plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۷
کد مطلب : ۸۸۷۸

سياست‌های فارابی در روزگار كرونا

عليرضا تابش
حل مشكل اكران به صورتي است كه به شكل ارگانيك سرمايه‏ صاحبان آثار امكان بازگشت پيدا كرده و ظرفيت اكران در كشور احيا شود.
سياست‌های فارابی در روزگار كرونا
كرونا به عنوان آخرين بيماري همه‌گير، زنجيره صنعت سينما، از توليد و اكران و توزيع گرفته تا جشنواره‌ها را در دنيا تحت‌تاثير خودش قرارداده و سينماي ايران هم از اين تاثيرپذيري مستثني نيست. پرسش‌هاي بسياري درباره «تاثير كرونا بر اقتصاد» و اينكه آيا كوويد ۱۹ اقتصاد جهان را ديجيتالي خواهد كرد، وجود دارد.

اين روزها از ما و همكاران‌مان سوال مي‌شود كه تصميم درباره شيوه اكران فيلم‌هاي سينمايي كه بنياد سينمايي فارابي در آنها مشاركت داشته و دارد چيست؟ طبعا پاسخ ما اين است كه اين تصميم، از بقيه فيلم‌هاي سينماي ايران جدا نيست. به نظرم اين تصميم بايد به گونه‌اي باشد كه اركان زيست‌بوم سينما در كشور دچار تزلزل نشود.

از آغاز شيوع بيماري كرونا انواع مختلف اكران فيلم در محافل كارشناسي به بحث گذاشته شده. اگر سناريوهاي موجود براي حل مشكل اكران در بحران كرونا را بررسي كنيم، در اولين و با توجه به اينكه بازگشايي سالن‌هاي سينما در كوتاه‌مدت ميسر نخواهد شد و امكان اكران موازي در سينماهاي ويژه (سينماهاي ماشيني، سينماهاي كابيني، سينماهاي سوييتي) در ايران وجود ندارد، ميزان دسترسي مردم به پلتفرم‌هاي آنلاين و فضاي مجازي به بالاي 88 درصد رسيده است، پوشش پلتفرم‌هاي آنلاين پخش محتوا بيش از 50 درصد جامعه را دربرمي‌گيرد و از طرفي محتواي ويديويي نخستين و پرمخاطب‏ترين نوع محتوا در فضاي مجازي است، به اين نتيجه مي‏رسيم كه تنها راه ممكن براي نجات سينما از بحران پيش رو استفاده از فضاي مجازي براي اكران آثار باشد اما شيوه‏ اين استفاده و چگونگي استفاده از آن، مساله‌اي است كه در مورد آن بايد مداقه كرد و در اين مورد براساس بحث‌هاي كارشناسي، سه سناريوي اصلي قابل طرح و پيگيري است كه به اجمال آنها را مرور مي‌كنيم.

يك؛ استفاده از بازار موجود

سناريوي نخست استفاده از پلتفرم‌هاي موجود است، در حال حاضر دست‏كم هشت سامانه‏ VOD در دو مورد همراه با IPTV و بيش از سه رسانه IPTV به شكل قانوني و بيش از 10 سامانه‏ VOD غيرقانوني در كشور مشغول فعاليت هستند.

بخش قابل‌توجهي از ترافيك اينترنت در كشور ما صرف مشاهده محتواي ويديويي قانوني يا غيرقانوني از طريق اين 18 سامانه يا انبوه سايت‌هايي مي‌شود كه فيلم‌هاي موجود ايران و دنيا را به صورت غيرقانوني براي دانلود گذاشته‏اند.

در اين راه‌حل، همه يا بخشي از VOD‌هاي قانوني كشور، با استفاده از فناوري استريمينگ، به بليت‌فروشي براي اكران فيلم‌ها خواهند پرداخت و فيلم‌ها را در ازاي دريافت پول مشخص براي هر فيلم و هر نمايش، از مخاطب دريافت خواهند كرد.

اين تنها راهي است كه مي‌تواند اكران اينترنتي را از پخش متعارف VOD‌ها متمايز گرداند و درآمد احتمالي بيشتري نسبت به حق پخش در اين سامانه‌ها را نصيب صاحبان آثار گرداند.

در اين مسير اشكالاتي وجود دارد؛ فيلم‌ها به نسبت ديگر فيلم‌ها، رقابت مستقيم فيلم‌هاي ايراني با آخرين فيلم‌هاي روز دنيا و تقسيم مشتريان به خانواده (كاهش 80 درصدي)، به صفر ميل مي‌كند.

همچنين امكان دزدي محتوا و انتشار غيرقانوني آن در فضاي مجازي بالاي 95 درصد است. از طرفي احتمال خريد امتياز پخش آثار در سامانه‌ها ميل به صفر مي‌كند. پخش آثار سينمايي در اين سامانه‌ها ضررده خواهد بود اما اين شيوه مزيتي هم دارد و آن اين است كه اطلاعات كاربري و آناليز خوبي از سلايق آنها مشتركا در اختيار پلتفرم‌ها و صاحبان آثار قرار خواهد گرفت.

دو؛ خلق بازار جديد و ملي

ديگر سناريويي كه قابل طرح است «تاسيس پلتفرم IPTV اختصاصي (ملي) براي اكران آثار سينمايي» است. در اين سناريو، انجمن‌هاي صنفي و نهادهاي مدني، با كمك و مشاركت بخش دولتي، اقدام به تاسيس يك پلتفرم IPTV براي پخش مبتني بر خريد بليت فيلم‌هاي سينمايي مي‌كنند.

در حقيقت در اين مدل، اكران همچنان به صورت استريمينگ متداول، اما در پلتفرم جديدي خواهد بود كه صاحب اصلي آن انجمن‌هاي صنفي و صاحبان آثار باشند و بتوانند به شكل نامحدود و به صورت بليت‌فروشي يا صور ديگر (اشتراكي و...) فيلم‌هاي خود را در اين سامانه به نمايش بگذارند.

مدافعان اين مدل، ضمن برشمردن مجموع شرايطي كه پلتفرم‌هاي موجود VOD به صاحبان آثار تحميل مي‌كنند و نيز حجم آثار آرشيوي يا اكران نشده بر اين امر اصرار مي‌كنند كه تاسيس چنين سامانه‏اي مي‌تواند سينماي ايران را از بحران بيرون آورد.

تاسيس پلتفرم جديد در بازه‏ زماني 6 تا 9 ماهه عملي و قابل اجراست و سودآوري اين سناريو براي صاحبان ايده دست‏كم پس از 2 سال محقق خواهد شد.

اما تضييع حقوق قانوني سينماداران و حذف آنها از چرخه‏ اكران، باعث اعتراض به حق اين صنف خواهد شد. از ديگر سو، دست‏اندازي نامشروع به بازار VOD و IPTV احتمالا باعث بايكوت فيلم‌ها و قطع درآمد فيلم‌ها از سامانه‌هاي موجود خواهد شد.

مفهوم سينما و اثر سينمايي به تدريج به تله‏فيلم تقليل خواهد يافت و به دليل فقدان تجربه و ماهيت صنفي انجمن‌ها، مديريت مالي درآمدها و فرصت برابر براي درآمدزايي باعث تشديد اختلافات دروني صنف خواهد شد.

در اين مدل احتمال دزدي از آثار و انتشار غيرقانوني آنها به محض انتشار، بالاتر از 95 درصد ارزيابي مي‌شود. اين سناريو در بلندمدت، ماهيت سينما را تهديد كرده و اتحاد صنف را هدف خواهد گرفت. ضمن اينكه صبر لازم براي سودآوري پروژه، عملا با هدف اصلي كه رفع پيامدهاي بحران كرونا در كوتاه‌مدت است همخوان نخواهد بود.

سه؛ سينماي واقعيت مجازي: پرش به عصر پساديجيتال

سناريوي سوم «تاسيس سامانه‏ سينماي واقعيت مجازي (VR Theater)» است. واقعيت مجازي يكي از سه ركن فناوري واقعيت گسترده (XR) است كه از لبه‌هاي فناوري در دنيا محسوب مي‌شود.

سامانه‌هاي سينماي واقعيت مجازي، سامانه‌هايي هستند كه در آنها با استفاده از عينك‌هاي واقعيت مجازي كه قيمت بالايي نيز ندارند و يك دستگاه موبايل (با مدل معمولي و ميان‏رده)، هر كاربر مي‌تواند به صورت كامل از محيط اطراف خود جدا شده و در فضاي يك سالن سينما قرار بگيرد.

در اين سالن و روي پرده‏ اين سالن، فيلم‌هاي مختلفي قابليت نمايش دارند و فرد مي‌تواند با عينك فيلم‌ها را به خوبي مشاهده كند. فيلم‌هايي كه با تكنيك سه بعدي ساخته شده‌اند، در اين پلتفرم‌ها قابليت پخش دارند و نيز به دليل اينكه فرمت پخش اين فيلم‌ها، عملا قابل اجرا در هيچ پلتفرمي جز پلتفرم‌هاي وي آر نيست، قابليت دزدي به صورت معمول از اين ويديوها وجود ندارد.

فرد به تنهايي بايد از اين ابزار استفاده كند و به اين ترتيب، مشكل كاهش مخاطب به دليل تبديل واحد مشتري از فرد به خانواده در اين سيستم وجود ندارد. ضمن آنكه فرد مي‌تواند با قرار گرفتن در محيط سينما، كاملا خود را در يك سينما حس كند و حتي در گام‌هاي بعدي، حضور مجازي ديگران در هر سانس را در محيط گرافيكي تعبيه شده ببيند.

با طراحي و اجراي اين پلتفرم توسط بخش خصوصي يا صنفي، با تسهيلگري دولت و ارايه آن به بازار، امكان استفاده از اين ظرفيت و اجراي اين سناريو در كوتاه‌مدت وجود دارد و زماني بين 6 ماه تا 9 ماه هم براي تكميل آن لازم خواهد بود. اين شيوه تهديدي براي بازار اكران نيست بلكه مي‌تواند ضعف در اكران را بدون دست‌اندازي به بازارهاي موازي، در درازمدت برطرف كند.

چهار؛ تجربه‏ «خروج»: انصراف از تعدي به بازارهاي موجود

آنچه در ماجراي اكران اينترنتي فيلم خروج، اثر جديد ابراهيم حاتمي‏كيا رخ داد، به نوعي تاييد آن چيزي است كه در بالا به آن اشاره شد. دست‏اندازي به بازار موجود VOD، در ابتداي بحران كرونا در فضاي بين‌المللي نيز مطرح شد اما خطاي راهبردي اين رويكرد، يعني رفتن به سمت ادغام بازارها، بدون ملاحظه‏ تفاوت‌هاي آن، پاشنه‏‌آشيل اين رويكرد و دليل اصلي‏اي بود كه باعث شد در دنيا اين روش چندان مورد استقبال قرار نگيرد.

سخن بر سر توان فناورانه‏ پلتفرم‌هاي موجود نيست، چرا كه زمان سرقت آثار، در پلتفرم‌هاي پيشروي دنيا كه هزينه‌هاي نجومي خرج امنيت محتواي خود كرده‏اند نيز، بيشتر از زمان به سرقت رفتن فيلم خروج نبوده است. سريال «بازي تاج و تخت»، در 45 دقيقه و سريال «خانه‏ پوشالي» در ده‏ دقيقه به سرقت رفتند.

در آخرين نمونه سيزن جديد سريال موفق «Money Heist» را مي‌توان مثال زد كه همين ده روز پيش‌نمايش آن از پلتفرم نتفليكس آغاز و در كمتر از نيم‏ساعت نسخه‏ غيرقانوني آن در شبكه‏ توررنت بارگذاري شد. تجربه «خروج»، نشان داد ابزار عصر پايان‏يافته‏ ديجيتال، يعني پلتفرم‌هاي VOD، براي نجات سينما كارا نيستند.

ما ناچاريم به سراغ ابزارهاي جديدتري برويم كه در روزهاي طاعوني صنعت سينما كه در آن سينماداران از ارايه خدمات فيزيكي محروم شده ‏اند، اولا بتوان تجربه‏ سالن‌هاي سينما را در خانه‌ها بازآفريني كرد و ثانيا از اين خدمات جديد، به نحوه‏اي استفاده كرد كه نه تنها شائبه‏ انحصار يا ادغام بازارها به وجود نيايد، بلكه تمام اركان زيست‏بوم سينما بتوانند از اين خدمات جديد متنفع شوند.

سخن آخر اينكه پيامدهاي احتمالي بحران كرونا بر سينما، از قبيل «ضرردهي فيلم‌هاي ساخته‌شده در سال گذشته»، «انباشت فيلم‌هاي اكران‌نشده»، «تغيير الگوي مصرف كاربران و كوچك‌شدن بازار بالفعل»، «خروج سرمايه از صنعت سينما» و «بحران بيكاري و پروژه‌هاي نيمه‌تمام» مي‌توانند نتيجه‏ اي عميق‏تر از آنچه اكنون تصور مي‌شود داشته باشند.

از نگاه من اولويت اصلي، حل مشكل اكران به صورتي است كه به شكل ارگانيك سرمايه‏ صاحبان آثار امكان بازگشت پيدا كرده و ظرفيت اكران در كشور احيا شود و در قدم بعدي تدوين برنامه‏‌اي براي حفظ سرمايه موجود در سينماي ايران به عنوان برنامه‏ اصلي خانه سينما و سازمان سينمايي است.

كرونا با همه ضررها و تلخي‌‌هايش، فرصت‌هاي جديدي را خلق كرده است. اميدوارم در دوران پساكرونا، دوباره به دوران قبل از كرونا و همان شيوه‌هاي قبلي و عادي برنگرديم.

انتهای پیام/*
۴
مرجع : اعتماد
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما