plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۷
کد مطلب : ۹۴۱۱
تأملات

10 گزاره رئیس‌جمهور در ترازو

محمد صرفی
دولتمردان در ایام مذاکرات برای توجیه راهی که در پیش گرفته بودند صحبت از ارقام نجومی می‌کردند. یکی وعده آزاد‌سازی 100 میلیارد دلار می‌داد و دیگری از بلوکه بودن 180 میلیارد دلار که قرار است با برجام آزاد شود می‌گفت.
10 گزاره رئیس‌جمهور در ترازو
مردی صوفی را گفتند خرقه خود بفروش. صوفی در پاسخ گفت: صیاد اگر دام خود را بفروشد با چه شکار کند؟! و برجام خرقه دولت تدبیر و امید است.

امروز مصادف است با دومین سالگرد خروج رسمی آمریکا از برجام. روز گذشته آقای روحانی رئیس‌جمهور کشورمان در جلسه هیئت دولت، تقریبا به طور مبسوط و مفصل به این قضیه پرداخته و درباره آن سخنرانی کرد. دقت در سخنان رئیس‌جمهور نشان می‌دهد تمام گزاره‌های آن با واقعیت مطابق نیست و متاسفانه برآیند کلی آن در جهت چیزی است که بطور خلاصه و ساده می‌توان آن را توجیه و بزک برجام نامید. در ادامه برخی از این گزاره‌ها را به آزمون نقد و صحت‌سنجی می‌گذاریم.

1- «اجرای این توافق (برجام) برکات فراوانی برای کشور داشت و در تاریخ سیاسی کشور کم‌نظیر بود»؛ آیا واقعاً چنین بود؟ برجام برکات فراوانی داشت و کم‌نظیر بود؟! در نقد و رد این گزاره سخن بسیار است اما به یکی از آن همه بسنده می‌کنیم. پیروزی آقای روحانی در انتخابات سال 1392 محصول دوقطبی غلط شکل گرفته پیرامون مذاکره درباره پرونده هسته‌ای بود.

آقای روحانی به مردم وعده داد اگر او رئیس‌جمهور شود، هم چرخ سانتریفیوژ خواهد چرخید و هم چرخ اقتصاد. دی ماه سال 1397 آقای ظریف به عنوان معمار ایرانی برجام در مصاحبه‌ای ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت هدف برجام اصلاً اقتصادی نبوده است.

اینکه با وعده رفع تحریم‌ها سراغ میز مذاکره بروید و آنگاه که معلوم شد کلاغ را رنگ کرده و جای قناری قالب کرده‌اند، بگویید هدف ما اصلاً اقتصادی نبود، خود به تنهایی برای سنجش برکات برجام کفایت می‌کند.

بله ما هم با آقای روحانی در کم نظیر بودن برجام موافقیم، البته از این منظر که حداقل در چهل و چند سال گذشته چنین کلاهی بر سر ایران در عرصه دیپلماسی نرفته است.

شاید برخی برجام را با ترکمنچای و گلستان مقایسه کنند که البته قیاس‌مع‌الفارق است. آن دو عهدنامه پس از شکست نظامی و با زور سرنیزه تحمیل شدند و تکلیفشان روشن است اما پس از برجام اینجا عده‌ای جشن گرفتند و به هم جایزه دادند و برخی هم به خیابان آمده و رقصیدند. از این باب شاید بتوان گفت برجام نه تنها کم نظیر که بی‌نظیر است!

2- «با اجرای برجام همه قطعنامه‌ها علیه کشورمان لغو شد»؛ برجام قطعنامه‌های تحریمی پیشین علیه جمهوری اسلامی ایران را لغو نکرد بلکه آنها را ذیل یک قطعنامه یعنی 2231 تجمیع کرده و با ساز و کاری که برای آن طراحی شد مانند شمشیری پشت سر ایران قرار ‌داد. بند 12 قطعنامه2231 می‌گوید: «شوراي امنيت تحت ماده 41 فصل 7، تصميم مي‌گيرد در صورتي که قطعنامه براي ادامه انجام لغو مفاد قطعنامه‌هاي قبل، تصويب نشد؛ تمام مفاد قطعنامه‌هاي قبل به همان نحو پيش از تصويب اين قطعنامه، مجددا اعمال خواهد شد.» برای این منظور کافی است یکی از اعضای برجام ایران را به عدم اجرای توافق متهم سازد و از ایران شکایت کند.

جالب‌تر آنکه این ساز و کار به نحوی است که حتی شکایت خود ایران هم منجر به فعال شدن قطعنامه‌های پیشین می‌شود. از همین رو بود که دولت پس از خروج آمریکا از برجام نتوانست براساس مفاد برجام از آمریکا شکایت کند و مجبور شد در شکایت خود به لاهه به عهدنامه مودت سال 1334 استناد کند!

3- «‌حساب‌های بانکی و اموال ما آزاد شد»؛ در رد ادعای آزاد شدن حساب‌های بانکی ایران همین بس که آقای ظریف در نشست وزرای امور خارجه 1+5 در مهرماه سال 96 خطاب به رکس تیلرسون وزیر امور خارجه وقت آمریکا گفت کارشکنی بانکی آمریکا به نحوی است که «ما هنوز نمی‌توانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم.» درباره آزاد‌سازی اموال بلوکه شده ایران نیز حرف و حدیث بسیار است و سند ‌اندک!

دولتمردان در ایام مذاکرات برای توجیه راهی که در پیش گرفته بودند صحبت از ارقام نجومی می‌کردند. یکی وعده آزاد‌سازی 100 میلیارد دلار می‌داد و دیگری از بلوکه بودن 180 میلیارد دلار که قرار است با برجام آزاد شود می‌گفت. تنها سند در این رابطه پس از برجام، سخن محمدباقر نوبخت رئیس‌سازمان برنامه و بودجه کشور است که پس از گذشت حدود یک ماه از روز امضای توافق هسته‌ای، رقم جدیدی را بیان کرد و گفت:‌ «پول بلوکه شده دولت 6 یا 7 میلیارد دلار است.»

پس از آن هم هیچ مسئول و نهادی در دولت بطور رسمی و مستند نگفت که چه میزان از اموال بلوکه شده ایران آزاد شده است.

4- «رشد اقتصادی ایران به 12/5 درصد در سال ۹۵ که در سطح جهان بی‌نظیر بود رسید»؛ آنچه آقای روحانی رشد بالای 12 درصد و در جهان بی‌نظیر می‌نامد در واقع چیزی جز اثر خام‌فروشی نفت نیست.

اینکه خام فروشی نفت را رشد اقتصادی کشور و در جهان بی‌نظیر بدانیم، موضوعی است که بدون شک کارشناسان اقتصادی و اهل فن بهتر می‌توانند درباره میزان ارزش و افتخار آن سخن بگویند! طرح یک سؤال در اینجا شاید خالی از لطف نباشد؛ این چه رشد اقتصادی و افتخاری است که با تصمیم ترامپ در کاخ سفید دود شده و هوا می‌رود؟!

5- «عراق از سال ۹۱ به زیر فصل ۷ شورای امنیت سازمان ملل رفت. آمریکا این کشور را اشغال کرد و دولت و سایر نهادها را در آنجا تشکیل داد اما عراق هنوز از فصل ۷ خارج نشده است. اما ایران ظرف دو سال و چهار ماه از این فصل خارج شد و این یک افتخار سیاسی تاریخ کشورمان است»؛ فصل 7 شورای امنیت سازمان ملل دارای بندهای متعددی است که دو بند از مهم‌ترین آنها را بندهای 41 و 42 آن تشکیل می‌دهند.

مشخصه اصلی بند 41 این فصل، «الزام‌آور» بودن اقدامات خواسته شده ذیل این بند است، با این حال بند 42 به اقدام نظامی علیه یک کشور می‌تواند منجر شود. اساساً یک قطعنامه هنگامی ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل قرار می‌گیرد که در بخش مربوط به اجرایی آن، عبارت «Acting under Chapter VII of the Charter of the United Nations» بدون هیچ قید و شرطی، مندرج باشد که در قطعنامه‌های ضدایرانی چنین عبارتی وجود ندارد. علی‌رغم همه تلاش‌های دیپلماتیک آمریکا، قطعنامه‌های ضدایرانی هرگز تحت کلیت فصل ۷ نبوده و صرفاً برای نشان دادن الزام‌آور بودن آنها، تحت بند 41 آورده شده‌اند. از این رو وضعیت عراق و ایران قیاسی مع‌الفارق و بلاوجه است.

6- «۱۸ اردیبهشت ۹۷ که ترامپ از برجام خارج شد، من جلوی دوربین ایستادم و ضمن تقبیح و محکوم کردن کار آمریکا، گفتم فعلا در توافق ما و ۱+۴ چند هفته‌ای به طرفین خود مهلت می‌دهیم و منتظریم ببینیم آنها می‌توانند منافع ما را تامین کنند یا خیر»؛ آیا آقای روحانی و سایر دست‌اندرکاران برجام معتقدند طی دو سال گذشته که آمریکا از برجام خارج شده، منافع ایران تامین شده است؟! به اعتراف آقای ظریف اروپایی‌ها پس از خروج ترامپ از توافق، 11 تعهد به ایران دادند که حتی به یک مورد از آنها هم عمل نکردند و این دو سال در جست‌وجوی سراب SPV و اینستکس گذشت.

7- «ذهنیت آنها این بود که با خروج آنها ما هم از برجام خارج می‌شویم و پرونده به شورای امنیت می‌رود و در نهایت ما هرآنچه به‌دست آوردیم را از دست می‌دهیم»؛ آیا به راستی برداشت و تصور دولت از اقدام دو سال پیش ترامپ این است؟!

به اعتراف خود آمریکایی‌ها که دولتمردان و شخص آقای روحانی نیز چندین بار به آن اشاره کردند هدف اصلی و تصور دولت آمریکا آن بود که استراتژی فشار حداکثری باعث فروپاشی سریع و چند ماهه اقتصاد ایران می‌شود.

البته که اقتصاد دچار مشکلاتی و تکان‌هایی شد اما این تکانه‌ها بیش از آنکه مربوط به اقدام آمریکا باشد ناشی از بی‌تدبیری‌های دولت بود که میلیاردها دلار ارز بی‌زبان را به هرکس و ناکسی اختصاص دادند که بخش قابل توجهی از آن یا اساساً صرف واردات نشد، یا غذای سگ و گربه و سنگ‌پا و امثالهم وارد کردند و یا آنچه باید وارد کردند اما به قیمت ارز آزاد در بازار فروختند.

8- «ایران مجموعا یکسال به اروپایی‌ها مهلت داد تا تعهدات خود را عملیاتی کنند اما وقتی به 18 اردیبهشت ۹۸ رسیدیم، چون این اتفاق نیفتاد در ۵ مرحله ایران بصورت پلکانی تمام آنچه لازم بود کاهش دهد را کاهش داد؛ امروز مجددا در میزان و ترازویی برابر قرار گرفته‌ایم»؛ آمریکا از برجام خارج شده و اروپایی‌ها به هیچکدام از تعهدات خود عمل نکرده‌اند و ما همچنان به اصلی‌ترین تعهدات و محدودیت‌های برجامی پایبندیم. این چه ترازویی است که این وضعیت را متوازن و برابر نشان می‌دهد؟!

کوچک‌نمایی بدعهدی طرف مقابل و بزرگ‌نمایی واکنش خود به این بدعهدی، شاید برای سخنرانی در کابینه خوب باشد اما تغییری در واقعیت‌ها ایجاد نمی‌کند.

9- «اگر مردم به صحنه نمی‌آمدند و حمایت نمی‌کردند و بعداً در مسئله برجام رهبری ما را هدایت و مجلس و شورای نگهبان و شورای ‌عالی امنیت ملی دولت را کمک نمی‌کرد، ما به هدف نمی‌رسیدیم. در یک نقطه حساس همه دست به دست هم دادیم و ما توانستیم موفقیت را به دست بیاوریم»؛ می‌گویند پیروزی هزار صاحب دارد و شکست یتیم است.

بی‌شک هیچ‌کس مانند دولت و شخص آقای روحانی و ظریف مسئول برجام و تبعات آن نیستند. ردیف کردن یک دو جین اسم و تشکر از آنها برای آن است که بگویند همه در پختن این آش سهیم بوده‌اند. فارغ از تمامی اسامی فوق، نقش و نظر دو مورد کاملاً روشن است. برای دانستن نظر مردم کافی است به نتیجه نظرسنجی‌ها در این مورد نگاهی کنید و یا از خود و اطرافیانتان بپرسید.

درباره رهبر انقلاب نیز بارها دولتمردان ادعاهای مشابهی را مطرح کرده‌اند و رهبر انقلاب شخصاً در این خصوص موضع گرفته‌اند. برای نمونه سال گذشته (اول خرداد) در دیدار جمعی از دانشجویان تاکید کردند؛ «من به برجام به آن صورتی که عمل و محقق شد، خیلی اعتقادی نداشتم و بارها نیز به خود مسئولان این کار از جمله به آقای رئیس‌جمهور و وزیر محترم امور خارجه این مطلب را گفتیم و موارد زیادی را به آنها تذکر دادیم.»

10- «این تحریم‌ها (تسلیحاتی) تحت هر شرایطی بازگردد، پاسخ ما پاراگراف آخر نامه‌ای است که من به سران ۱+۴ نوشتم. آنها (آمریکایی‌ها) می‌دانند که چنین خطایی را مرتکب شوند چه عواقب وخیمی برای آنها دارد و چه شکست تاریخی برای آنها خواهد بود»؛ پس از خروج یک‌طرفه آمریکا از برجام قرار بود اروپایی‌ها به ایران تضمین بدهند که منافع ایران تامین خواهد شد.

چند روز بعد فدریکا موگرینی طی یک سخنرانی در شهر فلورانس ایتالیا گفت آقای روحانی به ما تضمین داده است که ایران از برجام خارج نخواهد شد! قرار بود اروپا به ایران تضمین بدهد و ما به آنها تضمین دادیم. امیدواریم پاراگراف آخر نامه به 1+4 از آن جنس نباشد.

انتهای پیام/*

*یادداشت‌هایی که ایصال از روزنامه نگاران، نویسندگان و فعالان سیاسی منتشر می کند لزوماً بیان دیدگاه این رسانه نیست، آراء و نظرات ایصال صرفاً در ستون سرمقاله منتشر می شود.

*ستون تأملات ایصال جایی ست برای نشر آنچه که شاید به مذاق ما خوش نیاید یا به نظرمان برای گوش و چشم و ذهن مان مزاحمت ایجاد می کند؛ تا بیاموزیم، تکثر را بپذیریم و از مطلق انگاری پرهیز کنیم.  
۳
مرجع : کیهان
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما