plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۷
کد مطلب : ۲۳۰۵۷

مقصد مهاجرت جوانان ما کجاست و چرا؟!

شیرین احمدنیا*
در اتحادیه اروپا، سیاســت های جوانان بر اســتانداردهای دموکراتیک و حقوق بشــر مبتنی است. تعجبی ندارد که بهترین رتبه ها از نظر «شاخص توســعه جوانان» در جهان را به ترتیب کشورهای آلمان، دانمارک، استرالیا، ســوئیس و انگلســتان به خود اختصاص داده اند.
مقصد مهاجرت جوانان ما کجاست و چرا؟!
در پی قبولی در کنکور دکترای اعزام به خارج ســال ۱۳۷۱ و سپری کردن سال های متعاقب آن، برای محقق کردن بورسیه تحصیلی ام از وزارت علوم، تحقیقــات و فنــاوری، موفق به اخذ پذیــرش تحصیلی از چند دانشــگاه از کشورهای انگلیسی زبان شدم؛ اصطالحا «تاپ تن» (۱۰ دانشگاه با رتبه معتبر علمی) که فهرست شــان را خود وزارت علوم به دانشجویان بورسیه می داد و تشــویق می کرد از بین همان ها پذیرش بگیریم.

یادم هست معاونت وقت وزارت علوم، در ایام نزدیک به اعزام ما، همه را جمع و برایمان سخنرانی کرد که شاید مهم ترین بخش سخنرانی شان که خوب به خاطرم مانده، آماری بود که ارائه دادند و این آمار حاکی از آن بود که از میان کل دانشــجویان بورسیه
اعزام به خارج دوره های قبل، فقط چهار درصد بازگشته اند.

در آن سال ها هر دانشــجوی بورســیه، قبل از خروج از کشور، باید مبلغی و بعدتر ملکی را به عنوان وثیقه، رهن وزارت علوم می کرد تا برای بازگشت دانشجویان به کشور حکم ضمانت داشته باشد.

رقم ۵۰۰ هزار تومان وثیقه را در مورد نســل های قبلی خاطرم هست که وقتی به دوره من رســید، این رقم به ۲۰ میلیون تومان افزایش یافته بود که در آن زمان البته مبلغ درخور توجهی به حساب می آمد. معاون وقت وزارت علوم ما را مخاطب قرار داده بودند تا مسئولیت مان در قبال وطن را یادآوری کنند. از ما انتظار داشتند مسیر اکثریت منتخبان قبلی کنکور اعزام را که رفتند و بازنگشتند، انتخاب نکنیم.

تــازه ایــن در شــرایطی بود کــه این منتخبــان، بنا بــر قاعــده، از انواع ارزشــیابی های اخالقی، عقیدتــی، تعهد و... هم پیروز بیــرون آمده و تصور می رفت که خادمان آتی وطن باشند. هیچ اطالعی ندارم که از کل همسفران من در آن ســال ها چه نســبتی به وطن بازگشــتند تا در عمل دین خود را به وطن ادا کنند.

 برخی را می شناســم که بازگشــته و همکارانم در دانشگاه های مختلف کشــور را تشــکیل می دهند. امــروز اما مســئله جوانان کشــور محدود به سرنوشت بورسیه ها نمی شود. آن چنان که آمار های روز کشور نشان می دهد و نگرانی هــای مســئولان را نیز به صــورت گســترده ای برانگیخته، ذهنیت معطوف به مهاجرت به خارج از کشــور در میان خیل عظیم جوانان هست؛ چه به قصد ادامه تحصیل، چه به قصد اشــتغال یا سایر انگیزه ها - یا همان جاذبه ها و دافعه ها - باشد.

 این موضوع، در فهرســت اولویت های پژوهشی وزارت ورزش و جوانان نیز انعکاس یافته و به ســوژه پژوهشی رایج در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی نیز تبدیل شــده و هرچند به یافته های ملموســی نیز منتهی شده، اما سؤال اصلی این اســت که در این سال ها، کدام تالش مؤثر برای ایجاد انگیزه برای بازگشت جوانانی صورت گرفته اســت که به صورت بورسیه یا آزاد یا به هر طریقی راهی کشورهای دیگر شده و می شوند؟

 از آن ســو، به نظر می رســد مؤسسات شــغلی یا آموزشی در کشورهای توســعه یافته بــه محــض فارغ التحصیلی شــان در کشــورهای مقصد، در پیشــکش کردن گزینه های جذاب و فرصت های شــغلی برای جذب جوانان نخبــه ما درنگ نمی کنند؛ بگذریم که این گونه فرصت ســازی ها حتی قبل از اینکه جوانان ما از ایران خارج شــده باشــند نیز صــورت می گیرد.

مثال آن، دانش آموختگان دانشــگاه شریف اســت که می دانیم حتی پس از دریافت مــدرک کارشناســی مورد توجــه و دعوت از ســوی دانشــگاه های خارج با بورسیه های جذاب قرار می گیرند.

 اگــر فارغ التحصیــلان، چــه در داخل و چــه در خارج از کشــور، برای برنامه ریــزی مابقی ســال های زندگــی به زادگاه خــود فکر کننــد، با کدام فرصت ها برای دســتیابی به شغل، درآمد و کیفیت زندگی با استانداردهایی که سزاوارش هستند، مواجه اند؟ 

 با توجه به آمار قابل مالحظه بــی کاری جوانان، به ویژه فارغ التحصیلان دانشــگاهی، آیــا برنامــه ای بــرای اســتقبال و اصطلاحـاً دربرگرفتــن ( inclusion ) ایشــان تدارک دیده ایم؟ آیا غیر از تدارک وثیقه های سنگین که زمانی به عنوان تنها تالش برای پایبندکردن جوانان به خانه و کاشــانه تصور می شــد، راه دیگری هم پیش بینی شــده است؟ بســیاری از بورسیه های آن دوران که جاذبه های مادی و رفاه و موقعیت های شغلی برجسته کشورهای میزبان شان را تجربه کرده بودند، دیر یا زود درمی یافتند که با حقوق چند ماه خود در آنجا، موفق به جبران مالی وثیقه مقرر می شــدند و از خیر فک رهن ملک شان هم می گذشتند؛ وثیقه ها چندان کارساز نبود.

با جوانان نمی توان ســاده انگارانه برخورد کرد. جوامعی که سرنوشــت جوانــان را جــدی می گیرنــد، در تهیــه و تــدارک «سیاســت های جوانان» ( policies youth ) می کوشند.

 هنگامی که صحبت از سیاســت گذاری در حوزه جوانان می شود، منظور تعهــدات و اقدامــات حکومت ها در جهت تضمین شــرایط زندگی خوب و برخورداری جوانان از فرصت های مناســب و مطلوب در زندگی است؛ یعنی تدارک انــواع فرصت ها و بسترســازی برای جلب مشارکتشــان در جامعه؛ چرا که گفته می شود «سیاست جوانان هر کشوری، منعکس کننده چگونگی نگاه حکومت به جوانانش است». سیاست های ملی در حوزه جوانان، برابر اســت با هر آنچه بر جوانان تأثیر می گذارد.

سیاســت هایی در زمینه تدارک حمایت های اجتماعی، برابری جنســیتی، فرصت اشــتغال، آموزش رسمی، حفظ و ارتقای سالمت، تأمین مسکن و نظایر آن را می توان مثال زد.

در اتحادیه اروپا، سیاســت های جوانان بر اســتانداردهای دموکراتیک و حقوق بشــر مبتنی است. اتفاق نظری شــکل گرفته درباره اینکه رشد درآمد کشورها آن قدرها در توسعه انسانی جمعیت جوان تأثیرگذار نیست که تأمین فرصت برای زندگی بهتر جوانان و اســتقالل عمل شــان و اینکه کنشــگران اصلی زندگی خود باشــند. تعجبی ندارد که بهترین رتبه ها از نظر «شاخص توســعه جوانان» در جهان را به ترتیب کشورهای آلمان، دانمارک، استرالیا، ســوئیس و انگلســتان به خود اختصاص داده اند و کشــورهای رده اول به عنوان مقصــد مهاجرت تحصیلی جوانان در رده بندی جهانی نیز مشــتمل است بر ایاالت متحده، انگلستان، استرالیا، فرانسه و آلمان که به عنوان مراکز جذب مغزها شناخته می شوند. 

* دانشــیار جامعه شناســی دانشــگاه علامه طباطبایی و عضو هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران

انتهای پیام/*
۱۸
مرجع : شرق
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما