروندان در فضای مجازی اعتراضات خود را گستردهتر کردند .
* مشکلات دسترسی به آب و تأمین نیازهای اساسی
**خشکسالی و پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی
خشکسالی مداوم در اغلب استانهای مرکزی و جنوبی ایران باعث کاهش ذخایر آبی سدها و منابع زیرزمینی شد و برخی سدها با کمتر از ۲۰ درصد ظرفیت خود کار میکردند. در استانهایی مانند اصفهان و یزد، چاههای عمیق آب با افت سطح آب مواجه شدند و آبخوانها بهشدت دچار افت شدند که کشاورزی را با بحران جدی روبهرو ساخت و آب و فاضلاب شهری بارها هشدار دادند که اگر الگوی مصرف اصلاح نشود، تعداد روزهای قطعی آب در تابستان افزایش خواهد یافت.
**قطعی آب و کمبود در مناطق شهری
شهرهای بزرگی مانند کرمان، رفسنجان و شهرضا در تابستان ۱۴۰۳ بهمدت چند ساعت در روز با قطعی آب مواجه شدند و مردم مجبور شدند آب را با تانکرهای سیار تأمین کنند. به گزارش رسانههای محلی، برخی روستاهای اطراف تهران تا ۲۴ ساعت با قطعی آب دستوپنجه نرم کردند و کودکان و سالمندان در این شرایط بیشترین آسیب را دیدند. در پی نشت شبکه آب و عدم ترمیم بهموقع خطوط فرسوده، هدررفت ۳۰ درصدی حجم آب در مسیر انتقال رخ داد و این نقصان، فشار بر منابع محدود آب را دوچندان کرد. نبود برنامهی دقیق برای زمانبندی قطعی و اطلاعرسانی ضعیف به شهروندان، باعث نارضایتی عمومی و تجمعهایی برای مطالبهی آب سالم شد. علاوه بر این، افزایش نرخ آببها در برخی شهرها با این توجیه مطرح شد که بخشی از هزینهها برای بهبود شبکه و حفر چاههای جدید صرف میشود، اما تا پایان تابستان تغییر محسوسی در وضعیت ایجاد نشد.
* پیامدهای زیستمحیطی: گردوغبار و آلودگی هوا
**افزایش مناطق خشک و طوفانهای گردوغبار
تابستان ۱۴۰۳ در پی کاهش نزولات جوی و کاهش روانآبها، گستره مناطق خشک داخلی افزایش یافت و طوفانهای گردوغبار در استانهای غربی و جنوبی رخدادهای مکرر شد. شهرهایی مانند اهواز، دزفول و سمنان بارها در لیست شهرهای با آلاینده بالا قرار گرفتند و شاخص کیفیت هوا (AQI) در برخی روزها به بیش از ۲۰۰ رسید که برای گروههای حساس خطرناک است. نبود پوشش گیاهی کافی در دشتها و نبود کاشت درختان مقاوم به خشکسالی، موجب افزایش فرسایش خاک و شدت گردوغبار شد.
**اثرات زیستمحیطی بر زندگی مردم
آلودگی هوا به ویژه بر بیماران تنفسی و کودکان تأثیر منفی گذاشت و آمار مبتلایان به آسم در تابستان ۱۴۰۳ نسبت به سال قبل ۲۵ درصد افزایش یافت. مدارس در شهرهای آلوده مجبور شدند روزهایی را بهعنوان تعطیلی اضطراری اعلام کنند تا دانشآموزان کمتر در معرض هوای ناسالم قرار گیرند. کاهش دید افقی در خیابانها باعث بروز تصادفات رانندگی جزئی و افزایش ترس و اضطراب عمومی شد، بهطوری که مردم از سفرهای غیرضروری اجتناب کردند. مسئولان به جای اجرای طرحهای مقابله با گردوغبار مانند ایجاد کریدور سبز و تالابسازی، ابتدا به تعطیلی روزانه صنوف آلاینده پرداختند که آلودگی هوا را موقتا کاهش میداد اما راهحل بلندمدت نبود.
* واکنشهای مردمی و نقد عملکرد مسئولان
**اعتراضات و مطالبات شهروندان
در تابستان ۱۴۰۳، کاربران شبکههای اجتماعی با هشتگهایی مانند «#قطع_برق_کافی_نیست» و «#آب_حق_ماست» اعتراضات خود را به وضعیت موجود اعلام کردند. در برخی شهرها مانند اهواز، مردم با برپایی تجمعهای کوچک مقابل ادارهی برق و آب و فاضلاب، اعتراض خود را به کمبود و قطع مکرر خدمات ابراز کردند.
۴۹. کسبهی بازار تهران نیز در پی خاموشیهای پیدرپی، یکی از روزها اقدام به تعطیلی صنف نمودند و از مسئولان خواستند تا برنامةریزی مناسبی در سراسری بودن برق در فصل تابستان داشته باشند. دانشجویان دانشگاههای شهرهای صنعتی نیز با انتشار بیانیههایی از دانشگاهها خواستند برنامههای آموزشی را با توجه به خاموشیهای احتمالی تنظیم کنند تا تداخلی در روند تحصیل پیش نیاید.
**نقدهای عملکرد وزارت نیرو و دولت
بسیاری از تحلیلگران انرژی معتقد بودند که وزارت نیرو بهموقع اقدام به خرید و تأمین سوخت نیروگاهی نکرد و اجرای مصوبات شورای عالی امنیت ملی در خصوص فک پلمب نیروگاههای مازوتسوز به تأخیر افتاد. برخی نمایندگان مجلس عملکرد دولت را در مدیریت بحران برق غیرقابل قبول دانستند و تاکید کردند که برای تابستان ۱۴۰۳ پیشبینیهای لازم بهدرستی انجام نشده بود. انتقاد دیگر کارشناسان به این بود که شبکه توزیع برق در شهرهای بزرگ سالهاست که نوسازی نشده و با کمبود سرمایهگذاری مواجه است؛ بنابراین، خاموشیها نتیجه طبیعی این ضعفها بود. در مورد بحران آب، نمایندگان شورای شهر برخی کلانشهرها به عملکرد شرکت آبفا اعتراض کردند و گفتند که عدم پخش عادلانه آب و مدیریت ناکارآمد در توزیع، شرایط را برای شهروندان سختتر کرده است. در نهایت، شهروندان از دولت جدید خواستند برنامهای جامع برای اصلاح الگوی مصرف برق، توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر و مدیریت بحران آب ارائه دهد تا تابستانهای آینده کمتر شاهد تکرار این رنجها باشیم .
* پیشنهادات و راهکارها
**نخست، بازسازی و نوسازی شبکهی برق ضروری است؛ دولت باید با جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، تجهیزات فرسوده را تعویض کرده و ظرفیت تولید را افزایش دهد. توسعه نیروگاههای خورشیدی و بادی در مناطق گرم و خشک کشور که پتانسیل بالایی برای انرژی تجدیدپذیر دارند، باید در اولویت قرار گیرد تا بار شبکهی سراسری کاهش یابد. معرفی و اجرای برنامههای تشویقی برای مردم جهت استفاده از مصرف بهینه برق، مانند تخفیف در قبوض برای مشترکانی که مصرف خود را تا ۱۰ درصد کاهش دهند، به فرهنگسازی کمک میکند.
برای مدیریت مصرف آب، استفاده از سیستمهای هوشمند آبیاری در کشاورزی و نصب کنتورهای هوشمند در مناطق شهری باید تسریع شود تا از هدررفت منابع آبی جلوگیری گردد. ایجاد کریدورهای سبز و احیای تالابها بهویژه در مناطق بحرانخورده مانند خوزستان و سمنان، به کاهش گردوغبار و بهبود کیفیت هوا کمک میکند. اطلاعرسانی شفاف و بهموقع از طریق رسانههای ملی و محلی درباره برنامهی خاموشی و قطعی آب، باعث کاهش تنشهای روانی مردم میشود و به آنها امکان میدهد برنامهریزی بهتری داشته باشند.
تشکیل کارگروههای مردمی با مشارکت نمایندگان شهرداری، استانداری و وزارت نیرو برای نظارت بر عملکرد و پیگیری سریع مشکلات مردم میتواند جلو هرگونه کمکاری احتمالی را بگیرد. در نهایت، آموزش عمومی درباره اهمیت مصرف بهینه انرژی و منابع آبی از طریق درج برچسبهای آموزشی روی قبوض و انتشار محتوا در شبکههای اجتماعی، باید سالانه تکرار شود تا اثرگذاری ملموسی داشته باشد.
* جمع بندی
تابستان ۱۴۰۳ برای بسیاری از ایرانیان، فصلی بود سرشار از درد و دغدغه؛ از گرمای سوزان و خاموشیهای پیاپی گرفته تا قطعی آب و تنفس در هوای ناسالم و گردوغبار. مشکلات فراتر از یک یا دو حوزه بود و نشان داد که ضعف زیرساخت، مدیریت مصرف و برنامهریزی نامناسب در سطوح بالا، باعث تکرار چنین بحرانهایی میشود.
هرچند دولتهای گذشته نیز برنامههایی اعلام کردند، اما در عمل تاخیر در اجرای مصوبات و نبود شفافیت باعث شد مردم از هرگونه وعده دلسرد شوند. وقت آن رسیده است که مسئولان با همکاری بخش خصوصی و مردم، نگاهی جامع به چالشهای انرژی و منابع آبی داشته باشند و طرحهای مؤثری را در بلندمدت عملی کنند.
شهروندان ایران حق دارند در تابستانهایی با دمای بالا، برق مطمئن داشته باشند، آب سالم بنوشند و هوای قابل تنفس در شهرهایشان جریان یابد؛ این خواسته نه تنها یک مطالبه ساده، بلکه حق اساسی هر انسانی است*
*شهروند خبرنگار ایرانی
انتهای پیام/*