plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۳
کد مطلب : ۱۱۶۴۲

آمریکا رو به اغما

جواد منصوری*
مجموعه‌ای از ناکارآمدی‌ها و نواقص در نظام حاکمه آمریکا با چاشنی بی‌تدبیری ترامپ به حالت انفجاری تبدیل‌شده و بحران کنونی را برای آمریکا رقم زده است؛ تحولی که این کشور را یک گام بزرگ به سمت افول نزدیک‌تر کرده است.
آمریکا رو به اغما
با اعلام وضعیت اضطراری در ایالت ویسکانسین آمریکا و استقرار گارد ملی در این شهر پس از انتشار ویدئوی شلیک پلیس به یک مرد سیاه‌پوست، اعتراضات ضد نژادپرستی در این کشور وارد مرحله جدیدی شده است.

آمریکا از اوایل خرداد سال جاری پس از قتل وحشیانه «جورج فلوید» نزدیک به سه ماه است که در آشوب و التهاب به سر می‌برد و تظاهرات مردمی در شهرهای مختلف همچنان برپاست. اکثر این اعتراضات از سوی پلیس به خشونت کشیده شده.

در پورتلند، مردم هنوز با قدرت به خیابان‌ها می‌آیند و در سیاتل، معترضین منطقه خودمختار اعلام کرده‌اند.

اعتراضاتی که در ویسکانسین در جریان است نه‌فقط فریاد علیه رفتار سراسر خشن پلیس با یک سیاه‌پوست در مقابل فرزندانش، بلکه شورشی علیه حاکمیت رژیم آمریکا تعبیر می‌شود؛ سیستمی که پس از تجربه یک دموکراسی ناکارآمد به یک حکومت فاسد پلیسی و فاقد مشروعیت تبدیل‌شده است.

علاوه بر این، اکثر مردم آمریکا متوجه شده‌اند که کشورشان در تبعیض نژادی، گوی رقابت را از همه کشورهای دنیا رو بوده است. این نژادپرستی نه‌فقط در داخل بلکه در سیاست خارجی این کشور نیز نمود دارد.

حمایت بی‌چون چرا و چشم‌بسته کاخ سفید از رژیم آپارتاید صهیونیستی حاکی از آن است که تبعیض در تار و پود سیستم حاکمیتی آمریکا نفوذ کرده و غیرقابل‌تفکیک است.

نکته اینجاست که از نظر رئیس‌جمهور آمریکا، اعتراضات فعلی خارج از قاعده تظاهرات مسالمت‌آمیز است و باید به‌شدت آن‌ها را سرکوب کرد.

به همین دلیل دیدیم که در ویسکانسین، گارد ملی مستقر شده و در شهر «کنوشا» در این ایالت دو نفر تاکنون کشته شده‌اند.

ترامپ با تکرار کلید واژه «نظم و قانون» در یادداشت‌های توییتری خود باعث خشم مردم شده و آن‌ها را به ادامه اعتراضات تشویق می‌کند.

 از سوی دیگر به نظر می‌رسد اعتراضات، حد یقفی ندارند و احتمالاً تا زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ادامه پیدا می‌کنند.

ترامپ در گفتگوی تلفنی با فرمانداران چند هفته پس از آغاز اعتراضات سراسری در همه ایالت‌های آمریکا هشدار داده بود که با قاطعیت آشوب‌ها را سرکوب کنند چراکه اگر از انجام این کار بر نیایند، کشورهای دیگر به دیده تحقیر به آمریکا نگاه خواهند کرد.

سرکوب‌ها جدای از تقلا برای حفظ وجهه بین‌المللی آمریکا، صبغه اقتصادی – انتخاباتی نیز دارند. از آنجا که به‌سرعت در حال نزدیک شدن به موعد انتخابات ریاست جمهوری هستیم، ترامپ تلاش می‌کند تتمه اعتراضات در چند شهر این کشور را به این دلیل مهار کند که وضعیت اقتصادی متأثر از شیوع کرونا بیش از این رو به اغما نرود.

او در روزهای آغازین شروع ویروس کووید-۱۹ آن را دست‌کم گرفت و به توصیه‌های کارشناسان توجه نکرد.

رئیس‌جمهور آمریکا در سخنرانی‌های متعدد، کرونا را یک بیماری کم‌اهمیت توصیف و حتی به مردم پیشنهاد کرد که برای مقابله با آن از مایع سفیدکننده البسه استفاده کنند که بر اثر این آن ده‌ها نفر راهی بیمارستان شدند.

به‌این‌ترتیب، کرونا در آمریکا به‌شدت شیوع یافت و اکنون در صدر کشورهای آلوده جهان به این بیماری قرار دارد، به‌نحوی‌که مهار آن از کنترل خارج شده است.

طبعاً از رئیس‌جمهوری که در مقابل یک بیماری خطرناک، این‌چنین ناشیانه عمل می‌کند و جان مردم کشورش را تا جایی به خطر می‌اندازد که روزانه نزدیک به ۵۵ هزار نفر دچار کرونا می‌شوند، انتظار نمی‌رود که در برابر یک معضل ساختاری و عمیق همچون نژادپرستی و سیستم فاسد این کشور، عملکرد شایسته و به‌موقع داشته باشد.

این نحوه سیاستمداری بر مقبولیت ترامپ نیز سایه افکنده است. بر اساس نظرسنجی‌ها مردم آمریکا معتقدند که گرچه حاکمیت و آپارتاید داخلی پیش از ترامپ نیز وجود داشت اما موضع‌گیری‌های او از روز اول ریاست جمهوری تاکنون، سفیدبرترپندارانه بوده و سیاه‌پوستان از نظر او شهروند درجه 2 محسوب می‌شوند. از این رو، شاهدیم که رقیب انتخاباتی او حدود ۱۰ درصد مقبولیت بیشتری دارد.

باید توجه داشت که صبر مردم از بی‌تدبیری کاخ سفید نیز حدی دارد و نباید تظاهرات اخیر در ویسکانسین، پورتلند، سیاتل و نقاط دیگر را الزاماً کمرنگ شدن خط پایان اعتراضات تلقی کرد.

اگر رفتار خشن پلیس با معترضین شدت بگیرد، گزینه‌های دیگری نیز محتمل است که یکی از آن‌ها جنگ داخلی است.

آمار افزایش فروش سلاح در چند ماه گذشته نیز حاکی از آن است که مردم احساس ناامنی می‌کنند و ناچار شده‌اند برای دفاع از خود در شرایط آشوب، درگیری و یا جنگ داخلی احتمالی از هم‌اکنون سلاح تهیه کنند.

 ترکیب جمعیتی معترضین نیز حاکی از آن است که اکثر آن‌ها جزو طبقه تحصیل‌کرده و نخبگان جامعه آمریکا هستند که از فرصت به وجود آمده برای اعتراض به چالش‌های پیش روی خود از قبیل شغل، درآمد مناسب و برخورداری از خدمات پزشکی استفاده می‌کنند.

به‌عنوان نمونه، علاوه بر معلمان، بخشی از اساتید دانشگاه‌های آمریکا نیز با بحران درآمد مواجه هستند. به دلیل شرایط بد اقتصادی بسیاری از دانشگاه‌ها بخشی از کلاس‌های خود را به دلیل نبود دانشجو تعطیل کرده‌اند و در نتیجه، شماری از اساتید و معلمان به کارهای خدماتی روی آورده‌اند.

تبعیض‌های اقتصادی علاوه بر تبعیض‌های نژادی فاکتور مهمی در شعله‌ور شدن اعتراضات مردمی است. بیکاری پیش از شیوع کرونا بالا بود و این بیماری به آمار آن نیز افزوده؛ در چنین شرایطی مردم با خشونت و توحش پلیس نیز مواجه‌اند.

و بالاخره اینکه مجموعه‌ای از ناکارآمدی‌ها و نواقص در نظام حاکمه آمریکا با چاشنی بی‌تدبیری ترامپ به حالت انفجاری تبدیل‌شده و بحران کنونی را برای آمریکا رقم زده است؛ تحولی که این کشور را یک گام بزرگ به سمت افول نزدیک‌تر کرده است.

*تحلیل گر مسائل سیاسی 

انتهای پیام/*
 
۲
مرجع : حمایت
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما