plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۴
کد مطلب : ۵۳۳۸

مردی که به زانو در نیامد

 شاهرخ دولکو*
«خانه پدری»، جدید‌ترین ساخته این فیلمساز که به نمایش عمومی درمی‌آید، دربرگیرنده تمام تصویری است که سعی کردم در این مجال مختصر شرح دهم.
مردی که به زانو در نیامد
هنوز تجربه‌گراترین فیلمساز ایرانی‌ست که ترجیح می‌دهد ایده‌هایش را بیرون از ساختار کلیشه‌ای مرسوم سینمای ایران - و حتی جهان- شکل دهد. این تجربه‌گرایی در کنار تعلق خاطرِ فراوان به سبکی واقعگرایانه سبب شده تا اغلب فیلم‌های کیانوش عیاری تصویری ذهنی از واژه «غریب» در ذهن متبادر کنند. این ویژگی در هر فیلمی و با هر حال و هوایی چون از پس‌زمینه و جهانِ فکری واحدی نشأت می‌گیرد در نهایت محصول ساخته شده را لبریز از اِلمان‌های خاصِ همان جهان می‌کند. سینمایی سهل و ممتنع که در نگاه ابتدایی ویژگی خاصی را بروز نمی‌دهد و حتی ساده و دست‌یافتنی جلوه می‌کند؛ اما با تمرکز و دقت بیشتر در فیلم‌ها و بررسی جزئیات آنها، بیننده را به مسیری برعکس می‌کشاند: جایی که درمی‌یابی هیچ‌کدام از آن لحظه‌هایی که به سادگی از آن‌ها گذشته‌ای (به این دلیل که اصلاً و ابداً خودنمایانه نبوده‌اند) چقدر ظریف و دقیق و حساب شده بوده‌اند و تو ملتفتش نشده‌ای. عیاری طی این سال‌ها هر چه در کارش پیش رفت توانست این سبک منحصر به فرد را پخته‌تر و دقیق‌تر اجرا کند. به این ترتیب اگر در فیلم‌های اولیه‌اش مثل «تنوره دیو»، «شبح کژدم» و «آن سوی آتش»، جاگیری دوربین و نوع دکوپاژ (خصوصاً) خودنمایی فیلم‌های تجربی و هشت میلیمتری را داشت، در فیلم‌های متأخرتر مثل «بودن یا نبودن»، «بیدار شو آرزو» و «خانه پدری»، جاگیری دوربین و نوع دکوپاژ یک‌سر در راستا و در خدمتِ واقع‌گرایی و واقع‌نمایی مفرط قرار گرفته و نتیجه روان‌تر و قابل لمس‌تر‌شدنِ فیلم‌ها شده است.عیاری هیچگاه فیلمسازِ محبوبی برای سیستمِ محتاط و محافظه‌کارِ فیلمسازی در ایران نبوده است. از جست‌و‌جوی ایده تا پرورش آن، و بعدتر، نحوه به تصویر کشیدن این ایده‌ها، از عیاری فیلمسازی یکه و در عینِ حال جسور ارائه می‌دهد. تصویری از فیلمسازی که مطلوب این سیستم قاعده‌مند و محصور نیست؛ زیرا سیستمِ موجود نه این تصویر را می‌پسندد و نه حتی می‌تواند تلاشِ فیلمساز برای برهم زدنِ قواعدِ بازی و شکستنِ چارچوب‌های خشک فیلمسازی در این سیستم را تحمل کند. در یک کلام، عیاری فیلمسازِ مطیعی محسوب نمی‌شود و اهمیتی هم برای فیلمسازِ مطلوب بودن قائل نیست و زیرِ بارِ توصیه‌ها و ترغیب‌ها و تهدیدها نمی‌رود. او برای رسیدن به تصویر و سینمای مطلوبش حاضر نیست هیچ تعهدی که ایده‌آل‌هایش را نابود کند بپذیرد و تاوانِ این سرسختی و لجاجت را هم بارها داده است: از صبرِ 10 ساله برای اکران «خانه پدری» گرفته تا احتمالِ توقیفِ همیشگی ِ«کاناپه». او به اصول خودش باور دارد و به آن احترام می‌گذارد و این جذاب‌ترین و قابل احترام‌ترین خصیصه شخصیتی عیاری‌ است.
«خانه پدری»، جدید‌ترین ساخته این فیلمساز که به نمایش عمومی درمی‌آید، دربرگیرنده تمام تصویری است که سعی کردم در این مجال مختصر شرح دهم: تجربه‌گرایی در مفهوم سینمای حرفه‌ای، دقت و ظرافت در بیان جزئیات، برداشت و ارائه تصویری جدید از واقع‌گرایی و واقع‌نمایی-که بخصوص در جاگیری دوربین و نوع دکوپاژ از یک طرف، و نحوه بازی بازیگران از طرف دیگرقابل ردیابی است-، و اصرار بر ایده‌آل‌های شخصی در انتخاب نوع ایده و قصه، تا نحوه اجرای آن. نگاه کنیم مثلاً به خشونتِ صریح و جسورانه سکانس ابتدایی فیلم که منشأ اصلی تمام کشمکش‌های 10 سال اخیر در باب اکرانِ عمومی فیلم بوده است و عیاری (با تأکید بر ناگزیری و حتمی بودن این شیوه اجرا در فیلمش) تا انتها بر سر اصول و باورِ خود ایستاد تا فیلم به همان شکلی که مدنظر اوست به نمایش درآید.عیاری فیلمسازی‌ است که به زانو در نمی‌آید. او به آنچه باور دارد متعهد است و نه می‌تواند و نه می‌خواهد که از این تصویرِ ایده‌آل ذره‌ای کوتاه بیاید؛ تصویری از مردی که احترام‌برانگیز است و در این وانفسای شرافت و سرسختی و پایبندی به اصول، تحسین‌برانگیز و ستودنی‌ست.
*منتقد سینما
انتهای پیام/*
۶
مرجع : ایران
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما