plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۴
کد مطلب : ۱۱۵۲۴

آثار و تبعات شکست آمریکا در تصویب قطعنامه ضد‌ایرانی

منوچهر محمدی*
با افول ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی نیز امید خود را از دست داده و همان‌طور که رهبر معظم انقلاب پیش‌بینی کرده‌اند، دیر یا زود از صحنه روزگار محو خواهد شد. 
آثار و تبعات شکست آمریکا در تصویب قطعنامه ضد‌ایرانی
شکست عجیب و مفتضحانه آمریکا در تصویب قطعنامه ضد‌ایرانی آثار و تبعات سیاسی، حقوقی، امنیتی و فرهنگی فوق‌العاده‌ای در بر دارد که بتدریج اثرات خود را بر افول اقتدار و موجودیت ایالات متحده آمریکا بویژه در رابطه این دولت با دیگر بازیگران صحنه روابط بین‌الملل نشان خواهد داد.

1- نخستین و مهم‌ترین اثر این شکست تفرقه و تشتت میان آمریکا و متحدان غربی آن است، چرا که برای نخستین‌بار انگلیس، فرانسه و آلمان با رای ممتنع به این قطعنامه ضد‌ایرانی، جدایی خود را از دولت ایالات متحده آمریکا علنی کردند و برای نخستین‌بار بعد از جنگ دوم جهانی که آمریکا را تکیه‌گاه قدرتمندی برای خود می‌دانستند به آن دولت پشت کرده و رسما نشان دادند نه‌تنها آمریکا دیگر نمی‌تواند تکیه‌گاه قدرتمندی برای آنها باشد، بلکه با توجه به آینده تیره و تاری که در انتظار آمریکای در حال فروپاشی است نمی‌خواهند آنها را هم با خود غرق کند و لذا عاقلانه مسیر خود را از این امپراتوری جدا می‌کنند. 

2- دولت ترامپ که با مشکلات عظیمی در داخل از نظر سیاسی، اجتماعی و همچنین ناکارآمدی در برخورد با ویروس کرونا مواجه بوده و نتوانسته است دستاوردی در سیاست داخلی برای خود کسب کند و امیدوار بود در صحنه سیاست خارجی برای خود پیروزی یا دستاوردی بتراشد، با این شکست مفتضحانه و غیر‌قابل پیش‌بینی نظام سیاسی آمریکا را همچنان در باتلاق خود‌ساخته فروپاشی بیشتر فرو برده و ناتوانی و ضعف فزاینده آن را هر چه بیشتر برملا می‌کند. 

3- البته نباید تصور کرد دولت آمریکا با این شکست مفتضحانه مایوس شده و از سیاست‌های ضد‌ایرانی خود دست برخواهد داشت، بلکه تا لحظه سقوط و فروپاشی همچنان به توطئه‌های خود ادامه خواهد داد، هر چند امید چندانی هم به موفقیت آنها نداشته باشد؛ الغریق یتشبث بکل حشیش.

4- با رای ممتنعی که دولت‌های در حال توسعه عضو غیر‌رسمی شورای امنیت (جز دومینیکن!) دادند، نشان دادند نه‌تنها دولت آمریکا نفوذ خود را بر این دولت‌ها از دست داده است، بلکه این دولت‌ها با پی بردن به ضعف و ناتوانی آمریکا دیگر ترس و دلهره‌ای از عکس‌العمل این ابرقدرت به جا مانده از جنگ سرد ندارند و در واقع به قدرت پوشالی آن پی برده‌اند و همان‌طور که حضرت امام خمینی 40 سال قبل عنوان فرموده بودند آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، این دولت‌ها هم بعد از این مدت به این باور رسیده‌اند.

5- این ماجرا به اثبات رساند که شورای امنیت سازمان ملل دیگر برای دولت آمریکا ابزار مناسب و مفیدی برای پیشبرد اهداف مستکبرانه و زورمدارانه‌اش نیست و آمریکا دیگر نمی‌تواند خواسته‌های سلطه‌جویانه خود را همچون گذشته به جامعه جهانی تحمیل کند و جهان بین‌الملل منشور ملل متحد و نظام جهانی جدیدی را می‌طلبد. همان‌طور که به دنبال جنگ دوم جهانی جامعه ملل جای خود را به سازمان ملل داد. 

6- دولت‌های جمهوری خلق چین و فدراتیو روسیه با مخالفت خود با این قطعنامه ضد‌ایرانی عملا شکل‌گیری نظام آسیایی از 3 قدرت بزرگ آسیایی را علنی کردند و به جامعه جهانی شکل‌گیری نظام جدیدی را در تقابل با نظام سلطه‌گرانه غرب‌محور به رهبری آمریکا اعلام و قدرت خود را در این صحنه دیپلماتیک آشکار کردند.

7- از آنجا که بقای رژیم صهیونیستی به قدرت و نفوذ ایالات متحده آمریکا وابسته است و سیاست ضد‌ایرانی آمریکا به طور عمده در جهت تامین امنیت و جلب رضایت این رژیم تنظیم می‌شود، با بروز این شکست برای آمریکا، شکستی هم برای رژیم اسرائیل خواهد بود و بلاتردید با افول ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی نیز امید خود را از دست داده و همان‌طور که رهبر معظم انقلاب پیش‌بینی کرده‌اند، دیر یا زود از صحنه روزگار محو خواهد شد. 

8- بدیهی است این شکست آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل شکننده بودن قدرت آمریکا را هر چه بیشتر نمایان کرد و نه‌تنها موجب کاهش نفوذ آمریکا شد، بلکه موجب انزوای قطعی این دولت در جهان خواهد شد.

9- نکته مهم و قابل بیان اینکه غرب‌گرایان و زود‌باوران ایرانی نباید این شکست آمریکا را به عنوان پیروزی برای برجام نافرجام تلقی کنند و آن را دستاوردی از برجام نافرجام برای ملت ایران فاکتور کنند، چرا که مهم‌ترین هدف برجام برداشتن تحریم‌ها بود که نه‌تنها تحریمی برداشته نشد، بلکه بر شدت آنها هم افزوده شد و اروپایی‌ها هم که معتقد به حفظ برجام هستند، همچنان به زیاده‌خواهی‌های خود درباره توسعه برجام به مسائل موشکی، منطقه‌ای و حقوق بشر اصرار دارند. آنها اگر چه از نظر راهبردی با آمریکا اختلاف‌ نظر دارند ولی از نظر اهداف و تقابل خود با جمهوری اسلامی همچنان بر تضعیف، استحاله و براندازی این نظام با آمریکا مشترکند. 

10- سیاست خارجی جمهوری اسلامی در چنین شرایطی باید به قطع کامل امید از آمریکا و اروپا استوار باشد، بلکه باید ‌طلبکارانه با آنها برخورد کرده و با قرار دادن آنها در گوشه رینگ، حقوق از دست رفته خود را در دوران سلطه کشورهای سلطه‌گر‌ طلب کند، بویژه که با هماهنگی هر چه بیشتر با چین و روسیه جهت افزایش قدرت ضربه زدن بر دولت‌های مستکبر غربی، برای استیفای حقوق خود تلاش کند و به یقین می‌توان پیش‌بینی کرد فروپاشی آمریکا امری قطعی است و شکل‌گیری نظام مثلث آسیایی هم تحقق‌یافتنی است.

*کارشناس مسائل بین الملل

انتهای پیام/*
۲
مرجع : وطن امروز
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما