plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۴
کد مطلب : ۳۳۶۴

شفافیت معجزه می‌کند

نعمت احمدی*
ما در کشورمان نباید به آسانی از این مسائل عبور ‌کنیم. برای نمونه در هفت‌تپه، فردی با کمترین هزینه کارخانه‌ای سودده و با ارزش را خریداری می‌کند و بعد حقوق کارگران را نمی‌پردازد. در این صورت می‌توان کارگری را که دچار مشکلات متعدد شده و ماه‌هاست حقوقی دریافت نکرده درک کرد.
شفافیت معجزه می‌کند
این روزها مبارزه با فساد از سوی قوه قضائیه به‌شدت دنبال می‌شود، اما تاثیر این مبارزه در کاهش آمار فساد هنوز چندان محسوس نیست. یکی از مهمترین موانعی که بر سر ریشه‌کن‌کردن فساد وجود دارد، آن است که شفافیت در انتقال پول وجود ندارد.

اگر کسی بخواهد در اروپا 100دلار پول نقد جابه‌جا کند، باید روشن کند که این پول را از کجا و از چه طریق به دست آورده‌ و در چه راهی می‌خواهد مصرف کند، اما این سازوکار در کشور ما پیاده نشده است.

در ایران شما نه‌تنها می‌توانید هر مقدار که دلتان می‌خواهد پول به حساب بانکی خود واریز کنید بلکه مدیر شعبه بدون هیچ پرس‌وجویی از شما استقبال می‌کند و به‌خاطر جذب سرمایه شما که منبع مشخصی هم ندارد، پاداش هم می‌گیرد.

به همین دلیل می‌توان تصور کرد که اگر کسی مبالغ بالایی با روش‌ها و راه‌های فاسد به دست آورده باشد، چندی بعد آن را در جاهایی مانند «باستی هیلز» به ویلا تبدیل کند و با این کار پول کثیف را به‌آسانی به پول تمیز تبدیل می‌کند و این دقیقا مصداق پولشویی است.

وقتی از FATF صحبت می‌شود و اغلب کارشناسان تاکید می‌کنند که این لایحه تصویب و اجرایی شود، تلاشی برای کاستن از چنین امکانی است و تصویب و اجرای این لوایح می‌تواند تا حد زیادی جلوی فساد را بگیرد.

عدم وجود کنترل‌هایی از این دست بر سیستم بانکی باعث و بانی فسادهایی از این قبیل است و این معضل باید به‌درستی دیده و حل شود. شفافیت معجزه می‌کند و راهکار اصلی مبارزه با فساد، شفافیت است. قوانین موجود خوب است اما کافی نیست و ما باید به تجربه جهانی در کنترل پولشویی توجه کنیم.

یکی دیگر از معضلات اقتصاد کشور که به تجمع پول و فساد منجر می‌شود، مساله خصوصی‌سازی است. در خصوصی‌سازی بیشترین تجمع پول و امکانات وجود دارد که بدون زحمت به عده‌ای تقدیم می‌شود. یک نفر می‌آید یک شرکت را خریداری می‌کند، کارگران را اخراج می‌کند، دستگاه‌های تولید را می‌فروشد و با تغییر کاربری پول زیادی به جیب می‌زند.

در بسیاری از کشورهای دیگر این امکان وجود ندارد. در آلمان‌شرقی زمانی که تازه دولت کمونیستی سقوط کرده بود، یکی از بزرگترین شرکت‌ها به قیمت یک مارک فروخته شد، اما در قرارداد فروش مقرر شد که اولا خریدار حق اخراج کارگران را ندارد، دوما نمی‌تواند ماشین‌آلات را به فروش برساند و سوما باید تولید افزایش پیدا کند. این شیوه به افزایش سرمایه منجر شد و آن شرکت امروز از موفق‌ترین شرکت‌ها در آلمان است.

ما در کشورمان نباید به آسانی از این مسائل عبور ‌کنیم. برای نمونه در هفت‌تپه، فردی با کمترین هزینه کارخانه‌ای سودده و با ارزش را خریداری می‌کند و بعد حقوق کارگران را نمی‌پردازد. در این صورت می‌توان کارگری را که دچار مشکلات متعدد شده و ماه‌هاست حقوقی دریافت نکرده درک کرد.

وقتی گفته می‌شود که باید با دانه‌درشت‌ها برخورد شود، در کنارش لازم است حواسمان جمع باشد که این برخورد اگرچه اهمیت بسیار دارد، اما عامل اصلی ریشه‌کن‌کردن فساد نیست. به بیان دیگر شفافیت راه اصلی است، یعنی خصوصی‌سازی هم باید شفاف شود.

به‌طور کلی نبود شفافیت و عدم نظارت بر نقل و انتقال پول را باید مهمترین عامل بر سر راه پاکسازی اقتصاد از فساد دانست. از فساد در واردات و توزیع کالاهای اساسی گرفته تا واگذاری غیرقانونی اراضی و اختلاس‌های نجومی همگی ناشی از نبود شفافیت است و اگر اراده‌ای جدی برای مبارزه با فساد وجود دارد، شفاف‌سازی باید در اولویت اول قرار گیرد.

*حقوقدان و وکیل دادگستری

انتهای پیام/*
۱
مرجع : آرمان ملی
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما