plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۲:۳۸
کد مطلب : ۱۵۲۰
زیباکلام مطرح کرد

نمایشگاه کتاب آمد، مجوز کتاب «رضا شاه» نیامد

گفته می شود کتاب رضا شاه، بدون اتکا به منابع غنی، روایتی جانبدارانه از رضا شاه پهلوی‌ست
مدّتی ست صادق زیبا کلام کتابی با عنوان «رضا شاه» به رشتۀ تحریر درآورده و به منظور انتشار آن، درخواست چاپ کتاب خود را به ارشاد ارائه داده است حال آنکه تا کنون مجوزی برای چاپ و نشر این کتاب صادر نشده است. گفته می شود ایراداتی چون یکسو نگری و عدم ارجاع به منابع متعدد و غنی سبب شده است تا کتاب «رضا شاه» با نادیده گرفتن واقعیت‌های تاریخی جنبۀ تمجیدی و تعریفی به خود بگیرد.
نمایشگاه کتاب آمد، مجوز کتاب «رضا شاه» نیامد
به گزارش ایصال نیوز، صادق زیباکلام در صفحۀ اجتماعی خود نوشت: کتاب رضاشاه و اخذ مجوز آن از ارشاد حکایت سریال‌های تلویزیونی را پیداکرده. بعد از جلسه‌ای که در بهمن‌ماه با قائم مقام وزیر و مسئولین ارشاد داشتیم، قرار شد کتاب مورد یک بررسی کامل قرار بگیرد. اوایل اسفندماه از ارشاد تماس گرفتند که به دیدارشان برویم. جلسه در دفتر آقای دکتر «محمدجواد مرادی‌نیا» تشکیل شد. ایشان در ابتدا گزارشات سه تن از کارشناسان ارشاد که کتاب را خوانده بودند قرائت کردند. هیچ‌یک از آن‌ها نگفته بودند که با چاپ آن مخالفند. درعین‌حال هم نگفته بودند که موافقند. حرفشان خلاصه می‌شد در این که کتاب نگاهی متفاوت به رضاشاه نموده. ایراداتی هم از نظر روش‌شناسی به کتاب وارد کرده بودند که عمده‌اش آن بود که کتاب به اندازه کافی از منابع موجود استفاده نکرده و نویسنده تلاش کرده تا برای رضا شاه شخصیتی مستقل قائل شده و به قدرت رسیدنش را بی‌ارتباط با انگلیسی‌ها نشان دهد. 
پس از قرائت سه گزارش، آقای دکتر مرادی‌نیا اظهار داشتند که نه بعنوان مدیر کل فرهنگی ارشاد، بلکه بعنوان یک فارغ‌التحصیل دکترای تاریخ که کارش مطالعه کتب تاریخی است، می‌خواهند در مورد کتاب صحبت کنند. ادامه دادند که نخستین وظیفه هر مورخی مراجعه به آرشیو است. مگر می‌شود بدون مراجعه به آرشیو و منابع رسمی در مورد یک مقطع تاریخی کتاب نوشت؟ و این دقیقاً کاری است که شما در کتابتان کرده‌اید. گفتند ما آرشیو غنی از اسناد و مدارک رسمی دوران رضاشاه داریم درحالی‌که شما کوچک‌ترین مراجعه‌ای به آن‌ها نداشته‌اید. ما منابع زیادی داریم که دخالت ارتش و وزارت کشور رضاشاه را در انتخابات نشان می‌دهد. اسناد زیادی مربوط به اجبار مقامات کشور در شرکت در میهمانی‌های رسمی با حضور همسرانشان بدون حجاب موجود هستند. ایضا اسناد مرتبط با تشکیل سازمانی به منظور ارشاد جوانان به سبک سازمان جوانان آلمان نازی که هدف آن آموزش اندیشه‌ها و باورهای حکومتی به دانش‌آموزان و جوانان بود؛ تبلیغ فرهنگ و تمدن ایران باستان و پارسی‌گرایی؛مبارزه با مراسم و عزاداری‌های دینی، کشف حجاب و ...اما شما از هیچ‌یک از این اسناد در کتابتان استفاده نکرده‌اید. با لحن گلایه‌آمیزی فرمودند که من در کتابم به این جنبه‌های حکومت رضاشاه نپرداخته‌ام و اضافه کردند که مورخ می‌بایستی یک‌سو نگر نباشد.
به شکلی محترمانه که به ایشان برنخورد و کار خراب‌تر نشود گفتم آقای دکتر مرادی‌نیا من قصدم در کتاب رضاشاه ورود به جزییات عملکرد آن بیست سال نبوده. من خواسته‌ام یک سیمای کلی از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه‌ای که رضاشاه در آن ظهور می‌کند به خواننده ارائه بدهم.
هدف بعدی من از نگارش کتاب رضاشاه، بیان نحوه به قدرت رسیدن او بوده که حسب روایت کتاب من، ارتباطی به انگلستان پیدا نمی‌کند. کار دیگر کتاب آن بوده که به جای پناه‌بردن به تئوری‌های توطئه، سعی کرده نشان دهد که نحوه تأمل رضاخان و رضاشاهِ بعدی با نهادها و ارکان دیگر قدرت اعم از سیاسی و اجتماعی چگونه بوده و او چگونه موفق می‌شود از جایگاه یک فرمانده گمنام لشکر قزاق تبدیل شود به رضاشاه پهلوی. همه تلاشم آن بوده که نشان دهم این تحول تاریخی ربطی به انگلستان، استعمار، غرب، شرق، فراماسیون، آمریکا یا صهیونیسم پیدا نمی‌کرده و اسباب و علل را می‌بایستی درون مناسبات و در داخل تأملات جامعه خودمان جستجو نماییم. کتاب می‌خواهد نشان بدهد جدای از وضعیت جامعه ایران آن روز، نحوه تأمل رضاخان با ارکان دیگر قدرت ازجمله دربار، رجال قاجار، مجلس، روحانیت، نظامی‌ها، قبائل و عشایر، جریانات سیاسی، فرهیختگان و منورالفکران چگونه بوده که او را از رضاخان میرپنج تبدیل می‌کند به رضاشاه. برای شناخت ظهور رضاشاه در سپهر سیاسی ایران می‌بایستی این دست ملاحظات را مورد بررسی قرار بدهیم و نه مشتی تئوری‌های توطئه و فرضیه‌های دایی‌جان ناپلئونی.
علی‌رغم آنکه کتاب نمی‌خواسته وارد کارهای رضاشاه در دوران پادشاهی‌اش شود، مع‌ذالک فصل آخر آن به تشریح اقدامات، اصلاحات و تغییرات اساسی که در جامعه ایران صورت می‌گیرد پرداخته. بخشی از این فصل اتفاقاً هم به جنبه‌های منفی و نقاط ضعف شخصیتی رضاشاه، هم به کاستی‌های نظام حاکمیتی وی اشاره کرده. ازجمله ضبط املاک، عدم تحمل مخالفین و منتقدین، مشکوک بودن به همه، ایجاد یک حاکمیت ترسناک پلیسی – امنیتی، فقدان آزادی مطبوعات و اجتماعات، اخته شدن مجلس،عدم استقلال قوه قضائیه، ممانعت از تشکیل احزاب و فعالیت‌های صنفی.
در نهایت قرار شد که این ملاحظات به گونه‌ای مبسوط‌تر به کتاب اضافه شود. من در حدود 10صفحه اضافه کردم که نشان می‌داد از منظر توسعه سیاسی و وضعیت آزادی‌های مدنی جامعه ایران در دوران رضاشاه پیشرفتی نکرده و حتی به عقب هم می‌رود.
آن‌قدر امیدوار شده بودیم که مجوز کتاب با افزودن آن 10صفحه صادر می‌شود که حتی طرح روی جلد بعلاوه کاغذ را هم ناشر آماده می‌سازد که به مجرد صدور مجوز همان روز به چاپخانه برود. امیدوار بودیم که کتاب را به نمایشگاه برسانیم. اما اسفند به پایان رسید، فروردین هم تمام شد و از مجوز خبری نشد. علی‌رغم تمایلمان، ظاهراً کتاب را می‌بایستی در همان خارج از کشور چاپ کنیم.
انتهای پیام /*
۰
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما