plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۱۴ تير ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۵
کد مطلب : ۱۰۶۳۴

حریف ایران نیستید

منصور حقیقت پور*
کاخ سفید برای به‌اصطلاح منزوی کردن ایران حتی بانک‌ها و مؤسسات مالی متحدان خود را نیز تحریم کرده و با طیفی از کشورهای حامی ایران ازجمله ترکیه، عراق، روسیه، چین و جمهوری‌های شمال کشور در حال نزاع دیپلماتیک است.
حریف ایران نیستید
آمریکا در سه سطح «جهان»، «غرب آسیا» و «ایران» برای بسط هژمونی خود، راهبرد تهیه و تدوین کرده است.

در سطح جهانی، استراتژی آمریکا تقویت اقتصاد ترک‌خورده این کشور و احیای امپراطوری ورشکسته کاخ سفید با این ابزار به شمار می‌رود، ضمن اینکه حاضر نیست در اجماع دیگر کشورها در خصوص موضوعات مختلف بین‌المللی، شریک باشد.

به عقیده رئیس‌جمهور آمریکا، همه پیمان‌های بین‌المللی باید از نو و با ترکیب دیکته شده ناظر به ملاحظات امنیتی- اقتصادی، تدوین شوند.

لذا می‌بینیم که ترامپ به همان اندازه که برای خروج از پیمان‌هایی همچون «منع گسترش موشک‌های میان برد هسته‌ای»، «یونسکو»، «پیمان اقلیمی پاریس» ... عجله داشت و به‌سرعت آن‌ها را زیر پا گذاشت، به همان میزان نیز در لغو و بازنویسی معاهدات اقتصادی همچون «نفتا» نیز تردید نکرد.

دو راهبرد بعدی آمریکا برای غرب آسیا و ایران اما ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند.

به این مفهوم که واشنگتن برای پیشبرد طرح‌های خود در غرب آسیا، لازم است که هم‌زمان از قدرت نفوذ جمهوری اسلامی بکاهد.

بزرگ‌ترین هدف‌گذاری آمریکا در منطقه، تحقق «خاورمیانه بزرگ» بود، درحالی‌که زنجیره‌ای از عوامل ازجمله ایران در رأس آن‌ها، مانع از تحقق این بلندپروازی شد.

کاستن از مانور کشورهای غرب آسیا بر پایه حفظ و ادامه حیات و قدرت رژیم صهیونیستی، تجزیه کشورهای خاورمیانه بر اساس قومیت، دین، مذهب و نژاد، گسترش هژمونی آمریکا در شمال آفریقا و غرب آسیا، سرکوب جنبش‌ها و گروه‌های مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی و تسلط بر شریان‌های انرژی در منطقه ازجمله اهدافی هستند که ذیل طرح خاورمیانه بزرگ در حال پیگیری هستند.

طرح خاورمیانه بزرگ در حالی به شکست منتهی شده که 7 تریلیون دلار هزینه روی دست آمریکایی‌ها گذاشت و طراحان جنگ نظامی و روانی و تئوریسین‌های به‌اصطلاح کارکشته این‌گونه نبردها را در اغما فرو برد.

یانکی‌ها با 48 پایگاه نظامی در اطراف کشورمان و تحمیل پی‌درپی قراردادهای نظامی به کشورهای منطقه، تلاش می‌کند که حلقه محاصره ایران را تنگ‌تر کند و از سوی دیگر، با آخرین کارت خود برای اعمال «فشار حداکثری» در توهم تسلیم کردن ایران برای بازنویسی توافقات جدید است.

این راهبرد در طول دو سال گذشته، با همکاری کشورهای هم‌افزای منظومه سیاسی آمریکا در جریان بوده و نه‌تنها از شدت آن کاسته نشده، بلکه به‌تناوب، برشدت و عمق آن افزوده می‌شود.

در همین راستا، بخشی از سیاست فشار حداکثری را عربستان سعودی به دوش می‌کشد. آل سعود، بزرگ‌ترین سرمایه و ابزار آمریکا در منطقه هستند که حدود 100 شبکه ماهواره‌ای را برای حضور و توجیه جنایت‌های آمریکا مدیریت کرده و در کنار آن، به تطهیر چهره پلید رژیم صهیونیستی و بزک کردن رابطه با اشغالگران مشغول‌اند.

آنچه از برنامه‌های ضد ایرانی آمریکا از سال 2000 به این‌سو استنباط می‌شود، همه و همه در این چارچوب به شمار می‌روند، چون به‌زعم سیاستمداران کاخ سفید، تا وقتی مقاومت ایران به‌عنوان محوری‌ترین بازیگر منطقه درهم‌شکسته نشود، امکان تسلط کامل و تضمین 100 درصدی برنامه‌های آن‌ها وجود ندارد.

با این حال، برخی سیاست‌های آمریکا علیه کشورمان همچون تقلا برای ممانعت از سفر موفقیت‌آمیز کشتی‌های ایرانی به ونزوئلا و تلاش به‌منظور تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، جنبه‌های بین‌المللی نیز دارد، ولی به جهت عامل بازدارندگی برآمده از «مقاومت فعال» و همچنین تزلزل پایه‌های حاکمیت ترامپ در داخل به‌واسطه ضعف مدیریت پاندمی کرونا، واشنگتن از این تدابیر طرفی نبست.

گفتنی است که در آمریکا افزون بر کاخ سفید، دو مرکز دیگر به‌صورت هدفمند و رسمی در حال فعالیت علیه جمهوری اسلامی ایران هستند؛ کنگره و هیئت‌های اندیشه‌ورز با همراهی لابی‌های بسترساز عملیاتی کردن پروژه‌های ضد ایرانی ازجمله آیپک، اعراب و منافقین.

هرچند ترامپ مدعی است که حاضر است بدون پیش‌شرط با ایران مذاکره کند اما برای دستیابی به توافق جدید، شروطی شامل تعطیلی برنامه موشک‌های بالستیک، نظارت بر همه سایت‌های هسته‌ای و نظامی، آزادی بی‌قیدوشرط جاسوسان آمریکایی، توقف حمایت از محور مقاومت در لبنان، فلسطین، سوریه و یمن، خلع سلاح مقاومت، خروج نیروهای مستشاری ایران از سوریه و انحلال سپاه قدس و سپس همه مجموعه سپاه را به‌عنوان پیش‌شرط توافق جدید ذکر خواهد کرد.

علاوه بر این، آمریکا با ممانعت از ورود اقلام ضروری بهداشتی به کشور برای مقابله با کرونا به‌منظور فشار بر مقامات ایرانی برای بازگشت به میز مذاکره، عملاً نشان داد که ژست حمایت از مردم، شعاری مشمئزکننده است که در این بزنگاه، ذات پلید دولتمردان واشنگتن را نشان داد.

نکته اینجاست که رهبران دموکرات آمریکا از صفت «حیله‌گری» برای پیشبرد تصمیمات خود سود جسته‌اند ولی جمهوری خواهان با خشونت علیه جمهوری اسلامی، اصطلاحاً رو بازی کرده و ابایی از برملا کردن نیات خصمانه خود ندارند. با این وصف، خطر دموکرات‌ها از جمهوری خواهان بیشتر است و توطئه‌های آن‌ها علیه ایران اگر از هم‌پالکی‌های ترامپ بیشتر نباشد، قطعاً کمتر هم نبوده است.

این‌طور نیست که آمریکا برای تحمیل و اجرای سیاست‌های خود، متحمل هزینه نشود.

کاخ سفید برای به‌اصطلاح منزوی کردن ایران حتی بانک‌ها و مؤسسات مالی متحدان خود را نیز تحریم کرده و با طیفی از کشورهای حامی ایران ازجمله ترکیه، عراق، روسیه، چین و جمهوری‌های شمال کشور در حال نزاع دیپلماتیک است.

همچنین در عرصه میدانی، کشورهای هم‌پیمان آمریکا نیز هزینه‌های سنگین و غیرقابل جبرانی برای نبرد در مقابل ایران و متحدانش صرف می‌کنند.

به‌عنوان نمونه، قبیله سعودی قرارداد تسلیحاتی 110 میلیارد دلاری با آمریکا منعقد کرد و چندین سال است که دچار کسر بودجه شده است.

سعودی‌ها تنها برای پرداخت هزینه هر پرواز به یمن، 14 هزار دلار به خلبانان خود دستمزد پرداخت می‌کنند که این، جدای از ده‌ها و صدها هزینه سرسام‌آور دیگر است.

از طرفی، جمهوری اسلامی نیز دچار خساراتی از ناحیه این فشارها شده اما به‌طور حتم، هزینه مقاومت بسیار کمتر از هزینه سازش است.

آمریکا در مقابل کشورهایی که اندک تمایلی به مذاکره نشان می‌دهند، به کمتر از تسلیم شدن کامل راضی نمی‌شود و در مقابل، مشتی وعده‌ووعید بدون ضمانت اجرایی را مطرح می‌کند.

جمهوری اسلامی بر این مبنا با درک راهبردی از توطئه‌های تصمیم سازان و تصمیم گیران کاخ سفید، در کنار حرکت به سمت اتکای بیشتر بر ظرفیت‌های داخلی، مسیرهای به ثمر نشستن سیاست‌های واشنگتن را مسدود و ثابت کرد که مجموعه نظام سلطه حریف کشورمان نیستند.

*کارشناس مسائل بین الملل

انتهای پیام/*
۳
مرجع : حمایت
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما