plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۱
کد مطلب : ۱۵۳۳

جاسوسی زیست محیطی و تغییرات اقلیمی در ایران

حامد روشن چشم*
محیط زیست به‌عنوان یکی از محورها و بسترهای مبارزات دستگاه‌های اطلاعاتی و حوزه‌ای است که حساسیت امنیتی نسبت به آن کمتر بوده و پستوی مناسب برای شکل دادن به بحران ملی در ایران باشد که در زمره اقدامات دستگاه‌های اطلاعاتی دشمن قرار دارد، همین‌طور ممکن است فعالیت‌های جاسوسی قابل توجهی با پوشش‌های مختلف در حال وقوع باشد.
جاسوسی زیست محیطی و تغییرات اقلیمی در ایران

 

تغییرات زیست محیطی شدید در آغاز سال 98 در کنار هجوم ملخ‌ها به مزارع جنوب کشور که خسارات شدیدی در شرایط بحرانی ایران به‌وجود آورد، فرضیه و شائبه‌های گوناگونی را به‌همراه داشته است. گرچه در ظاهر تغییرات اقلیمی امری طبیعی جلوه می‌کند و به عنوان یک فرآیندی زیست محیطی به آن نگریسته شده، با این حال فعالیت‌های دستگاه‌های جاسوسی از چنان وسعتی برخوردار است که می‌تواند طیفی از موضوعات غیر امنیتی و سیاسی را نیز در برگیرد.
جاسوسی زیست محیطی خبری بوده که در سال 97 با اعلام خبر خودکشی دکتر سیدامامی از فعالان زیست محیطی ابعاد جدیدی به خود گرفت و به اعتقاد دستگاه اطلاعاتی ایران فعالیت‌هایی در زمینه موضوعات زیست محیطی و بررسی بسترهای بحران‌های طبیعی در ایران صورت گرفته بود.
فارغ از این مباحث بررسی بحران‌هایی که غیرقابل پیش‌بینی بوده و یا توام با ابهام هستند، نیازمند بررسی دقیق این پیشامدهاست. تاریخ فعالیت‌های دستگاه‌های اطلاعاتی و سرویس‌های جاسوسی در دنیا این موضوع را به اثبات رسانده است که پوشش‌های عملیاتی برای جلوه دادن امور برنامه‌ریزی شده و بحران‌سازی به‌همراه طبیعی جلوه دادن این رخدادها از هنرهای دستگاه‌های اطلاعاتی حرفه‌ای است.
ایران به عنوان یک کشور استراتژیک در دنیا همواره در تیررس اقدامات دستگاه‌های اطلاعاتی بیگانه بوده است. نمونه‌های بسیار مهمی از این رخدادها را می‌توان در موضوعاتی همچون کودتای 28 مرداد، انقلاب اسلامی ایران، ترورهای اشخاص، دفاع مقدس و به صورت متمرکز شده در برنامه هسته‌ای ایران و حتی مذاکرات بین‌المللی حساس شاهد بود. بر این اساس، با توجه به توسعه روش‌های جاسوسی و افزایش نقش اختفا و پوشش اقدامات امنیتی به نظر می‌رسد که دستگاه‌های اطلاعاتی دنیا با رویکردی جدید به دنبال نفوذ و ایجاد اخلال در نظم سیاسی و اجتماع به سمت کاهش سرمایه اجتماعی و افزایش آسیب‌پذیری اجتماعی هستند. این موضوع بارها از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی غربی به‌خصوص ایالات متحده آمریکا و کشورهای حامی منطقه‌ای در شورای همکاری خلیج فارس مورد تاکید قرار گرفته است.
بر این مبنا، می‌توان این فرضیه را مطرح کرد که اقدامات سرویس‌های امنیتی بیگانه با انجام مطالعات دقیق بر حوزه جامعه شناختی ایران و نقاط آسیب آن بر ماموریت‌های جدید با پوشش‌های متنوع استوار است. نقش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در ایران که بنابر اهمیت این موضوع در خلال رخدادهای جدید اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ایران مورد توجه دشمنان ایران قرار گرفته و عمده برنامه‌ریزی‌های تغییر در ایران بر پایه‌های حرکت اجتماعی و شکل دادن به نارضایتی‌های عمومی با تصویری از توسعه و ناکارآمدی است.
روشن است که برای این منظور طیف متنوعی از رویکردها به‌کار گرفته می‌شود، آسیب‌پذیری‌های زیست محیطی ایران که در خلال سال‌های اخیر مورد توجه دستگاه‌های مختلف حتی عوامل تبلیغاتی بیگانه نیز قرار گرفته است، حکایت از این امر دارد که کانون زیست محیطی به‌عنوان یکی از نقاط آسیب‌پذیر توام با تحول در نگرش اجتماعی در برنامه‌ریزی‌های عوامل بیگانه قرار گرفته است. حجم محتوای تولید شده توسط سرویس‌های خبری بیگانه که به صورت کاملا شفاف دشمنی خود و قصدشان برای تغییر رژیم در ایران آشکار است، نشان دهنده هدف‌گذاری در این زمینه برای کاهش سرمایه اجتماعی در ایران و افزایش نارضایتی عمومی در قالب‌های گوناگون هستند.
پایش دقیق زیرساخت‌های زیست محیطی و شکل‌گیری بحران در مرحله حساس توام با افزایش سطح بارندگی در کشور همراه با خلأ‌های زیرساختی و هجوم ملخ‌ها به مزارع جنوب کشور که بسترهای نارضایتی را در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به صورت هم‌افزا تولید کرده است، شائبه برنامه‌ریزی و جمع‌آوری اطلاعاتی را بیش از پیش تقویت می‌کند.
ترکیبی بودن این رخدادها و مکمل شدن رویکردهای بین‌المللی به‌خصوص تحریم‌ها و ممانعت آمریکا از کمک‌های بین‌المللی، اعتبار این فرضیه را تقویت می‌کند. به نظر می‌رسد که حوزه مقابله با ایران در قالب دستگاه‌های اطلاعاتی افزایش یافته و موضوعات زیست محیطی به‌عنوان یک بستر غیر امنیتی بازتولید کننده تهدید و بستر اقدامات امنیتی و اطلاعاتی به‌واسطه دشمن به‌خصوص جمع‌آوری اطلاعات و فعالیت‌های جاسوسی قرار گرفته تا بحران‌های زیست محیطی را به موضوعات اقتصادی و معیشتی گره زده باشد.
این بستر به‌دلیل غیر سیاسی بودن شائبه‌های توطئه کمتری داشته، اما تاثیر بیشتری بر کاهش اعتماد عمومی و باور به ناکارآمدی دولت و حاکمیت در ایران دارد. بنابراین می‌توان اینگونه برداشت کرد که محیط زیست به‌عنوان یکی از محورها و بسترهای مبارزات دستگاه‌های اطلاعاتی و حوزه‌ای است که حساسیت امنیتی نسبت به آن کمتر بوده و پستوی مناسب برای شکل دادن به بحران ملی در ایران باشد که در زمره اقدامات دستگاه‌های اطلاعاتی دشمن قرار دارد، همین‌طور ممکن است فعالیت‌های جاسوسی قابل توجهی با پوشش‌های مختلف در حال وقوع باشد. لذا، پیشنهاد می‌شود که دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، با حساسیت و دقت بالا، این رخدادها را رصد و نسبت به خلأهای اطلاعاتی آن اشراف حاصل کنند که این خود می‌تواند بر توسعه و تامین هرچه بیشتر اعتماد عمومی در ایران موثر باشد.

* دکتری علوم سیاسی
۰
مرجع : آرمان امروز - 98/02/07
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما