plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۳
کد مطلب : ۴۹۳۴

اصلاحات و بازتعریف روزآمد گفتمانی

نجفقلی حبیبی*
گرچه عوامل مختلف به حدي در جامعه حضور فعال دارند که نمي‌توان به سادگي گفت کدام جريان در بروز چنين شرايطي نقش اصلي و اساسي را دارد، اما اينکه کساني بخواهند همه تقصيرها را گردن جريان اصلاحات بيندازند بسيار بي‌انصافي و خارج از منطق است.
اصلاحات و بازتعریف روزآمد گفتمانی
چندي است که در ماه‌هاي منتهي به انتخابات اين ادعا مطرح مي‌شود که سرمايه اجتماعي جريان اصلاحات در جامعه بسيار ريزش کرده، اما به وضوح مي‌توان گفت که اين گفته، ادعاي اغراق‌آميزي است. يعني جريان‌هاي مقابل براي اينکه از شرايط موجود در جامعه و اوضاع اقتصادي مردم بهره‌برداري کنند، تمام مسائل و ناکامي‌هاي موجود را به گردن اصلاح‌طلبان مي‌اندازند تا از طرفي به تخريب و سياه‌نمايي عليه اين جريان سياسي پرداخته باشند و از طرف ديگر براي خود نوعي برد سياسي رقم بزنند. بايد اذعان داشت اينگونه هم نيست و مردم مي‌فهمند که بيشترين عامل اين مشکلات چه افراد و جريانات فکري هستند. البته ريزش سرمايه اجتماعي اصلاح‌طلبان به دليل عملکرد انتقاد‌آميز دولت و بعضا فراکسيون اميد مقداري طبيعي است، اما نه آنقدر که ادعا مي‌شود. مسلما در جامعه انسان‌هاي هوشمندي نيز پيدا مي‌شوند که بدانند در بروز چنين وضعيتي در کشور سهم اصلاح‌طلبان چقدر بوده و اساسا چرا آنها نتوانستند آنطور که انتظار مي‌رفت موفق ظاهر شوند و وعده‌هاي داده شده و مطالبات مردم را محقق کنند. گرچه عوامل مختلف به حدي در جامعه حضور فعال دارند که نمي‌توان به سادگي گفت کدام جريان در بروز چنين شرايطي نقش اصلي و اساسي را دارد، اما اينکه کساني بخواهند همه تقصيرها را گردن جريان اصلاحات بيندازند بسيار بي‌انصافي و خارج از منطق است. البته اين مسائل باعث نمي‌شود که اصلاح‌طلبان تجديد نظري در رويکردها و گفتمان خود نداشته باشند. جريان اصلاحات نيز پس از گذشت 22 سال از ظهورش در سپهر سياست ايران نيازمند بازنگري و بازتعريف خود منطبق با نيازها و مطالبات روز جامعه است. جامعه موجودي زنده است که دائما در حال رشد و پيشرفت است و دائما بايد امکانات حياتي‌، نيازها، عوامل، مسير و آينده‌اش ارزيابي و بررسي شود و متناسب با نيازها و تحولات جامعه خود را پيش ببرد. اگر جريان‌هاي فکري توانستند مسيرهاي صحيح را در اين حرکت پيدا کنند جامعه به سوي بهتر شدن خواهد رفت. اصلاح‌طلبان از اين موضوع مستثنا نيستند و بايد در گفتمان‌، رويه‌ها و رويکردها تغييراتي را رو به پيشرفت اعمال کند. همين جريان موسوم به اصولگرايي نيز از ابتداي انقلاب تا کنون بسيار تغيير کرده تا بدينجا رسيده است. گرچه اين تغييرات نيز بايد منطبق با تحولات جامعه شکل بگيرد. امروز امکانات بشري و امکانات دسترسي زياد شده و همه طبقات جامعه مي‌توانند به اخبار و رويداد‌هاي کشور، جامعه جهاني و روش‌‌هاي اداره امور دسترسي پيدا کنند. لذا جريانات سياسي بايد بر اساس نياز کشور و جامعه به رصد و تنظيم اينگونه تحولات بپردازند و آنها را در جريان عمل اجتماعي قرار دهند. سياستمداران و جريانات سياسي بايد بدانند که امروز نمي‌توان جامعه را با روش‌هاي 20 يا 30 سال پيش اداره کرد. جريان اصلاحات نيز اگر مثل هر جريان ديگري نتواند اين مساله را به درستي فهم کند ناگزير از دايره تاثير بر جامعه کنار رفته و فراموش مي‌گردد. البته عدم توجه به عوامل مخربي چون فساد، نابرابري و تبعيض که تباهي ايجاد مي‌کند نيز مي‌تواند عامل رويگرداني جامعه از جريانات سياسي باشد و اصلاح‌طلبان هم اگر به اين عوامل مخرب توجه نکنند از درون مي‌پوسند.
*فعال سیاسی اصلاح‌طلب
انتهای پیام/*
۲
مرجع : آرمان ملی
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما