plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۷
کد مطلب : ۲۰۱۹

این زمان بگذار تا وقت دگر

اگر ضعفی وجود داشت که موجب فراهم شدن زمینه پذیرش قطعنامه 598 شد، به کوتاهی بدنه کشور و دولت مربوط نمی‌شود و باید آن را در تمایلات سیاسی کسانی جستجو کرد که هم می‌خواستند جبهه را در اختیار داشته باشند و هم سیاست را.
این زمان بگذار تا وقت دگر
به گزارش ایصال نیوز، روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز (شنبه) خود نوشت: رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح در یک برنامه تلویزیونی زنده درباره چگونگی پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل که به آتش‌بس میان ایران و عراق و پایان جنگ منجر شد گفت پذیرش این قطعنامه به دو سه سال قبل از سال 1367 مربوط می‌شود. وی در تشریح این نقطه‌نظر خود، تقویت ارتش بعث عراق، ضعف امکانات و تجهیزات جنگی نیروهای مسلح ایران و عدم پشتیبانی بدنه کشور و دولت وقت از نیروهای رزمنده را از عوامل پذیرش قطعنامه دانست و نتیجه گرفت که پدیدآمدن این وضعیت به دو سه سال قبل از زمان پذیرش مرتبط می‌شود. سردار محمد باقری بر این واقعیت نیز در این مصاحبه تاکید کرد که پذیرش قطعنامه 598 در آن زمان تصمیم عاقلانه‌ای بود.
درباره این سخنان قابل تامل، یادآوری چند نکته را لازم می‌دانم. اول آنکه اظهارنظر درباره وقایع مربوط به جنگ و دوران دفاع مقدس با هدف نقد آگاهانه و کارشناسانه عملکرد‌ها، کاری بجا و حتی ضروری است. طبعاً افرادی مانند سردار باقری که در صحنه‌های دفاع مقدس حضور داشتند از کسانی هستند که شایسته ورود به این مباحث و اظهارنظر درباره ابعاد مختلف آن هستند.
دوم آنکه در سخنان سردار باقری نکات درستی وجود دارند که باید در تاریخ دفاع مقدس با برجستگی ثبت شوند و به عنوان محورهای مهم مسائل دوران دفاع مقدس مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. اینکه ارتش بعث عراق با حمایت‌های همه‌جانبه منطقه‌ای و بین‌المللی در اواخر جنگ بشدت تقویت شده بود، اینکه نیروهای مسلح، دچار ضعف شده بودند و اینکه زمینه پذیرش قطعنامه 598 از حدود دو سه سال قبل از تیرماه 1367 فراهم شده بود، نکات درستی هستند. این سخن که چاره کار می‌بایست در همان دو سه سال قبل از پذیرش قطعنامه می‌شد نیز سخن درستی است. این نکات هم از مواردی هستند که باید موضوع بحث‌ها و بررسی‌های کارشناسانه قرار گیرند و باتوجه به شرایط زمان، تحلیل‌های واقعگرایانه‌ای درباره آنها انجام شود و به نسل‌های آینده منتقل گردد.
سوم آنکه بررسی و تحلیل‌ها اگر بخواهیم واقعی باشند، قطعاً باید اظهارنظرها به‌ویژه اظهارنظرهائی که توسط نسل حاضر در جنگ و دوران دفاع مقدس صورت می‌گیرد، دقیق و منصفانه باشد. این طبیعی است که در برنامه‌های زنده و در پاسخ دادن به سوال‌های پیش‌بینی نشده، گفتارها تا حدودی با کم‌دقتی و ضعف تحلیل همراه باشد. به همین دلیل به نظر می‌رسد بهتر است اظهارنظر درباره موضوعات بسیار مهم و استراتژیک، که زمینه‌های پذیرش قطعنامه 598 یکی از آنهاست، در برنامه‌های زنده تلویزیونی صورت نگیرد و به زمان مناسب‌تر، و بررسی همه‌جانبه‌تر، دقت بیشتر و حتی تدوین و نگارش همراه با بازنگری و مشورت با دیگر صاحبنظران همراه باشد تا بتواند به عنوان سند متقن در تاریخ ثبت شود.
چهارم آنکه اظهارنظر درباره موضوعات مختلف دفاع مقدس را نباید محدود به رزمندگان دانست. سیاسیون و برنامه‌ریزان مدیریت کشور و جنگ و دفاع مقدس، خبرنگاران و اصحاب رسانه که در جریان مسائل جنگ قرار داشتند و اقشاری از مردم که دست‌اندرکار پشتیبانی جبهه بودند نیز از افرادی هستند که می‌توانند در زمینه موضوعات مختلف دفاع مقدس از جمله درباره چگونگی پشتیبانی بدنه کشور و دولت از رزمندگان اظهارنظر کنند.
و پنجم آنکه برخلاف گفته سردار باقری، پشتیبانی‌های بدنه کشور و بدنه دولت از رزمندگان در تمام دوران دفاع مقدس با تمام قوت و قدرت و در حد مقدورات ادامه داشت و هیچگاه کمترین کوتاهی از این ناحیه صورت نگرفت. اقشار مختلف مردم، علاوه بر حضور در جبهه‌ها امکانات خود را در اختیار دفاع مقدس قرار می‌دادند و اصناف و صاحبان حرف و کارخانجات به هر اندازه که لازم بود خط تولید خود را به تولید مایحتاج رزمندگان اختصاص داده بودند. این ایثار و همراهی عمومی با رزمندگان بقدری فوق‌العاده بود که امام خمینی بارها از مردم ایران به‌خاطر همین ویژگی‌ها تمجید کردند و آنها را از مردم زمان صدر اسلام هم بهتر دانستند. دولت نیز در تمام آن دوران با تمام وجود در اختیار دفاع مقدس قرار داشت بطوری که در ادبیات سیاسی کشورمان «دولت دفاع مقدس» نام گرفت و امام نیز بارها از عملکرد دولت ابراز رضایت کردند. بنابراین، اگر ضعفی وجود داشت که موجب فراهم شدن زمینه پذیرش قطعنامه 598 شد، به کوتاهی بدنه کشور و دولت مربوط نمی‌شود و باید آن را در تمایلات سیاسی کسانی جستجو کرد که هم می‌خواستند جبهه را در اختیار داشته باشند و هم سیاست را. در آن زمان، بسیاری از سیاستمداران و ما اصحاب رسانه می‌فهمیدیم و می‌گفتیم که نمی‌شود افرادی که وظیفه مدیریت جنگ را برعهده دارند در انتخابات مجلس هم نقش ایفا کنند و آدم‌های خودشان را به مجلس بفرستند. این واقعیت‌ها را نمی‌توان از تاریخ دفاع مقدس و از عوامل زمینه‌ساز ضعف جبهه و بازپس گرفتن فاو توسط ارتش بعث عراق حذف کرد. سخن، بسیار است ولی شرایط زمانی ایجاب نمی‌کند این موضوع بیشتر شکافته شود. شرح این هجران و این خون جگر... این زمان بگذار تا وقت دگر.
انتهای پیام/*
۲
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما