شواهد و قرائن نشان میدهند که آمریکاییها هرگاه به آخر خط میرسند، سخن از مذاکره به میان میآورند و در باغ سبز نشان میدهند.
«دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا از روز اول وعده کرده بود که بهمحض قدم گذاشتن در کاخ سفید، برجام را پاره کند و پس از جلوس بر کرسی اتاق بیضی محل کارش، هر روز برای جمهوری اسلامی خط و نشان کشید.
وعده کرد تحریمهای سنگین و همهجانبهای اعمال کند و به قول خودش، سختترین محدودیتهایی که «بشر بر بشر» وضع کرده را علیه کشورمان به جریان درآورد.
با این حال، یک سال پس از خروجش از برجام و اعمال تحریمهای وحشیانه، در چرخشی آشکار اعلام کرد که آماده مذاکره با ایران است و از شماره تماسی سخن به میان آورد که برای تماس مقامات تهران با کاخ سفید به سفارت سوئیس در ایران داده بود.
علت این عقبگرد کاملاً آشکار بود؛ تحریمها به نتیجه نرسید و به قول رسانههای آمریکایی با شکست مواجه شد. به نوشته روزنامه «لسآنجلس تایمز»، «هدف این تحریمها فشار بر ایران برای قبول محدودیتهای اعمالشده از طرف آمریکا بر قدرت نظامی آن و در کل، فروپاشی نظام و روی کار آمدن یک رژیم دستنشانده بوده است.
به نظر میرسد هیچکدام از این اهداف تحقق پیدا نکردهاند و تعجبآور نیست که تحریمهای اقتصادی اغلب با شکست مواجه میشوند.»
افزون بر این، تهدید نظامی که به قول «هیلاری کلینتون»، خالق داعش و وزیر خارجه اسبق آمریکا، برگ برنده و دست برتر واشنگتن در مناسبات بینالمللی این کشور محسوب میشود نیز مؤثر واقع نشد و کاملاً معکوس عمل کرد.
پهپاد افسانهای آمریکا بر فراز آسمان ایران سرنگون و قدرت دریایی کشورمان با توقیف کشتی متخلف انگلیسی اثبات شد درحالیکه این دو ابرقدرت، جرأت پاسخ نداشتند.
در میانه استیصال ترامپ برای مقابله با ایران، فرانسه - پلیس بد مذاکرات هستهای و پلیس خوب پسابرجام – طی چند مذاکره و تماس تلفنی با مقامات کشورمان طرحی با عنوان «ابتکار مکرون» را برای بهاصطلاح «آتشبس» میان تهران و واشنگتن ارائه کرد.
این طرح، درست در اجلاس سران گروه 7 در شهر «بیاریتز» فرانسه داغ شد و پاریس از مسئولین ایرانی دعوت کرد که برای گفتگو درباره این ابتکار، سفری به این شهر داشته باشند.
در گفتگوی مقامات فرانسوی با ایرانیها، از آنها خواسته شد که دیداری هرچند مختصر با ترامپ داشته باشند ولی به در بسته خوردند.
فرانسویها در همان ایام، سخن از اختصاص یک خط اعتباری 15 میلیارد دلاری در قالب اینستکس به میان آوردند که چون ایران برای دیدار با ترامپ روی خوش نشان نداد، آمریکا هم به انجام این حرکت نمادین رضایت نداد.
فرانسویها با این حرکت، میخواستند با یک تیر، دو نشان بزنند. هم وانمود کنند که به فکر حیات نیمهجان برجام هستند، دست پیش را بگیرند تا پس نیفتند و تعهدات بر زمینمانده خود را بهاینترتیب لاپوشانی کنند و هم ترامپ را که اروپا را در جریان جنگ تجاری و افزایش بودجه ناتو تحقیر کرده بود، با ترتیب دادن ملاقاتی با ایرانیها، وامدار خود کنند!
شاهبیت فرانسویها این بود که یک دیدار – هرچند سرپایی و در حد یک عکس یادگاری – میتواند به گشایش منتهی شده و تنشها را بکاهد و سپس با دلالی پاریس، شاید راهی برای پایان دادن به تحریمها به دست آید.
پاسخ کشورمان منطقی بود و طبق آنچه مقام معظم رهبری در آستانه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اواخر شهریور فرمودند، چنانچه تحریمها طبق توافق هستهای لغو شوند، آنگاه آمریکا میتواند در قالب مذاکرات برجامی گروه 1+5 با ایران گفتگو کند.
شکی نیست که رژیم تحریمهای آمریکا رو به فروپاشی است و ترامپ درصدد است که به هر نحو ممکن، تحریمهای آسیبزا به اقتصاد منطقه و جهان را با دریافت امتیازاتی ازجمله مذاکره مستقیم با کشورمان، متوقف کند، چرا که مانایی محدودیتهای اقتصادی رو به پایان است و اذعان به این شکست، آبرو ریزی بزرگی برای مستأجر کاخ سفید محسوب میشود.
بنابراین، آمریکاییها تلاش میکنند که شانس خود را برای نذر کردن این روغن ریخته، از طریق دلالهای چشمبادامی امتحان کنند و تله مذاکرات را این بار در ژاپن تعبیه نمایند!
این در حالی است که ژاپنیها ثابت کردهاند خود را وامدار آمریکا میدانند و در نتیجه، همه تلاش خود را برای رضایت عمو سام بکار خواهند بست. نخستوزیر ژاپن برای جلب حمایت ترامپ، دست به کارهای بیسابقه و سخیفی زده که هیچکدام از اسلاف او انجام ندادهاند.
بهعنوان نمونه، دو سال پیش برای «ایوانکا»، دختر رئیسجمهور آمریکا جشن تولد گرفت و در همان سال (2017) به کنگره آمریکا رفت و از اینکه کشورش در جنگ جهانی دوم نقش داشته، عذر تقصیر آورد!
یک سال پیش از این ماجرا، زمانی که خبر فروش یک دستگاه خودروی تویوتا به سفارت ایران در هند رسانهای شد، باز هم از آمریکا عذرخواهی و وعده کرد که دیگر با ایرانیها معامله نکند.
نکته اینجاست که کاروان خودروهای داعش، اکثراً ساخت این شرکت ژاپنی بود اما حتی یکبار هم شنیده نشد که وزارت خزانهداری آمریکا، به توکیو نهیب بزند.
ضمن اینکه ژاپنیها در طول جنگ سوریه، حامی تروریستها بودند و کنفرانسهایی را برای بهاصطلاح کمک به آنها برای سرنگونی دولت مشروع بشار اسد ترتیب دادند و در نشستهایی از این دست بهعنوان مهمان، حضور فعال داشتند.
علاوه بر این، توکیو روابط 90 ساله خود با تهران را قربانی تشرهای آمریکا کرد و افزون بر به صفر رساندن واردات نفت از کشورمان، با هدف نشان دادن همبستگی خود با واشنگتن برای حضور در ائتلاف دریایی این کشور در غرب آسیا، حاضر شد یک ناوشکن و یک هواپیمای شناسایی به این منطقه اعزام کند.
با جمعبندی این ویژگیها، اظهر من الشمس است که ژاپن نقشی بیش از پادویی برای سرهمبندی راهبرد شکستخورده فشار حداکثری آمریکا ندارد و حالا که ترامپ کاسه چه کنم به دست گرفته و با کوهی از تنشهای داخلی و خارجی مواجه است، توکیو را برای ترغیب ایران به گفتگو، کسب امتیاز و ترمیم جایگاه بینالمللی خود واسطه قرار داده است.
بسیاری از تحلیلگران و رسانههای جهان برخورد مقتدرانه رهبر حکیم انقلاب با پیام ترامپ که نخستوزیر ژاپن، پستچی آن بود را بینظیر خوانده و این موضع برتر را باعث انفعال آمریکا و ارسال سیگنالهای پیدرپی مذاکره دانستند.
طبق روایات، روش برخورد با متکبر، تکبر ورزی و برخورد از جایگاه بالاست، لذا ادامه راهبرد «مقاومت فعال» چاره کار است و اصرار بر این استراتژی است که دشمن را همچون گذشته پشیمان کرده و بهزانو درخواهد آورد.
*فعال سیاسی
انتهای پیام/*